یک ژاپنی برای آنکه بگوید “عاشقت هستم” باید “واتاکوشی- وا آناتو- وو آی شیماسو ” (Watakushi-wa anata-wo ai shimasu’) را بر زبان بیاورد.

هورمون عشق باعث درمان بیماری اوتیسم می شود

جدیدترین یافته های دانشمندان مغز و اعصاب ،نشان می دهد ترشح مکرر نوعی هورمون موجود در اوتوکسین مغز که به هورمون عشق موسوم است ،باعث بهبود بیماری اوتیسم می شود.


*************************************************************rozegare namard

این عشق نیست که دنیا را می چرخاند، عشق چیزی است که چرخش آنرا ارزشمند می کند.(فرانکلین پی جونز)

*************************************************************rozegare namard


وقتی نیاز به عشق داری عاشق نشو. بلکه زمانی عاشق شو که تمام وجودت سر شار از عشق هست و میخوای آنرا با کسی تقسیم کنی

*************************************************************rozegare namard

ایا میدانید


 

ایا میدانید هر فرد بطور متوسط یک سوم عمر خود را در خواب می‌‌گذراند
ایا میدانید کادمیم فلزی سمی است که در ساخت باطری های خشک کاربرد دارد
ایا میدانید گالیم در دمای 30 درجه مایع می شود
ایا میدانید اکسید کروم در ساخت نوار کاست و فیلم ویدئو استفاده می شود
ایا میدانید رادیم گرانترین فلز است
ایا میدانید رادار مخفف است و به معنای آشکار سازی و فاصله یابی به کمک امواج رادیویی است
ایا میدانید اب داغ زود تر از اب سرد یخ میزند
ایا میدانید خنده موجب تقویت سیستم ایمنی بدن می شود
ایا میدانید مواج رادیویی بلند ترین طول موج را دارند که به حدود 2 کیلو متر میرسد
ایا میدانید نور میتواند دور کره ی زمین (خط استوا) را 7.5 بار در 1 ثانیه طی کند.
ایا میدانید میشود اب را در یک لیوان کاغذی بجوش اورد. (بدون سوختن لیوان)
ایا میدانید اما طبق تئوری M-theory که جدیدتر و کامل تر است جهان دارای 11 بعد بوده است
ایا میدانید لیزر به معنای تقویت نور توسط تشعشع تحریک شده است
ایا میدانید نانولوله‌ها ساختارهای کربنی 100 برابر قویتر از فولاد دارند
ایا میدانید وزن نانولوله‌ها یک ششم وزن فولاد است
ایا میدانید نسبت استحکام به وزن درنانولوله‌ها 600 برابر بیشتر از فولاد است
ایا میدانید این در حالی که باید 2 میلیون ادم حرف بزنند تا بتونند یک لامپ 50 واتی رو روشن کنند
ایا میدانید فرمول بالا برابر است با : قدرت مساوی است با شدت * محیط کره
ایا میدانید هنگام رعد و برق اختلاف پتانسیل بین ابر و زمین به 10 تا 100 میلیون ولت میرسد
ایا میدانید این تغییر ناگهانی دما از حدود 300 کلوین به 300 هزار کلوین حجم هوا را 100 برابر میکند
ایا میدانید هنگام رعد و برق دمای ان را به بیش از 2000 درجه میرساند
ایا میدانید پودولفسکی که اهل لهستان است قویترین مرد جهان است
ایا میدانید در لامپ یک جریان کم از رشته تنگستن میگذرد و دمای ان را به بیش از 2000 درجه میرساند
ایا میدانید دانشمندان زنبورهایی تربیت کرده‌اند که می‌توانند در کشف بمب و به انسان کمک کنند
ایا میدانید کودکانی که بیشتر از گیاهان و سبزیجات و مواد خام غذایی می خورند از دیگران با هوش ترند
ایا میدانید شاید جهان 30 میلیارد سال دیگر منقبض شده و از بین برود و یک جهان دیگر بوجود اید
ایا میدانید کلمع عشق از گیاهی به نام عشقه گرفته شده که دور جفت خود می پیچد و بالا می رود
ایا میدانید خمیازه از دوره جنینی و 11 هفته ای هم قابل مشاهده است
ایا میدانید منظومه شمسی 6.4 میلیارد سال بیش شکل گرفته است
ایا میدانید مغز خیلی بیش از آنچه که به نظر می‌رسد توانایی دارد
ایا میدانید جهان 71 میلیارد سال پیش از حالتی بسیار چگال و داغ سربر آورده است
ایا میدانید 3.6 میلیارد سال قبل نخستین گونه‌های حیات تک سلولی در زمین نیز وجود داشته است
ایا میدانید زمین 4.6 میلیارد سال قبل بوجود آمد و آب از 3.8 میلیارد سال قبل در زمین پدیدار شد.
ایا میدانید کهکشان راه شیری ، کهکشانی مارپیچی است که شامل حدود 500 میلیارد ستاره است
ایا میدانید قطر هسته یک کهکشان در حدود 100,000 سال نوری است
ایا میدانید هسته خارجی زمین که ترکیبات آن تاکنون یک راز بوده از آهن و منیزیم بوجود آمده است
ایا میدانید حالات صورت انسان در شرایط احساسی مختلف، موروثی است
ایا میدانید دانشمندان یک عنصر فوق سنگین با عدد اتمی 118 یافتند که کسری از ثانیه پایدار است
ایا میدانید پهنه مغز انسان به مانند کامپیوتر دیجیتال از مبنای باینری استفاده میکند
ایا میدانید بدن انسان برای دویدن و تعقیب شکار ساخته شده است
ایا میدانید گردو با چربی های ناسالم می جنگد
ایا میدانید مصرف بادام انسان را لاغر می کند
ایا میدانید در کوبا عده زیادی از مردم بیش از 100 سال عمر می کنند.
ایا میدانید خواب راحت ، نشانه سلامت است
ایا میدانید درجه حرارت مرکز زمین به 5530 درجه میرسد و تمام مواد موجود در آن گداخته اند
ایا میدانید بدن انسان از 112 عنصر که طبیعت را تشکیل داده اند تشکیل شده است
ایا میدانید انرژی تاریک از 9 میلیارد سال پیش وجود داشته است
ایا میدانید انرژی تاریک نزدیک به 70 درصد از انرژی کیهان را به خود اختصاص داده است
ایا میدانید قدیمی‌ترین گونه جانوری Triops با قدمت 220 میلیون سال که به آن فسیل زنده میگویند
ایا میدانید ساعت بدون خطایی را ساختند که در 6 میلیون سال، کمتر از 1 ثانیه خطا می‌کند.
ایا میدانید دایناسورها حدود 65 میلیون سال قبل از بین رفتند
ایا میدانید دایناسورها فقط در اثر برخورد یک شهاب سنگ از بین رفتند
ایا میدانید ضریب هوشی مردان از زنان بالاتر است
ایا میدانید مورچه ها متخصصان برجسته علم ژنتیک هستند
ایا میدانید قدیمیترین معبد جهان دارای قدمت 70 هزار سال است
ایا میدانید وزن 1 قاشق چایخوری از سیاه چاله ها 2 میلیارد تن است بله 2 میلیارد تن
ایا میدانید این مقدار انرژی فقط در 1 ثانیه هدر میرود پس در چند ساعت چقدر است؟!!
ایا میدانید مساحت زمین 515 میلیون کیلومتر است
ایا میدانید اگر سفینه ی با استفاده از پاد ماده ساخته شود دارای سرعت نور خواهد شد
ایا میدانید دانشمندان به نشانه‌های جدید احتمال انتقال حیات از فضا به زمین دست یافته‌اند
ایا میدانید ختنه خطر آلودگی به HIV را کاهش می دهد
ایا میدانید چگالی زمین نسبت به آب 5.5 میباشد(5.5 برابر از آب سنگین تر است)
ایا میدانید بیشترین چگالی را در بین سیارات منظومه شمسی زمین دارا میباشد.
ایا میدانید عمر پیدایش زمین 5 میلیارد سال است
ایا میدانید اندازه قلب هر کس به اندازه مشت اوست
ایا میدانید مغز ما هنگام بیداری از خواب مثل کامپیوتر بوت و برای انجام کارهای سنگین اماده میشود
ایا میدانید جدیدا کشف شده است که داخل مغز ما یک سیستم عامل مافوق تصور وجود دارد
ایا میدانید سرعت گریز سیاه چاله ها بیشتر از سرعت نور است
ایا میدانید برای فرار از نیروی جاذبه زمین به سرعت 40,000 km نیاز است
ایا میدانید برای فرار از جاذبه سیاه چاله ها به سرعت 1 میلیارد و 80 میلیون کیلومتر نیاز است
ایا میدانید گرم کردن بیش از اندازه اطاق باعث الودگی هوای اطاق میشود
ایا میدانید شما مغزتان را کنترل میکنید یا مغزتان شما را ؟ جواب :هر دو
ایا میدانید انسان چگونه راه میرود در حالی که هنگام راه رفتن یا دویدن به ان فکـــــــــر نمی کند؟؟؟؟؟
ایا میدانید انسان بالغ به طور متوسط روزانه 7 تا 13 هزار قدم بر میدارد
ایا میدانید موش صحرایی میتواند به مدت 8 دقیقه زیر اب بماند
ایا میدانید بچه دلفین از مدتی که به دنیا میاید به مدت 1 ماه اصلا نمیخوابد
ایا میدانید از بین رنگها رنگ سفید برای زنبور ارمش دهنده و رنگ قهوه ای ناراحت کننده است
ایا میدانید شواهدی یافت شده است که انسانها 3 هزار سال قبل از م هم از لباس زیر استفاده میکردند
ایا میدانید مانیتوری ساخته شده که به راحتی میتوان ان را تا کرد.جنس این مانیتور از پلاستیک است
ایا میدانید عمر تقریبی کائنات به بیش از 1.4 میلیارد سال میرسد
ایا میدانید سال 1889 م برای اولین بار توت فرنگی به شکل امروزی وارد بازار شد
ایا میدانید بزرگترین تربچه دنیا با وزن 12 کیلو در اریزونا پرورش یافت این تربچه از یک هندوانه بزرگتر است
ایا میدانید بزرگترین کباب 180 متر با 150 کیلو ادویه و 100 ک نمک 1300 ک گوشت وزن 1850 ک داشت
ایا میدانید بزرگترین باتلاق در روسیه با م 46.950 ک م و باتلاق دیگری با 109.000 ک م در برزیل است
ایا میدانید مسن ترین قاضی جهان در 65 سالگی به مقام قضاوت رسید و تا 107 سالگی قاضی بود
ایا میدانید تار عنکبوت از قویترین بافته هاست و دوامش از آهن بیشتر است و به ان آهن حیوانی گویند
ایا میدانید تار عنکبوت 2 برابر طول خودش کش می آید بدون آنکه پاره شود
ایا میدانید تارش قدرتی دارد که یک زنبور که سرعت 32 ک م دارد و حجمش چندتای عنکبوت است نگه دارد
ایا میدانید در جهان بیش از 30 هزار نوع عنکبوت وجود دارد
ایا میدانید جثه عنکبوت های ماده از نرها بزرگتر است
ایا میدانید مورچه های دیگر هم میتوانند مسیر لانه را به دیگر مورچه ها نشان دهند
ایا میدانید از بین 2800 نوع مارهای امروزی، تنها 300 نوع آنها سمی یا خطرناک اند
ایا میدانید مار ناشنوا ست و محیط اطراف خود را با ارتعاشاتی که از زمین دریافت میکند احساس میکند.
ایا میدانید خرچنگهای ماده پس از جفتگیری، زوج خود را میکشند و میخورند.
ایا میدانید حافظه ی ماهی قرمز فقط 3 ثانیه است
ایا میدانید کلاغ و دراکوب و عقاب باهوش ترین پرندگان هستند
ایا میدانید علت چشمک زدن ستارها جو زمین است نه خود ستاره
ایا میدانید دانشمندان معتقدند هسته سیاه چاله ها از یک اتم هم کوچکتر است
ایا میدانید تمام زیر دریایی را با الهام از کوسه می سازند
ایا میدانید دستگاه تنفس کروکودیل به گونه ای که میتوانند 1 ساعت بدون تنفس در زیر آب بمانند
ایا میدانید گنجشک 3500 پر در بدنش دارد که میتواند درسرد ترین روز حرارت بدنش را به 41 برسانند
ایا میدانید درازترین حیوان جهان کرم بند کفشی است که طولش به 57 متر میرسد
ایا میدانید مورچه بولداگ سیاه در استرالیا با یک گاز میتواند انسانی را از پا دراورد
آیا میدانید که کوسه ها در طبیعت تنها از دلفین ها به صورت طبیعی می ترسند
ایا میدانید کوسه ها فاصله های دورتر از 5 متر را مطلقا نمی بینند
ایا میدانید امواج گاما دارای کوتاهترین طول موجند طول موج این امواج 1 میلیون میلیونیم متر است
ایا میدانید بیشتر ستارگان داغتر از خورشید بین 10 تا 100 برابر خورشید جرم دارند
ایا میدانید پلاسما حالتی از ماده است که ماده در دمای 20,000 کلوین قرار دارد
ایا میدانید کوسه میتواند تا فاصله 50 کیلومتری را حس کند
ایا میدانید وال که بزرگترین جانور روی زمین است از کوچکترین موجودات تغذیه می کند.

ایا میدانید مغز شتر مرغ کوچک تر از چشمش است

هوشیار باشید

هوشیار باشید

بسم الله الرحمن الرحیم

در پی اتفاقات  و تحولات اخیر خاورمیانه آنچنان که پیش تر نیز در جریان تحلیل فیلم 2012 (یک سال و نیم پیش) و پیش تر در باره ملک عبد الله در دانشگاه علم و صنعت  (سه سال پیش)هشدار داده بودم.

حقیر نا آرامی های خاورمیانه را در راستای پروژه 2012 تحلیل می نمایم و همانطور که در سخنرانی در شهرک شهید محلاتی و قبل تر از آن در دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) اعلام نمودم جریان صهیونیزم درآمادگی کامل برای معرفی مهدی و مسیح موعود به سر می برد .البته مراد این است که نباید بگذاریم این بیداری اسلامی در راستای پروژه ۲۰۱۲ مورد سو استفاده قرار گیرد چراکه دشمن تمام سعی خود را خواهد کرد تا این انقلابها را مصادره به مطلوب کند و با دادن چند امتیاز کوچک افراد خود را بر سر کار بیاورد ما نتیجه ۳۲ سال استقامتمان در مقابله با جبهه شیطان  و خون هزاران شهید را امروز خواهیم گرفت.

از آنجا که قرار بود در سال 2007 آخر الزمان ایشان محقق گردد اسامه بن لادن به عنوان امام زمان معرفی شده بود لیکن در سال 2006 یعنی یک سال قبل از آخر الزمان خیالی شان،  ماشین جنگ صهیونیزم برای سلطه علنی بر جهان و فتح آخرین سنگر یعنی ایران  نا کام ماند  و غول بی شاخ و دم یهود موسوم به چهارمین ارتش قدرتمند جهان در مقابل 2000 نیروی رزمنده حزب الله شکست مفتضحانه ای خورد تا بار دیگر شعار "لا حول و لا قوه الا بالله العای العظیم" برجهان طنین انداز شود. و خیال واهی تسخیر ایران همچنان دست نیافتنی و رویائی باقی بماند.


لیکن دستگاه رسانه ای غرب بلا فاصله پروژه 2012 را علم نمود و این بار پیش بینی  می گردد که امام زمان (دست ساز) جدید نیز دوباره مفتضح گردد و این بار چه گزینه ای بهتر از ملک عبد الله دوم پادشاه اردن؟

اگر خاطرتان باشد در بخشی از احادیث مجعول و دست ساز وهابی ها در باره ملک عبد الله آمده بود:

و یقوم الهاشمیین المغاربة باستکمال فتح بلاد تونس و الجزائر و لیبیا و مصر حتى یصلوا فلسطین

ترجمه: و هاشمی ها (مراد ملک عبد الله اردنی/اردن هاشمی) برای تکمیل فتح کشورهای مغرب، تونس ،الجزایر، لیبی و مصر قیام خواهند کرد تا اینکه به فلسطین برسند.(عنایت داشته باشید از عبارت "تکمیل کردن فتح - باستکمال فتح – " استفاده نموده اند و مراد این است که در ابتدا سعی برای تغییر در این کشورها صورت خواهد گرفت که به سرانجام نمی رسد و ملک عبد الله کار را یکسره خواهد کردو این دقیقا همین اتفاقی است که در عموم این کشور ها در حال وقوع است و این جاعل  حدیث سه سال پیش آن را لو داده است به این معنی که آنها خوب می دانستند با وجود حکومت های دیکتاتوری و نبود هیچ گونه آزادی و از سوی دیگر نوکری برای اسرائیل این انقلاب ها لاجرم به وقوع خواهد پیوست)

به مطلب زیر که در سال 2009 توسط وهابی ها  در باره امام زمان بودن ملک عبد الله درج شده رجوع فرمایید :

http://www.egyptianoasis.net/forums/showthread.php?t=29562

عزیزان معتقدم دست غرب در آشوبهای خاورمیانه مشهود است (شما دخالت ناتو در لیبی را چطور توجیه می کنید و یا برهم ریختن سوریه توسط نهاد های جاسوسی امریکاُ . عربستان ُاردن و اسرائیل) لیکن ایشان به هیچ وجه فکر این را نمی کردند که این نا آرامی ها تا این حد فراگیر گردد و کشورهای عربستان ، اردن، یمن و بحرین هم دستخوش تحولات گشته و اوضاع از کنترلشان خارج شود و یا اینکه نتوانند در الجزایر و مغرب آشوب بیافرینند هرچند در ابتدا کارهایی را نیز صورت دادند . ایشان به خواب شبشان هم نمی دیدند که اوضاع تا این حد به هم بریزد ُ به گونه ای که دیگر قابل کنترل نیست اکنون قاطعانه می توان گفت اراده الهی بر این قرار گرفته که ما با چشمان خودمان فرو پاشی امپراطوری صهیونیزم را ببینیم .

آنچنان که دیدید در این میان یاران صهیونیستها و فراماسونر ها در منطقه یعنی وهابیون از 4 سال پیش با بررسی روایات دست ساز ملک عبد الله را به عنوان مهدی موعود معرفی نمودند

کما اینکه در پروژه مزخرف و جک مانند  موسوم به 9944 نیز پرده از نیات شوم خود برداشتند(در این پروژه چندین وبلاگ و وبسایت برای ملک عبد الله اردنی به عنوان امام زمان و به زبانهای مختلف بیعت می گیرند).

برای نمونه به لینک زیر مراجعه فرمایید:

http://yummy9944.blogfa.com/

آگاه باشید که که احتمال می رود در این اثنا حملات اسرائیل به غزه و حتی لبنان و مسجد الاقصی جدی تر گشته و این رژیم سفاک از گل آلود بودن آب (سرگرم بودن مسلمانان به کشورهای خود) سو استفاده نموده و ماجرای حزب الله و حماس را یکسره کند ، حقیر  سوزاندن قرآن توسط کشیش امریکایی را در روز گذشته  درهمین راستا تحلیل می کنم که جریان صلیب و صهیون در نظر داشت باز خورد و واکنش ما مسلمانان را بسنجد که البته نسبت به اهانت به کلام الله مجید در 11 سپتامبر سال گذشته بسیار بسیار ضعیفتر بود و این یعنی چراغ سبزی به یهود برای تخریب بیت المقدس!(اتفاقی که قرار بود در جریان بازی های جام جهانی و دقیقا زمانی که حواس ها گرم فوتبال بود رخ دهد  لیکن ماجرای کشتی های آزادی -که از الطاف خفیه الهی بود- و فضای رسانه ای را علیه اسرائیل سنگین نمود مانع شد).

بعید نیست در این میان ملک عبد الله بر علیه اسرائیل وارد جنگ و نزاعی سوری گردد. تا نظراعراب (بخوانید مردم عرب و نه حکومت هایشان)را به خود جلب نماید

اینجاست که همچون جنگ عراق علیه ایران که صدام چند فروند موشک اسکات به اسرائیل شلیک کرد تا از توجه اعراب به اسرائیل کاسته و حواس ایشان را جلب  ایران نماید تا خود را سردار قادسیه و خالد ابن ولید نشان دهد ملک عبد الله نیز چنین کرده و اعراب را علیه ایران بشوراند.

اگر ما در دعوای اردن با اسرائیل وارد شویم بازنده ایم و اگر وارد نشویم ام القرایی جهان اسلام را از دست داده ایم و ثمره سالها دفاع از مظلومین جهان را که همچون ستاره ای بر پیشانی این مردم می درخشد را باطل خواهیم نمود!

 این یک طرح استراتژیک دو سر باخت برای ایران و دو سر برد برای اسرائیل است.

از این رو جریان حمله نیروهای عربستانی ،اردنی و اماراتی به شیعیان بحرین و رسانه ای نمودن این کشتار سبعانه، در واقع دامی برای کشاندن ایران به جنگ بود.

در باره قذافی آیا باید یهودی بودن مادر وی را اتفاقی دانست؟

برای دیدن خبر این مطلب کلیک کنید

جدا از اینکه مادر وی یهودی است کشف کتب سحر و جادوی یهود در کاخ ریاست جمهوری  شهر البیضاء، چه معنایی دارد؟

برای مطالعه خبر کلیک کنید

همچنین این لینک

آیا سرسختی و و لجاجت این حیوان کثیف در کشتار مردم لیبی و فراهم آوردن شرایط حضور فیزیکی ناتو و امریکا در این کشور نفت خیز اتفاقی است؟

براستی چه دلیلی برای حضور خمیس قذافی فرزند دیکتاتور لیبی در روزهای آغازین قیام مردم مظلوم لیبی در امریکا وجود دارد؟

برای مطالعه خبر این مطلب کلیک کنید

چرا خبر گزاری تمام صهیونیستی رویترز و امثال آن به انعکاس اخبار لیبی می پردازند؟

شایان ذکر است در این راستا سفر آقای رحیم مشایی به اردن و دیدار با ملک عبد الله ملعون  و دعوت از او برای سفر به ایران دارای دو نتیجه است:

1-      با دعوت از عبد الله ، ونشان دادن روی خوش به وی عملا او خلع سلاح گشته و تئوری ایران هراسی عبد الله ناکام خواهد ماند.

2-      با این کار ، ملک عبد الله که به سازش کاری در مقابل صهیونیستها معروف است نزد مردم عرب وجهه ای برای خود یافته و آقای احمدی نژاد که به نماد مقاومت در برابر اسرائیل بدل گشته افول خواهد نمود.

حقیر ارسال پیام تبریک به مناسبت ۱۲ فروردین از سوی ملک عبد الله اردنی برای رهبر و رییس جمهور کشورمان را در این راستا تحلیل می کنم . چراکه نزدیک شدن به جمهوری اسلامی در وهله نخست به نفع عبد الله است چراکه ایران نماد مقاومت حقیقی در برابر اسرائیل است و چشم جهان اسلام به میهن عزیز مان ایران و ما ایرانیان است. در این صورت است که او با نزدیک کردن خویش به ایران وجهه کثیف خود را پاک جلوه می دهد.

برای خواندن خبر این مطلب کلیک کنید

براستی چرا اخیرا ملک عبد الله که تا دیروز نوکری بی چون و چرای اسرائیلی ها را می نمود در مصاحبه با وال استریت ژورنال اسرائیل را تهدید می کند و نسبت به گسترش نفوذ ایران در منطقه هشدار می دهد.

برای نمونه به لینک زیر رجوع فرمایید

آیا او همان کسی نیست که برای اولین بار مسئله هلال شیعی را طرح نمود(البته پیش از آن در برخی کتب علوم استراتژیک آلمانی به آن اشاره شده بود) و یا اینکه در یک اقدام عجیب با وجود مخالفت جمهوری اسلامی در مراسم تاجگذاری خویش از فرح دیبا دعوت به عمل آورد؟

بگذریم!

شایسته است رییس جمهور ، به صورت علنی و رسانه ای در راستای حمایت از مردم مظلوم اردن ، این دعوت را ملغی اعلام نماید.

همچنین نا گفته نماند پیش بینی می گردد تا سال آینده فردی نیز در ترکیه و یا جمهوری آذربایجان علم مهدویت برافراشته تا آذری های ما را سرگرم خویش نماید،همزمان در ایران هم تجزیه طلبانی در خود آذربایجان،کردستان،خوزستان وبلوچستان پرچم جدایی برافرازند  تا از توان داخلی ما در برابر دشمن سفاک وهابی که تمام قد توسط صهیونیزم تجهیز نظامی شده بکاهد!البته استراتژی تجزیه کشورهای خاورمیانه علی الخصوص ایران سالهاست که با عنوان خاورمیانه جدید یا بزرگ طرح ریزی شده است.

خاورمیانه بزرگ پس از تجزیه کشورها، دقت کنید اردن بزرگتر می شود

 عزیزان و علی الخصوص هموطنان عزیز آذری،کرد،عرب و بلوچ هوشیاری شما می بایست صد چندان باشد. البته اینها در شرایطی است که غرب بتواند خود را از طناب دار خیزش های اسلامی برهاند که ببنده آنرا بعید می دانم.

برادران و خواهرانم به ریسمان الهی چنگ بزنیم و متفرق نشویم چراکه حقیر به ضرس قاطع معتقد و مطمئنم که در پس این تحولات ، اعتلای نام اسلام و ایران عزیز وآغاز دور جدیدی در تاریخ بشریت نهفته است.

در این شرایط وحدت خویش را حفظ کنیم و گوش به فرمان ندای هل من ناصر مولی خویش باشیم و فراموش نکنیم که خدا (العیاذ بالله)دروغ نمی گوید و اگر استقامت بورزیم قطعا پیروزیم مسئله ای که آن را بارها در جریان ۸ سال دفاع جانانه در برابر کل جهان آزمودیم:

إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (۱)

ترجمه: به راستى آنان که گفتند پروردگار ما اللَّه است و در پاى این گفته خود استقامت ورزیدند نه ترسى دارند و نه اندوهگین مى‏شوند.

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ (۲)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید اگر دین خدا را یارى کنید خداوند شما را یارى کرده، قدمهایتان را ثابت مى‏کند .

در پایان دوباره تاکید می کنم که اوضاع کنونی منطقه کاملا از دست صهیونیستها خارج شده و بیداری اسلامی در حال غلیان و جوشش است و ان شا الله فلسطین آزاد خواهد شده، به ملت فلسطین باز خواهد گشت، در آنجا دولت فلسطینی تشکیل خواهد شد. شکی نیست که بر اساس حقایقی که خداوند متعال تقدیر کرده است، خاورمیانه ی جدید تشکیل خواهد شد، این خاورمیانه، خاورمیانه ی اسلام خواهد بود.

آنچه خواندید تحلیل حقیر است و بنده جایز الخطا هستم ولی بی شک دانستن ضرری نمی رساند.

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت بقیه الله  الاعظم که صد البته نزدیک است.

علی اکبر رائفی پور

پینوشت:

۱ - احقاف ۱۳

۲ - محمد (ص)

حرامیان حرامتان

حرامیان حرامتان

" بسم الله الرحمن الرحیم "

     یکی از مواهبی که خداوند به برکت حضور مستقیم در میان عامه مردم علی الخصوص دانشجویان به ما عطا فرموده است آگاه شدن از تمامی تحرکات دشمن در اقصی نقاط کشور و از طرفی دیگر اطلاع از انواع و اقسام صحبت هایی است که درباره بنده در میان مردم ساری و جاری است.

     عزیزان در مطلب قبلی عرض کردم که یک جنگ تمام عیار رسانه ای توسط دشمن را با تمام وجود حس می کنم که عموما اندکی از آن به سمع و نظر شما بزرگواران می رسد تا علاوه بر اینکه خاطرتان مکدر نشود  کماکان بتوانید خط و ربط ها را شناسایی کنید.

     به عنوان نمونه اخیرا فردی با تماس با فعالین در حوزه سایبری و حتی سخنرانان مطرح کشوری و صاحب نظران مهدوی (علی الخصوص روحانیون) خود را از مسئولین فرهنگی یکی از نهادها معرفی می نماید و از ایشان درخواست می کند تا مقالاتی علیه بنده بنویسند و ایشان نیز آن را از طرق مختلف انتشار دهند هر چند عموم این عزیزان بلافاصله با تماس با بنده  مسئله را در میان گذاشتند ، لیکن برخی فعالین سایبری که چند وقتی است به این عرصه وارد شده و تازه کارند اندک همکاری با فرد مذکور نمودند.

     چندی پیش نیز گروهی به اصطلاح از سوی بنده در وبلاگ ها نظر می گذاشتند و در تالارهای گفتگو جنجال های بی خود و غیر علمی به پا می نمودند.

     گفتنی است تمامی انتقادها و پیشنهادات شما را بررسی می کنم لیکن برخی از آنها چنان متناقض و متضاد است که ابدا با هیچ فرمولی قابل جمع نیست.

     برای مثال به این دو ایمیلی که برای بنده رسیده است ( 1 و 2 ) توجه فرمایید:

     1-   اگر می شود  تخصصی به بیان مطالب بپردازید و عوام را رها کنید  آنها بیشتر پس از شنیدن این موارد جو گیر می شوند و قدرت آنالیز مطالب را ندارند.

     2-   خواهشا کمی ساده تر به بیان مطالب بپردازید این ابدا ایرادی ندارد که شما به زبان مردم صحبت کنید فراموش نفرمایید شهید مطهری که انصافا یک علامه و فیلسوف بزرگ بود کتاب داستان راستان را به زبان مردم و برای مردم نگاشت هرچند برخی افراد به ایشان خرده می گرفتند.

     همان طور که مستحضرید چنان این پیشنهادات متفاوت و بعضا متضاد است که عمل به آن ممکن نیست.

     دوستان عزیز این موارد حتی بعضا چنان کودکانه است که واقعا پرداختن به آن جز تلف نمودن وقت اثر دیگری ندارد. ( افرادی حتی نسبت به میزان بلندی محاسن بنده نیز پیشنهاداتی دارند !!!! )

     و البته خطاب به عزیزانی که قائل بر این هستند که سطح سخنرانی ها را باید بالا برد عرض نمایم اینجانب هم اکنون حداقل با ده ها سازمان و نهاد و کارگروه تخصصی که عموما از اساتید حوزه  و دانشگاه هستند همکاری مستمر دارم که صد البته  برخی از این سخنرانی ها ابدا قابل انتشار برای عموم مردم نیست .

 

     برخی نیز در تخیلات بچه گانه خود و با نتیجه گیری از بخش هایی خاص از سخنان حقیر و تفسیر به رای نمودن  هربار بنده را به یکی از جناح  های سیاسی و حتی مذهبی مربوط می کنند (اصلاح طلب/ اصولگرا / جریان انحرافی / حجتیه!!!! و…) در حالی که بنده در این موارد  به وضوح قبلا دیدگاه خود را بیان داشته ام و حتی به عنوان نمونه علیه دو مورد آخر سخنرانی نیز نموده ام.

     عزیزان ، برخی رفتارهای غیر عقلانی و در خواست های غیر فنی بعضا خودی ها ، امروز وقت زیادی از ما می گیرد و فرصتی را که می توانیم صرف پژوهش نماییم را به قهقرا می برد.

     در پایان سوالات زیادی به موارد زیر معطوف بود و این هم پاسخشان :

     1-   بنده شخصا (سوای دیگر عزیزان فعال در جنبش مصاف) حداقل روزی 200 تا 250 پیامک و حدود 300 تماس تلفنی دارم که عملا فرصت و توانایی پاسخ دادن به همه آنها را ندارم؛ فلذا عزیزان کمی در این زمینه مراعات نمایند.

     2-   سایت جامع جنبش مصاف به زودی راه اندازی خواهد شد.

     3-   هرگونه در خواستتان را به ایمیل :    MASAFNEWS@GMAIL.COM  بفرستید.

     4-   با توجه به اینکه گوش دادن به سخنرانی ها تقدم و تاخر داشته و هر کدام مربوط به قشر خاصی است ؛ بحث فروش سی دی و تعیین تقدم و تاخر سخنرانی ها به زودی مشخص خواهد شد.

     5-   با راه اندازی سایت ، از برخی عزیزانی که ثبت نام نموده اند در صورت امکان استفاده خواهد شد و یا حداقل عموم اعضا از آخرین اخبار حوزه مهدویت و صهیونیزم با خبر می شوند.

     6-   برخی از بنده تقاضا های عجیب دارند که درباره موضوعاتی سخنرانی نمایم که در تخصص بنده نیست و این کار را هم نخواهم کرد.

     ۷-   وبلاگ شخصی بنده فعلا تنها بلندگو و رسانه حقیر در فضای سایبری است ؛ فلذا اینجانب نسبت به درج هر مطلبی در دیگر سایت ها  مسئولیتی ندارم.

     ۸-   از این پس کمتر به مزخرفات خارج نشینان و یاران داخلی شان پاسخ خواهیم گفت و مراد فقط روشن شدن  مطلب برای شما عزیزان بود ، و قطعا وقت خود را صرف مسائل مهم خواهیم نمود.

     ۹-   با توجه به لطف بیکران عزیزان و در خواست مکرر ایشان ان شاءالله در صورت لزوم شماره حساب ویژه کمک های مردمی به جنبش اعلام خواهد شد.

     در پایان خطاب به کسانی که در داخل در کار ما سنگ اندازی می کنند  و برای نمونه سه مرتبه با تلفن ها و ارتباط هایشان دفترجنبش مصاف تخلیه شد!!! عرض کنم که بی خانمانیمان را نعمتی از سوی خدا می دانیم تا قدری امام غریبمان را دریابیم  و در جوابشان  شعری را از مرحوم سپهر یادآور می شوم :

 =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

اشک دو چشم رهبرم

خون چکیده از سرم

شهد شده به کامتان

حرامیان، حرامتان 

 

داس عدو به گردنم

شخم عدو بر بدنم 

گندم بی همتتان

حرامیان، حرامتان 

 

به جبهه ها، رشادتم

به سال ها اسارتم

خنده صبح و شامتان

حرامیان، حرامتان

 

ماهی شط خون چه شد؟

عشق چه شد؟ جنون چه شد؟

دور شده ز کامتان

حرامیان، حرامتان 

 

عبد چه شد؟ خدا چه شد؟

دیانت و رضا چه شد؟

گسیخته لجامتان

حرامیان، حرامتان

 

هم نفس آه که شد؟

یوسف صد چاه که شد؟

پله و نردبانتان

حرامیان، حرامتان 

 

همسفران همنفس

 پریده از کنج قفس 

 مرغ هوس به بامتان

حرامیان، حرامتان

 

طبع شکم باره تان

 مرکب راه وارتان

قرعه که زد به نامتان؟

حرامیان، حرامتان 

 

 جبهه به خون کشیده شد

حنجره بس دریده شد

طراوت کلامتان

حرامیان، حرامتان  

 

راهی صد کمین که شد؟

معبر روی مین که شد؟

معبر زیر گامتان

حرامیان، حرامتان 

 

خانه ام افروخته شد

بام به کف دوخته شد

امنیت خانه تان

حرامیان، حرامتان 

 

کشته صد پاره که شد؟

به خصم دون چاره که شد؟

دوامتان، دوامتان

حرامیان، حرامتان 

 

برف من و بام شما

درد من و دام شما

وسعت بام و دامتان

حرامیان، حرامتان  

 

خنده به اشک مادرم

نمک به زخم همسرم

مادرتان، همسرتان

حرامیان، حرامتان

  

شاعر : مرحوم ابوالفضل سپهر از کتاب "دفتر سرخ"

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

که صد البته نزدیک است.

دست این مرد نمک داشت؟

دست این مرد نمک داشت؟

 بسم رب الشهدا و الصدیقین

دل خورشید محک داشت؟ نداشت

یا به او آئینه شک داشت؟ نداشت

آسمانی که فلک می بخشید

احتیاجی به فدک داشت؟ نداشت

غیر دیوار و در و آوارش شانه وحی کمک داشت؟ نداشت

مردم شهر به هم می گفتند ، در این خانه ترک داشت ؟ نداشت

شب شد و آئینه ماه شکست . دست این مرد نمک داشت؟ نداشت

تو بپرس از دل پر خون و غمت چهره  یاس کتک داشت؟ نداشت...

امیر المومنین علی (ع) هنگام به خاک سپردن حضرت صدیقه خطاب به پیامبر فرمودند:

"یا رسول الله ! قلّ عن صفیّتک صبر ی... ستنبّئک ا بنتک النّاز له بک السّر یعه اللحائق... فاحفها السّئوال و استخبرها الحال ... یا رسول الله ! لتضافر الامّه علی هضمها ( نهج البلاغه/ خ 202 -اصول کافی/ 2/ کتاب الحجّه/ باب مولد الزّهراء (س)).

یا رسول الله ! برای من بسیار گران و سخت و تلخ است که این مصیبت را تحمّل بکنم این دخترت که زود به شما ملحق شدند، تمام جریان را که این امت با او کردند به عرض شما می رساندکه من هیچ کوتاهی نکردم، هرچه دستور دادی عمل نمودم شما هم جریان را یکی پس از دیگری از این بانو سئوال فرمایید... برای در هم کوبیدن و خرد کردن زهرا همه مردم  جمع شدند!"

یا زهرا

 

 اگر بخواهم شیعه را در سه اتفاق خلاصه کنم خواهم گفت فاطمیه ، عاشورا و ظهور

که هریک رازی است از اسرار الهی !

براستی چرا مقبره زهرای اطهر(س) مخفی است؟ هر پاسخی که به این سوال داده شود سندی برای تشیع است که هویت او را رقم زده است.

در زمان حیات امام خمینی (ره) وهابیون عربستان با ارسال نامه ای رسما از ایشان در خواست نمودند : قبر مطهر حضرت فاطمه بنت اسد (مادر امیر المومنین) به عنوان آرامگاه حضرت زهرا (س) معرفی گردد در عوض دولت آل سعود مقبره چهار امام مدفون در بقیع را باز سازی خواهد نمود!

 بقیع قبل از تخریب

امام خمینی پاسخ این مسئله را به آیه الله گلپایگانی (ره) محول نمودند و ایشان نیز فرمودند :

"مفقود بودن قبر مطهر حضرت زهرا (س) سند هویت تشیع است"

براستی وهابیون که ساخت قبر را شرک محض می دانند چرا حاضر می شوند در ازای معرفی قبری برای حضرت فاطمه (س) خودشان برای چهار امام ما گنبد و بار گاه بسازند؟

آری براستی مفقود بودن قبر حضرت زهرا(س) دار و ندار تشیع است.

به امید ظهور مولی و سرورمان ، منتقم آل طه حضرت حجه ابن الحسن العسکری که صد البته نزدیک است.

وقتی همه ما بازیچه می شویم!!!

وقتی همه ما بازیچه می شویم!!!

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی همه ما بازیچه می شویم!!!

چند روزی است که پیامکی خاص با عنوان خبر به درک واصل شدن "عبد الله  بن جبرین"  به صورت گسترده در حال انتشار است.

محتوای این پیامک:

"به درک واصل شدن عبد الله بن جبرین مفتی اعظم وهابیون عربستان و صاحب فتوای تخریب حرمین عسکریین مبارکباد(به بقیه شیعیان اطلاع رسانی کنید)".

جالب اینجاست که این خبر سال گذشته دقیقا در تاریخ سی بهمن ماه 1388 به همین شکل منتشر گشت و دو سه روزی به عنوان خبر اول ، میهمان ناخوانده گوشی های همراه ما بود.

و جالبتر اینکه "عبد الله بن جبرین " در تاریخ در 22 تیرماه 1388 (هفت ماه قبل از تاریخ بالا) بر اثر یک بیماری مزمن و طولانی، در سن 78 سالگی به درک واصل شده بود.(1)

براستی  چرا در تاریخ واقعی مرگ بن جبرین چنین خبری پخش نشده  و این موضوع هفت ماه بعد در میان شیعیان گسترش می یابد ،  یعنی چند روزی مانده به آغاز هفته وحدت و اینبار امسال اندکی مانده به ایام شریف فاطمیه دوباره این خبر در سطح وسیع توسط خود شیعیان پخش می گردد !

از میان 29 پیامکی که تا کنون در باره این موضوع طی دو سه روز اخیر برای حقیر فرستاده شده است حد اقل 10 مورد آن مربوط به عزیزان صهیونیست پژوه می باشد!

و این یعنی یک برنامه ریزی دقیق که درآن از توان مالی و فیزیکی دشمن(ما مسلمانان) برای ضربه زدن به خودشان استفاده شده است.

در این تاکتیک خود شیعیان از توان مالی (هزینه پیامک ها) و صرف وقت خویش برای اشاعه این خبر که مدتها از وقوع آن گذشته است استفاده می کنند.

جالبتر اینکه در میان اهل سنت نیز پیامکهایی در باره توهین شیعیان به مقدسات اهل سنت ویا اخبار دیگری از این دست دقیقا در همین بازه زمانی پخش می شود.

به نظر شما آیا وحدتی شکل خواهد گرفت؟

و یا اینکه در ایام فاطمیه که یاد آورحادثه ای عظیم و دردناک در میان شیعیان است اخباری از این دست بسان جرقه ای برای انفجار شیعیان عمل نمی کند؟

آیا  معدود مداحان و روحانیون بی خبر و بعضا هماعنگ با لندن !  که بر خلاف حکم قطعی عموم مراجع عظام  در این ایام به مقدسات اهل سنت توهین می کنند خود وسیله ای برای پیش رانی اهداف شوم صهیونیزم جهانی نیستند؟

براستی چرا باید هرساله سه روز قبل از آغاز هفته وحدت جشن خاصی با عنوان جشن "9 ربیع " برگزار گردد؟  در حالی که خلیفه دوم در 26 ذیحجه توسط پیروز نهاوندی ترور و پس از سه روز به قتل رسیده است.(2)

فراموش نکنید تفرقه اولین و آخرین سلاح قدرتمند جریان صلیب و صهیون برای ریشه کن کردن اسلام عزیز است.

البته وحدت به معنای این نیست که ما از اصول خود قدمی عقب تر بیاییم بلکه به این معناست که بر نقاط مشترک خود (که بسیار زیاد نیز هستند) بیشتر توجه نماییم.

خدای واحد ، رسول اکرم ،قبله مشترک، کتاب یکسان و غیره آیا برای ایجاد جبهه ای واحد علیه دشمن مشترک که برای شکستن تمامی موارد مذکور (مشترکات ما) کمر بسته است کافی نیست؟

در جریان کاریکاتورو های موهن  که توسط جریانات ماسونی و صهیونیستی علیه رسول الله (ص) کشیده ومنتشر شد و در کمال وقاحت مورد حمایت دولت های غربی و سردمداران آنها نیز قرار گرفت ، شیعیان و اهل سنت در یک جریان اتحادی بی نظیر تمامیت غرب را به چالش کشیدند و دنیای اسلام یکپارچه اعتراض به این مسئله شد.و مسلمانان با محوریت شخص رسول الله تمامی اختلافات خود را فراموش کردند.

مرکل کورت فراماسونری شطرنجی

(توضیح عکس: مراسم اعطای نشان افتخار توسط آنجلا مررکل صدر اعظم آلمان به کارکاتوریست هلندی ، به کف شطرنجی سالن دقت فرمایید)

آینجا بود که به یکباره عده ای وهابی بنا بر حکم "بن جبرین" حرم مطهر امامین عسکریین را تخریب نمودند و دست به کشتار وسیع شیعیان زدند ، حادثه ای تلخ که جان هر مسلمانی را اعم از شیعه و سنی آزرد. البته این ملعون علاوه بر حکم تخریب حرم امامان فتاوای عجیب دیگری نیز صادر کرده بود.

متن فتوای بن جبرین در کمک به یهودیان در پاسخ به سوالی در باره کمک به رزمندگان حزب الله در جریان جنگ 33 روزه:

"یاری کردن این حزب رافضی جایز نیست. جایز نیست تحت فرمان آنان رفت و جایز نیست برای پیروز و قدرتمند شدن آنان دعا کرد. نصیحت ما به اهل سنّت این این است که از آنان بیزاری بجویند، کسانی را که به این حزب می‌پیوندند، رها کنند و دشمنی آنان با اسلام و مسلمانان و ضررهای کهن و جدید آنان را به اهل سنّت روشن کنند. رافضیان همواره دشمنی اهل سنت را در دل داشته‌اند و در حد توان تلاش کرده‌اند عیوب اهل سنت را آشکار کنند، از اهل سنّت انتقاد کنند و برای آنان خدعه بورزند"

عبد الله بن جبرین مفتی وهابی سعودی

پس از تخریب حرم مطهر سامرا ، اختلافات دوباره سر باز نمود و مسئله کاریکاتور ها علیه پیامبر (بخوانید عامل اتحاد) به فراموشی سپرده شد.

چنین ماجرایی سال گذشته نیز درجریان به آتش کشیدن قرآن (عامل دیگر اتحاد) به وقوع پیوست و دوباره جهان اسلام یکپارچه اتحاد در برابر صهیونیزم جهانی گشت.

این بار و در همین اثنا بود که "یاسر یحیی عبدالله حبیب"  روحانی به ظاهر شیعه اهل کویت  فتنه ای دیگر از نوع انگلیسی به پا کرد!

وی رهبر "سازمان خدام‌المهدی" است، وی که هماکنون در لندن زندگی می کند، این سازمان را در سال۲۰۰۱ در موطن خود (کویت) که دیگر تبعه آن به حساب نمی آید؛ تاسیس کرد. اما ۳سال بعد درپی اختلافات عقیدتی میان دولت کویت و این سازمان، فعالیتهای سازمانی آن توقیف و شخص یاسرالحبیب بازداشت می شود، ولی پس ازمدت کوتاهی از زندان متواری شده و جالب اینجاست که  در نهایت موفق می شود از انگلستان پناهندگی سیاسی بگیرد، و هماکنون با راه اندازی شبکه ماهواره ای فدک (قناة فدک) در امنیت کامل به فتنه‌انگیزی مذهبی در لندن مشغول است؛ وی در مراسم جشنی که همزمان با سال روزدر گذشت جناب عایشه از همین شبکه پخش شد سخنانی ناشیانه پیرامون همسر پیامبرمکرم اسلام ایراد نمود و عجیب اینکه این سخنرانی در کوتاه ترین زمان در یو تیوب قرار گرفت و به سرعت انتشار یافت .

اینجا بود که دوستان این آقا در لباس وهابیت کد فرستاده شده از سمت او را گرفته و چنان آشوبی به پا شد که مسلمانان جریان توهین به قرآن(بخوانید عامل دیگر اتحاد مسلمین)  را به فراموشی سپردند!

یاسر حبیب

برای مطالعه بیشتر این جریان کلیک کنید

در ایران نیز هرساله در جریان فاطمیه و جشن موسوم به 9 ربیع در یک برنامه مشخص عده ای خاص به نام شیعه به مقدسات اهل سنت توهین می کنند و جالب  اینجاست فایل های  موهون این سخنان در اینترنت قرار می گیرد تا بهانه ای در دست وهابیون باشد تا برادران اهل سنت را مجاب نمایند که در مقابل شیعیان چاره ای جز کشتن آنها نیست.

امسال نیز در جریان هفته وحدت یک دانشجوی اهل سنت (صانع ژاله) در شلوغی های  ۲۵ بهمن ماه تهران به شهادت رسید تا مبادا هرگز اتحادی شکل بگیرد!

بر این اساس باید هرساله منتظر یک اتفاق باشیم!!!

عجب استراتژی ؟

مسلمان مسلمان می کشد به نفع یهودیت و مسیحیت صهیونیستی!!!

نمونه ای از کشتار وهابی ها در پاکستان

(توضیح عکس: نمونه ای از کشتار شیعیان توسط وهابی های صهیونیست)

براستی سوای مذهبمان آیا فتوای بن جبرین در مورد حزب الله را که برای اولین بار پوزه اسرائیل را به خاک مالید ، نباید در راستای کمک به این رژیم تفسیر نمود؟

بنده این مسئله را نتیجه نادانی و حماقت ایشان نمی دانم چراکه درمیان شگفتی جهانیان در جریان جنگ 22 روزه غزه نیز وهابی ها به خاطر اینکه حماس به دموکراسی اعتقاد دارد (!!!)کمک به برادران مظلوم و اهل سنتمان در غزه را حرام اعلام نمودند.

مخلص کلام اینکه ما هرگز برادران اهل سنتمان را که محبت به اهل بیت رسول خدا (ص) را در دل دارند ، با وهابی های صهیونیست یکسان ندانسته و ایشان (برادران اهل سنتمان )را در آغوش گرم خود جای می دهیم و تمامی کشتارها و اهانت هایی که از سوی این صهیونیستهای به ظاهر مسلمان (وهابی ها) صورت می گیرد را به نام اهل سنت نشناخته ولی به کام اسرائیل می دانیم!

در مقابل ، ایشان نیز اهانت ها یی که از سوی برخی شیعه نمایان صورت می گیرد به نام تشیع ندانند ! و قبول کنید که وهابی ها هم کشتار می کنند و هم اهانت و اگر قدری انصاف به خرج دهیم آن کس که در این جریان همیشه باید بیشتر کوتاه بیاید (که البته همین کا را کرده است) شیعیان هستند.

و به عنوان مثال ما هرگز کشتار های بلوچستان را به نام اهل سنت ایران ندانسته ایم و بعید می دانم احد الناسی در ایران چنین بیاندیشد.

عزیران در جریان تحولات اخیر خاورمیانه باید منتظر تفرقه افکنی های جدید صهیونیستها در عرصه مذهبی باشیم چراکه منطقه شدیدا به سوی اسلامی شدن و تحقق حکومت های ضد صهیونیست در حال حرکت است.

به امید ظهور مولا و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن العسکری (علیهما سلام) که صد البته نزدیک است.

 علی اکبر رائفی پور

پینوشت:

1.      وبگاه رسمی بن جبرین

2.       الإمامةوالسیاسة ج‏1 ص 39 قرن: سوم مذهب مولف : سنی/.المعارف ص 183 قرن: سوم مذهب مولف : سنی. أنساب‏الأشراف،ج‏10،ص:417 قرن: سوم مذهبِ مولف : نامعلوم/.الطبقات‏الکبرى،ج‏3،ص:258 قرن: سوم مذهب مولف : سنی/.تاریخ‏الطبری،ج‏4،ص:191 قرن: چهارم مذهب مولف : سنی

نقدی بر مستند ظهور بسیار نزدیک است

نقدی بر مستند ظهور بسیار نزدیک است

بسم الله الرحمن الرحیم

با توجه به در خواست زیاد عزیزان مبنی بر اعلام نظر حقیر در باره مستند "ظهور بسیار نزدیک است" ، توضیحات زیر را مفید می دانم:

1. این مستند در نتیجه انتشار مقالاتی بود که از سال گذشته با موضوعیت مصداق سازی در فضای سایبری انتشار یافت و در همان برهه بنده مخالفت خود را با این مصداق سازی های قطعی اعلام نمودم  البته شایان ذکر است این موج چند سال پیش در کشورهای عربی عراق و لبنان آغاز شد و موجی از کتابها با موضوعیت نزدیکی ظهور و معرفی مصادیق آن این کشور ها را فرا گرفت که حقیر تعدادی از آن هارا در همان زمان انتشار مطالعه نموده ام(در زیر تصویر برخی از این کتب را می بینید)

 

کتاب اقترب الظهور نوشته عبده محمد حسن  یوم الخلاص

 

2.  به هیچ وجه اعتقادی به زد وبندهای سیاسی  و تاثیر آن در ساخت این مستند ندارم و آن را صرفا نتیجه ذوق و شوق جوانان محب امام زمان می دانم که در نبود تولیدات رسانه ای (مستند و فیلم) در حوزه مهدویت کارشان را ارئه داده اند

و البته باید پرسید نهاد هایی که بودجه چنین کاری را می گیرند چرا مستندی در این حوزه نساخته اند؟ البته احتمال اینکه چنین مستندی مورد سو استفاده های سیاسی قرار بگیرد نیز محتمل است.

3.  بی شک واقعه شریف ظهور نزدیک است و این همان است که در فراز های انتهایی دعای عهد می خوانیم"انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا"(ایشان ظهور را دور می بینند و ما نزدیک) و این یعنی امید ،  اما اگر این مسئله منجر به مصداق سازی های حتمی و توقیت گردد قطعا مضر بوده و حقیر شدیدا با آن مخالفم.

آنچه متاسفانه در این مستند در کنار شور و شوق زیادی که در مخاطبین به وجود می آورد رخ می دهد استنباط نزدیکی بسیار زیاد واقعه شریف ظهور حتی تا سال آینده می باشد ، البته به عنوان یک بیننده چنین حسی  را حداقل در وجود خود حس کردم و در پرس و جو از مخاطبین دیگر نیز عموما به این همین نتیجه رسیدم .

به عبارت دیگر ،  در مواردی در این مستند کاملا حس توقیت (مشخص کردن زمان ظهور) بوجود می آید به این معنا که مخاطب شروع به حساب و تخمین روز یا ماه و سال ظهور می کند.به عنوان مثال به روایتی اشاره می گردد که 72 ماه پس از خروج شعیب ابن صالح  امام (عج) ظهور می کند و سپس آقای احمدی نژاد به عنوان شعیب ابن صالح معرفی می گردد و متاسفانه در عموم افراد این حس بوجود می آید که 72 ماه (6 سال) پس از به ریاست جمهوری رسیدن وی امام (عج) ظهور می کند، هرچند شاید بگویید منظور از خروج ، ریاست جمهوری ایشان نیست اما آیا مخاطب عام این را تشخیص می دهد و دیگر اینکه چرا با توضیخات بیشتر مانع از بروز چنین تفکراتی نشدید؟

۴. در بحث روایی این مستند تا انجا که بنده تحقیق نموده ام در مواردی (تا کید می کنم در مواردی ) از احادیث با سند ضعیف استفاده شده است که از وثوق آن می کاهد. البته بررسی بیشتر این موضوع را به اهل آن می سپارم.

۵. عزیزان ! به راه انداختن شوق ظهور بدون ارائه راهکار های تشخیص حق از باطل (دشمن شناسی و همچنین سیراب شدن از معارف اهل بیت) موجب رونق یافتن بازار مدعیان دروغین مهدویت می گردد که البته همین حالا هم کم نیستند!

۶.  حقیر در بیانیه ای که در تاریخ نوزدهم مهرماه ۱۳۸۹(کلیک کنید ) در باره مصداق سازی های این دوستان و دیگر سایتها صادر کردم اعلام نمودم که حرکت در این مسیر همچون قدم نهادن بر تار مویی است و مبادا که با حاشیه امنیت امام زمان (عج) یعنی نشانه های ظهور بازی شود چراکه این امر موجب بدا در امر ظهور خواهد شد.

۷. به راه انداختن چنین جوی در جامعه سبب بوجود آمدن حس رکود در برنامه ریزی های کلان فردی و حتی کشور می گردد ! به نظر شما اگر سال آینده سال ظهور باشد چه دلیلی دارد ادامه تحصیل دهید ویا برای هدف خاصی در زندگی خود تلاش کنید ؟ طرح هدفمندی یارانه ها چه سودی خواهد داشت و سال جهاد اقتصادی چه معنی می دهد؟ به نظر شما اگر آموزش نظامی ببینیم بهتر نیست؟

۸. درتهییه این مستند هرجا بخشی از روایت به درد نویسنده سناریوی آن خورده استفاده شده و بخش دیگر رها شده است ، البته ممکن است تمام موارد نیز صحت داشته باشند (که این آرزوی قلبی تکتک ماست)اما فراموش نکنیم این فقط احتمال است نه قطعیت و باید عقلانیت را بر احساسات حاکم کنیم.

اجازه دهید به همین منظورخاطره ای از لبنان برایتان تعریف نمایم!:

 در آنجا یکی ازشیعیان مدعی بود شعیب  ابن صالح و همچنین صالح ابن شعیب هر دو در ایران ظهور کرده اند ، هنگامیکه  دلایلش را پرسیدم گفت:

عدالت محوری مهمترین ویژگی حضرت شعیب پیامبربوده است و آهنگری نیز شغل حضرت صالح و بدین ترتیب شعیب ابن صالح یعنی انسان عدالت محوری که فرزند آهنگر است (دکتر احمدی نژاد) و از آنجا که در زبان عربی به آهنگر "حداد" وبه فرد دادگر "عادل " گفته می شود صالح ابن شعیب نیز همان (دکتر حداد عادل ) است که هردو ایشان در ایران ظهور کرده اند و یکی دیگر از نشانه های ظهور محقق گشته است!!!

سوای ذوق عجیب این فرد درمصداق سازی توجه عموم مردم دنیا (غیر ایرانی ها) در پیدا کردن افراد مثبت پیش از ظهور در ایران نشان از اهمیت کشور عزیزمان در واقعه شریف ظهور دارد که به کرات در روایات شیعه و سنی به آن اشاره شده است.

 ۹.  براستی اگر خدای ناکرده یکی از افراد مثبت معرفی شده در این مستند به عنوان نمونه دست از پا خطا نموده ،فوت شده و یا همچون دیگر یاران حقیقی امام زمان به خیل شهدا بپیوندد چه کسی تاوان دلسردی شدید شیعیان را خواهد داد؟ و آیا عموم مردم که این مستند در اختیارشان قرار گرفته توانایی تجزیه و تحلیل این مطلب را دارند؟ چقدر باید زمان بگذرد تا دوباره افرادی اینچنین گرد هم بیایند تا نشانه ها جور شود؟

۱۰.  در پایان در باره این مستند می توان گفت به هیچ وجه موارد مطروح قطعیت نداشته و در حد حدس ، گمان و احتمال است و هر گز نباید به عنوان یک اصل ، معیار تصمیم گیری های مخاطبین عزیزقرار گیرد  و البته نا گفته نماند که بدون هیچ شک و شبهه ای ایران عزیز اسلامی را از مسببان اصلی ظهور می دانم و ان شا الله بیداری اسلامی که توسط جوانان برومند این سرزمین در منطقه اشاعه یافته و فراگیر گشته است به ظهور پر خیر و سرور حضرت صاحب الزمان (عج) منجر شود.دوستان عزیز عنایت داشته باشند به خدا سوگند امام با شور همراه شعور می آید و شعار و شور تنها کافی نیست در کتابی به نام "العدد القویه لدفع المخاوف الیومیه" برادر بزرگ علامه حلی به نام "رضی الدین علی ابن یوسف ابن مطهر حلی"  که در دوران پایان سلسله خلفای عباسی می زیسته علائم ظهور را بررسی می کند .عزیرانی که این کتاب را مطالعه فرموده اند می دانند ایشان چنان روایات ظهور را با ان زمان تطبیق می دهد که به جرات می توان گفت بی نظیر است اما امام زمانی نمی آید!

برادران و خواهرانم امام با شور نمی آید با شعور می آید!

مگر نه اینکه امیر المومنین می فرماید چنان بسویم شتافتند که شانه هایم فشرده شد و بیم جان حسن و حسین را کردم (مبادا در زیر دست و پا جان دهند).

شور از این بیشتر ؟ چندی بعد مردم با همین امام چه کردند که راز دل با چاه باز می گفت؟

۱۸۰۰۰ نامه کوفی شور وصل امام زمان نبود؟

عاقبت چه شد؟

عزیزان می دانند اگر به شناسایی افراد و کد گشایی روایات باشد حقیر حد اقل در این زمینه دستی هرچند دور بر آتش دارم .

اما خوب است بدانیم و بی منطق جوگیر نشویم اگر امام را نخواهیم صد سفیانی هم که بیاید خدا حجتش را نخواهد فرستاد !

بخدا تا آدم نشویم باید بی پدری و یتیمی بکشیم تا اعتماد خدا را جلب نکنیم منجی را نخواهد فرستاد هرچند از سر شور و شوریدگی ۱۸۰۰۰۰۰۰۰دعوت نامه هم نوشته باشیم!

به کجا می رویم؟ چرا همیشه باید از یک طرف بام بیافتیم ؟

یا نامی از امام زمان نباشد یا فقط شوری زودگذر و بی فایده که حتی قبح خیلی از مسائل را بشکند

چرا توان نقد شدن نداریم ؟ مگر کسی گفته قطعا تمام این مصادیق غلط است؟

اما من قطعی می گویم اینگونه قطعی صحبت کردن در باره نشانه های ظهور و ایجادحس توقیت در مردم خیانت به امام زمان است!

به خدا سوگند با تمام وجود آرزو دارم تمامی نشانه های مذکور درست از آب در بیایند کما اینکه حقیر سالها قبل از ساخت این مستند به مواردی از همین مصادیق اشاره کرده ام اما با ذکر احتمال بودن آن ، دوستان نشانه های ظهور به انسان امید می دهد و اگر این امید و شور در کنار تصمیم آهنین برای پذیرایی آخرین ذخیره الهی قرار گیرد آنگاه ظهور محقق خواهد شد.

ایا صرف اینکه نام امام برسر زبان ها بیاید(که البته این مسئله بسیار مهم است) کافی است؟

خدا  حافظ  دینش را خواهد فرستاد اگر بداند با شعور و نه شعار او را می خوانیم و می خواهیم و تا آخرین مرحله به پایش می ایستیم بنده در پایان تمام مقالاتم می نویسم:

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن العسکری (علیهما سلام) که صد البته نزدیک است.

این یعنی امید چون به این اعتقاد دارم اما این بدان معنی نیست که وظایفم را فراموش کنم!

برای اعتقادم تا اخرین قطره خونم خواهم جنگید و به لطف او هیچ باکی از دشمنان دینم ندارم اگر در دوران زندگانی ام  آمدند که فبها و اگر نیامد ند می دانم تمام سعیم را کرده ام تا جایی که می توانستم و امید دارم به رجعت اگر برای خدایم بندگی کرده باشم!

خدا همه مارا از مهدی با وران و مهدی یاوران قرار دهد (ان شا الله)

لعنت خدا بر هرکه بگوید قطعا فردا امام نخواهد امد و همچنین اگر بگوید قطعا خواهد آمد 

عبد عاصی : علی اکبر رائفی پور

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن العسکری (علیهما سلام) که صد البته نزدیک است.

نگفته بودم و جنگ است بعد از این سخنم!!!

نگفته بودم و جنگ است بعد از این سخنم!!!

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر پسند و اگر نا پسند میگویم          نگفته بودم و اینک بلند می گویم

نگفته بودم و جنگ است بعد از این سخنم         و از دهان تفنگ است بعد از این سخنم

برادران و خواهرانم کمر بند ها را ببندید!

ایجانب علی اکبر رائفی پور سرباز دون پایه جبهه مهدویت اعلام می دارم حاضرم به تنهایی بر روی تمامی دیوار های شهرشهر کشورمان گونیا و پرگار و تک چشم بکشم! ولی جوانی در این کشور معتاد نباشد یا خدایی ناکرده ناموس ایرانی به فحشا نیافتد و حرام لقمه ای  بیت المال را مال البیت نداند!

عزیزانم پس از این دیگر فراماسونری و نماد هایش را فراموش کنید تاکید و تامل بیش از این بر روی این جریان انحرافی خود انحرافی عظیم است! مگر نگفتیم که در هرم قدرت فراماسونری جز ناچیز است و در راس آن ابلیس و شیطان است ، و مگر نه اینکه خدا فرموده است "ان کید الشیطان کان ضعیفا"(همانا مکر شیطان اندک است) پس دیگر چه دلیلی دارد به جبهه شیطان بپردازیم مهم این بود که بفهمیم او و یارانش شبانه روزی برای تاخیر ظهور فعالند. و دریغا که ما برای مولایمان اندکی زحمت به جهان نخریدیم و در پی اسودن رفتیم.

البته هرگز نخواهیم گذاشت در شیعه خانه امام زمان کسی نماد های شیطان را گسترش دهد و در هر حال نقشه های شوم ایشان را به یاری خدا بر ملا خواهیم کرد بلکه مرادم این است برادران و خواهرانم ما وارد مرحله جدیدی شده ایم و باید بیشتر خود را اماده ظهور حضرت کنیم.

یک کلام انسان شویم و انسان سازی کنیم.

هدف حقیر از طرح بحث در باره صهیونیستها و نوچه هایشان (فراماسونرها)این بود که بفهمیم دور و بر مان چه خبر است و دشمن جنی و انسی شبانه روز در حال فعالیت است. وصد البته می دانید پیشرفت برنامه های آنها به دلیل غفلت مسلمانان بوده است  و ابدا به معنی قدرتشان نیست و شکی نیست که "لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" و این یعنی اراده الهی برآن قرار گرفته تا ما صدای خرد شدن استخوانهای پوک ایشان را بشنویم در مرحله نخست به حمد الله به نحو احسن به این هدف دست یافته ایم و اینک ورود به مرحله جدید و آغاز عملیات جدید را اعلام می کنم و رمز عملیاتمان همچون دیگر عملیاتهای پیروز دوران نبرد این مرز بوم "یا زهرا "خواهد بود.

یاران امام زمان، اگر حقیر را در این عرصه صاحب سخن می دانید امروز دیگر پرداختن به فراماسونری کاری بیهوده است ! حیف نیست توان شیعیان امام صرف پرداختن به شیطان شود؟

به نظر شما آیا این مهمتر است که فلان نماد ۱۳ تکه باشد یا جوان شیعه ایرانی به فساد کشیده شود آیا چنین جوانی عمله بی جیره مواجب تفکرات صهیونیست ها نیست و آیا تفکر خطرناک تر است یا نماد؟ مهم این بود که به ایشان بفهمانیم که می شناسیمشان و حنایشان دیگر رنگی ندارد.و این ببش فعالی  آنها در عرصه های جهانی نشان از این دارد که به دست و پا افتاده اند و نسل کنونی ما ان شا الله سقو طشان را خواهد دید و نزدیک است روزی که به طلایه داری مولایمان سراغشان برویم.

ناگفته نماند که مراد حقیر این است باید اصل توانمان را برای خودمان بگذاریم در کنار دشمن شناسی نه اینکه فقط سراغ دشمن شناسی برویم یا فقط شناخت معارف ایجابی بلکه باید هردو را کنار هم داشته باشیم

 این یعنی اعتدال.

نخواهیم گذاشت شیعه خانه امام زمان را  عده ای معدود به لجن بکشند و هرگز این فرصت الهی را که خدا به ما ارزانی داشته تا زمینه سازان ظهور باشیم نخواهیم سوزاند.

کمربند ها را ببندید باید شبانه روزی کار کنیم برای اصلاح خودمان و اصلاح جامعه از لوث سامری ها و قارونها(شناخت دشمن وخنثی سازی فتنه هایشان)! باید شبانه روزی برای شناساندن امام زمان (عج) به تمامی جهانیان سعی و جهد کنیم .

عزیزان از تزکیه خودمان شروع کنیم هر ماه یک صفت نا پسند را ترک کنیم تا لایق امام پاکی ها بشویم!

به مولایم سوگند می خورم که در این مسیر محکم بمانم آنان که دست مرا در این مسیر خواهند فشرد اطلاع رسانی کنند.

 به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عج) که صد البته نزدیک است

رائفی پور سالم و سلامت است

رائفی پور سالم و سلامت است

شایعه سازان بدنبال چه هستند؟
رائفی پور سالم و سلامت است
پس از پی گیری های بعمل آمده خبرنگار آتی نیوز این شایعه از سوی علی اکبر رائفی پور تکذیب گردید...علی اکبر رائفی پور از محققان حوزه صهیونیزم پژوهی ، فراماسونری و فرقه های نو ظهور می باشد...
به گزارش خبرنگار سیاسی شبکه خبری آتی نیوز؛ روز گذشته پیامکهایی با مضمون "استاد رائفی پور مورد ترور قرار گرفته و از ناحیه سر آسیب دیده است " با منبع نا مشخص در میان دانشجویان منتشر گشت که موجی از نگرانی را در جامعه دانشگاهی کشور موجب شد.

بعد از  انتشار این شایعه؛خبرنگار آتی نیوز در تماس با علی اکبر رائفی پور سلامتی وی را جویا شده و این خبر از سوی وی به کلی تکذیب گردید.

گفتنی است هدف از انتشار این پیامک می تواند سنجش بازخورد چنین اتفاقی در میان دانشجویان باشد و از سویی دیگر منجر به کشف شبکه اطلاع رسانی ضد صهیونیزم در فضای سایبری گردد.

گفتنی است این محقق جوان با 307 جلسه سخنرانی درکمتر از نه ماه ، پرکار ترین فرد در حوزه معرفی جریانات انحرافی است که سی دی های سخنرانی ایشان در میان دانشجویان مورد اقبال واقع شده و دست بدست می شود .
 
لینک خبر:      http://www.atynews.com/fa/pages/?cid=45169  

در بیلدر برگ چه گذشت؟

در بیلدر برگ چه گذشت؟

  بسم الله الرحمن الرحیم

به گزارش گروه بین الملل مشرق، گردهمایی بیلدربرگ از 9 تا 12 ژوئن (پنجشنبه 19 تا یکشنبه 22 خرداد) در هتل "سورتا هاوس" در "سنت موریتز" سوئیس برگزار شد که در آن موضوع تغییر حکومت سوریه و راه انداختن یک جنگ بزرگ در خاورمیانه مورد بحث قرار گرفت.
این هتل در ناحیه حنوب شرقی سوئیس بوده و امسال محل حضور پر هزینه ثروتمندترین افراد کره زمین و رهبران سیاسی بود که خود را انجمن اقتصادی و سیاسی جهان می نامند حال آنکه برخی معتقدند این نشست بیش از آنکه اقتصادی باشد، سیاسی است. این دسته از تحلیلگران معتقدند سران فراماسونری جهانی سه نشست سالانه برگزار می کنند که بخش اقتصادی آن در گردهمایی "داووس" بخش امنیتی آن در گردهمایی "مونیخ" و بخش سیاسی آن در گردهمایی "بیلدربرگ" برگزار می شود که بیلدربرگ از همه مخفیانه تر و بدون پوشش خبری است و تنها یکی از خروجی های آن، نشست سران "گروه هشت" است.

بیلدربرگ اگرچه مدتی است با حضور رسانه ها در مقابل در هتل مخالفت نمی کند اما در داخل محل برگزاری، رازهای بسیاری نهفته است.

هتل بسیار زیبا و مجلل "سورتا هاوس" که به شکل کاخ ساخته شده است، در دل طبیعت جای گرفته که چشم انداز بسیار زیبایی به سمت کوهستان و دریاچه دارد. این هتل یک کیلومتر و850 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در دو کیلومتری سنت موریتز مستقر است.

سوئیس بار دیگر برای چهارمین بار میزبان این گروه بود. . افراد این گروه مرموز امسال همراهانی نیز با خود داشتند. این در حالی رخ داد که همدست جنایتکار این گروه که «کمیسیون سه ضلعی» نام دارد در آمریکا نشستی برگزار کرد اما بیلدربرگ برای منحرف کردن رسانه ها، از برگزاری نشست در آمریکا اجتناب کرد. بنیاد (باشگاه) بیلدربرگ، بسیار محرمانه و انحصاری به فعالیت خود ادامه می دهد. برای اینکه در این بنیاد پذیرفته شوید، حتماً باید دارای یک بانک چند ملیتی، شرکت چند ملیتی و یا کشور چند ملیتی باشید. این بنیاد پیوسته مورد علاقه سوداگران قدرت، مغزهای متفکر اقتصادی و رهبران جهانی بوده است. آرزوی اعضای این گروه، نیل به هدف مشترک نهایی شان با «کمیسیون سه ضلعی» می باشد: یعنی حمله آمریکا به لیبی برای تشدید ناآرامی منطقه و نهایتاً حمله آمریکا به ایران و سوریه و لبنان به جانبداری از رژیم اسرائیل.

بیلدر برگ کلوپ

در طی سال‌های اخیر بیلدربرگی‌ها بسیار از تلاش کسانی که خود آنها را «ناسیونالیست‌های شیطان صفت» می‌خوانند و مانع از تشکیل «دولت واحد جهانی» توسط این گروه شده‌اند گله‌مند و شاکی هستند. این گروه می‌خواهد قیمت نفت تغییر پیدا کند تا بدین‌وسیله آن‌دسته از مردم آمریکا که مخالف تشکیل «حکومت واحد جهانی» هستند نهایتاً سر تسلیم خم کنند. آنها می‌خواهند در آینده جنگ‌ها را راه بیندازند تا به سود برسند و با «حکومت واحد جهانی» خود نهایتاً صلح را به وجود بیاورند؛ البته اگر در آن زمان بشود صلح ایجاد کرد. پیداست که سوئیس باید جایگاه مطلوب آنها باشد. چرا که سوئیس به دور از چالش‌های سیاسی سال‌هاست که خود را از نظر سیاسی بی‌طرف اعلام کرده است و این برای آنها یعنی جایگاه آرام برای جلسات‌شان.

به غیر از چند رسانه غیر مستقل در اروپا و آمریکا، هیچ رسانه ای در جهان اخبار و حواشی این جلسه بسیار مهم سری را تحت پوشش قرار نمی‌دهد. نیویورک تایمز، واشنگتن پست، لس‌آنجلس تایمز و امثالهم به هیچ وجه خود را در جریان این نشست سالیانه و فعالیت‌های این بنیاد مخوف قرار نمی‌دهند چرا که اعضای این روزنامه ها خود از شرکت‌کنندگان نشست‌های بیلدربرگ هستند.
 
طبق اخبار موثق ارسالی توسط عوامل "جیم تاکر" و "الکس جونز" خبرنگاران نفوذی به داخل گردهمایی بیلدربرگ 2011 میلادی، چند مورد بسیار حیاتی و مهم در برنامه کاری امسال گروه گنجانده شده است:
 
1- بهار عربی: بیلدربرگی‌ها بسیار از این نگرانند که مجلس نمایندگان آمریکا بزودی با ادامه حملات غیرقانونی نیروهای ناتو و سازمان ملل به لیبی مخالفت کنند. هم‌اکنون زمزمه‌هایی در مجلس نمایندگان بخصوص در میان جمهوریخواهان وجود دارد که نیروهای ناتو که مسبب شکل گیری جنگ داخلی در لیبی هستند عقب نشینی کنند. بیلدربرگی‌ها شدیداً خواستار یک جنگ بزرگ در خاورمیانه می‌باشند تا بدین‌وسیله در اثر جنگ و کشتارجمعی، کیسه‌ پول روانه جیب رؤسای تجاری این بنیاد شود. "ناتان روچیلد" کسی بود که علاوه بر سرمایه‌گذاری برای ارتش ناپلئون در نبرد واترلو برای ارتش حریف و دشمن او یعنی "دوک ولینگتون" هم سرمایه‌گذاری کرد. بنیاد روچیلد در جنگ‌های پروس، جزیره کریمه، تسخیر کانال سوئز توسط انگلیس علیه فرانسه، جنگ مکزیک، و جنگ‌هانی داخلی آمریکا سرمایه‌گذاری کرد.
 

2- سانسور اینترنتی: بیلدربرگ قویاً نگران تأثیر اینترنت بر حرکت‌های آزادی‌خواهانه جهان امروز است. بدین‌وسیله سعی شده که اخیراً بسته‌های پیشنهادی ارائه‌شده در کنگره آمریکا برای اختصاص سرمایه به منظور تنزل دادن اینترنت به محدودترین و پایین‌ترین سطح ممکن مورد توجه جدی قرار گیرد.

کمیسیون اروپا هم بتازگی به اِعمال قوانین شدید و سختگیرانه برای محدود کردن آزادی‌های فردی در اینترنت و نابودی فضای بی‌طرفی و دموکراسی چراغ سبز نشان داده است. در آمریکا هم رسانه‌هایی که حکم مرغ مقلد را دارند بظاهر مخالف مجموعه این قوانین که ACTA  نام دارد هستند و در خفا دست در دست بیلدربرگی‌ها دارند چرا که خود از بیلدربرگی‌ها هستند. این قوانین، یعنی خفه‌کردن انسان‌های وارسته که براستی  به نام و اعتقاد حفظ کپی‌رایت و مبارزه با تروریسم قصد دارند جلوی بیلدربرگ و دستان نامرئی مدعیان مالکیت کره زمین بایستند.

طرفداران جهانی‌شدن با وجود اینترنت مخالفتی ندارند چرا که برای آنها پولساز است. این افراد جایی با اینترنت مخالفت میکنند که آزادانه و شجاعانه دست آنها را رو کرده و با سیاست‌های جهانی‌شدن آنها مخالفت کند. در آینده شاهد ظهور وسیع همین نوابغ بیلدربرگی در عرضه سیاست خواهیم بود که از مردمان جهان می‌خواهند از اینترنت استفاده نکنند چون در حال تبدیل‌شدن به یک سلاح تروریستی برای نابودی نوع بشر است و باید برای سلامتی خود و کودکانشان سرشان را پایین بیندازند.
 

3- به درازا کشاندن بحران اقتصادی:  بیلدربرگی‌ها سعی دارند تا میزان ورشکستگی‌های بانکی و مردمی را تا حد اعلا بالا ببرند. آنها کشورهای پرتغال، ایرلند، یونان و دیگر اعضای اتحادیه اروپا در درجه اول اهمیت قرار داده‌اند.

مغز شرور پنهان (بیلدربرگ) خواستار افزایش چشمگیر قیمت نفت و گاز و سقوط اقتصاد کشورهاست؛ کافی است به مرگ دلار، افزایش قیمت انرژی، و شلوغیها واعتراضات سراسر دنیا توجه کنید؛ آن‌وقت خواهید یافت بیلدربرگ چه می‌خواهد.

این بنیاد تصمیم دارد تا با نابودکردن درآمد و دارایی ملی کشورها، آشتی بیشتر قدرت و پول، و بهره‌وری از یک بحران اقتصادی یک دولت جهانی با یک ارز رایج و حکومت پلیسی بوجود آورد.
 

4- تعیین رئیس جدید صندوق بین‌المللی پول: این شخص در این گردهمایی مشخص شد. استانلی فیشر، رئیس بانک مرکزی رژیم صهیونیستی، پیش‌تر آمادگی خود را برای تصدی پست ریاست صندوق بین‌المللی پول اعلام کرده بود. مقامی که قبلاً دومینیک استراسکان آن را بر عهده داشت که خود نیز از دعوت‌شدگان چندساله جلسات بیلدربرگ بوده است. فیشر همچنین یکی از اعضای شورای مناسبات خارجه کمیسیون سه ضلعی است.

استراسکان پس از اتهام مبنی بر تجاوز به یک پیشخدمت هتل از این پست استعفا داد. بسیاری معتقدند که بیلدربرگ، طراح این داستان و عامل به جریان افتادن مجدد این پرونده پس از گذشت سال‌ها بوده تا بدین‌وسیله او را از این پست کنار بگذارد.

تا همین اواخر، رقابت میان فیشر، آگوستین کارستنس (رئیس بانک مرکزی مکزیک) و کریستین لگارد (وزیر دارایی فرانسه) وجود داشت اما باید دید رئیس انتخاب‌شده، نهایتاً کدامیک از این سه نفر خواهد بود.
 

5- افزایش جنگ و کشتار: منبع خبری جیم تاکر در جلسه بیلدربرگ گفته است که ایجاد جنگ در خاورمیانه یکی از مهمترین برنامه‌های بیلدربرگ است. این منبع گفته که بیلدربرگی‌ها بر این اعتقادند که جمعیت جهان بسیار زیاد شده و فقط جنگ می‌تواند تا حدودی این مشکل را چاره کند. وی به جیم تاکر گفته است که تمامی افراد عضو بیلدربرگ بصورت متحد‌الرأی بر این تصمیم استوار بوده و لزوم بروز جنگ را قطعی می‌دانند.

کشتار و ذبح انسان و دامن زدن به مرگ و میر در فرقه های ماسونی از جمله بیلدربرگ، جزء اصول اصلی است و عوامل این گروه ها موظفند، تا حد ممکن به جنگ و نسل کشی دامن بزنند تا جمعیت جهان کاهش یابد.

جیم تاکر به عصبانیت شدید بیلدربرگی‌ها اشاره کرده است که ناشی از حضور خبرنگاران و رسانه‌ها در محل نشست و بروز خبر از داخل به بیرون توسط عوامل شناخته‌نشده می‌باشد. او گفت که روبرت مردوخ، یهودی صهیونیست متنفذ رسانه‌های جهان، از طرف بیلدربرگ مأمور شده بود تا روزنامه‌های گاردین و آیریش‌تایمز را از پوشش خبری گردهمایی منصرف کند که موفق نشد.

منابع تاکر به وی گفته‌اند که بیلدربرگی‌ها بشدت از حضور رسانه‌ها و معترضان در جلوی هتل محل برگزاری گردهمایی شوکه شده‌اند.

بیلدر برگ کسینجر

حواشی گردهمایی امسال (2011)

1- مقامات سوئیسی مدعی بودند که احتمال بمب‌گذاری وجود داشته و به همین دلیل شاهراه ارتباطی به محل برگزاری گردهمایی را که از کنار روستایی در دامنه آلپ می‌گذرد تا دو ساعت مسدود کرده بودند.
 

2- در روز 9 و 10 ژوئن، "ماریو بورگزیو" عضو حزب لگانورد ایتالیا و کمیته آزادی‌های مدنی، عدالت و امور رفاهی پارلمان اروپا، خواستار ورود به گردهمایی و اعتراض به بیلدربرگ شد که سرانجام از سوی تیم محافظان گردهمایی بشدت مورد حمله قرار گرفته و با بینی شکسته بازداشت شد. بورگزیو طبق یک عمل قانونی خواستار ورود به سالن بوده و به همین دلیل از گارد امنیتی و پلیس سوئیس شکایت کرده است. سفارت ایتالیا در سوئیس هم خواستار بررسی اتفاقات شده است. بورگزیو خود در این مورد می‌گوید: "در اغاز پلیس سوئیس مرا بازداشت کرد و سپس گارد امنیتی با وحشیانه‌ترین حالت به من حمله کرد. بله، من به بیلدربرگی‌ها اعتراض میکنم چون بدون رضایت انسانهای این کره خاکی هر چه دل‌شان بخواهد می‌کنند و در مورد سرنوشت‌ها انسان‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند. این بنیاد با مخفی‌کاری کارش را جلو می‌برد."

3- عده‌ای از نمایندگان مجلس سوئیس به رهبری "دومینیک بائتیگ" در مقابل محل برگزاری گردهمایی تجمع کردند و خواستار دستگیری چند تن از اعضای این محفل ماسونی از جمله هنری کسینجر، جرج دبلیو بوش، دیک چنی، و ریچارد پرل که از سوی دادگاه‌های بین المللی جنایتکار جنگی شناخته شده و تحت پیگرد هستند، شدند. کسینجر و پرل از مدعوین همیشگی بیلدربرگ هستند و کسینجر که یک یهودی صهیونیست سرشناس است معمولاً ریاست جلسات را بر عهده دارد. ریچارد پرل، یهودی صهیونیست و از اصلی‌ترین استراتژیست‌های سیاست خارجی و راهبردهای نظامی پنتاگون و طراح اصلی جنگ عراق و افغانستان و اشغال این دو کشور بود که اکنون به عنوان طراح سرنگونی حکومت سوریه مطرح است.

جرج دبلیو بوش در ماه فوریه به دلیل صدور حکم بین‌المللی مبنی بر دستگیری وی به علت جنایت در گوانتانامو به سوئیس پناه برد.

لوکاس رایمن، یکی از سیاستمداران سوئیسی اذعان داشت که «حزب مردم» مجلس سوئیس قویاً با اعمال صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و بنیاد بیلدربرگ آشنا و با آنها مخالف است.

گفتنی است که بائتیگ شجاعانه گارد امنیتی محل برگزاری گردهمایی و بلدربرگی ها را متوجه عواقب اعمالشان و مخفی‌سازی‌های علیه حقوق بشر کرده است.

4- حضور جوانان همجنس‌باز در ساعات پذیرایی گردهمایی: منابع جیم تاکر از حضور مردان تن‌فروش همجنس‌باز در خلال ساعات پذایرایی از میهمانان گردهمایی خبر دادند. به گفته این منابع، این افراد پیش از حضور میهمانان، وارد تالار «ال پارادیزو» شده و همراه با متصدیان پخش مشروبات الکلی، نمایش‌ها و پذیرایی‌های مختلفی را در آنجا انجام داده‌اند که بسیار هم هزینه در بر داشت. یکی از متصدیان مشروبات الکلی، چاقوی کوچکی را که ابزار کار وی بوده همراه داشته است که به علت یافتن آن در جیب او، ساعت‌ها توسط تیم امنیتی مورد سؤال قرار گرفته است.

5- در روز 11 ژوئن، بیلدربرگی‌ها با خیل عظیمی از معترضان روبرو شدند. "اریخ اشمیت" مدیر اجرایی گوگل، "فرانکو برنابی" مدیر اجرایی تله‌کام ایتالیا، "یینگ فو" وزیر امور خارجه چین، "جاکوب والنبرگ" بانکدار و سرمایه‌دار میلیاردر سوئدی، "توماس اندرز" مدیر اجرایی ایرباس، سر "ریچارد لمبرت" مدیر بنیاد ارنست و یانگ، و "راری استوارت" نماینده محافظه‌‌کار مجلس انگلیس، زمان خروج از هتل همراه یکدیگر بودند و وقتی در حال ورود به مینی‌بوس برای ترک محل برگزاری گردهمایی بودند، با سیل عظیمی از اعتراض روبرو می‌شوند.

وقتی علی اصلان، از فعالان «جبهه ضد بیلدربرگ» خود را به نزدیکی توماس اندرز می‌رساند و از او می‌پرسد که چه در گردهمایی گذشت، اندرز پاسخ می دهد: "چیز بدی نبود، ما فقط برنامه‌ هامون رو بررسی کردیم!" و وقتی علی اصلان می‌گوید: "من متوجه نمی‌شوم؛ این‌همه سیاستمدار داخل اون سالن بودند. پس حتماً درباره چیزهای خیلی مهمی صحبت شده؛ چرا ما اجازه نداریم بدونیم اون تو چی گذشته؟"، توماس اندرز لبخندی زده و فقط میگوید: "من نمیتونم به شما بگم چی اون تو گذشته و شما هم نمیتونید بدونید".

 

بیلدر برگ

 

باشگاه بیلدربرگ: حکومت نامرئی جهان

«بیلدربرگ» یک سازمان جهانی مرموز است که محافل مختلف سیاسی به دیده مشکوک به آن نگریسته و بسیاری آن را «حکومت پنهان جهان» می‌دانند.

بررسی موشکافانه روند مناسبات بین المللی، پرده از ماهیت «بظاهر متفاوت» دولت‌های غربی برداشته و همه آنها را در یک «مسیر واحد» قرار می دهد. مسیری که در آن، سیاست و اقتصاد و اصول ارزش های یک دولت و کشور خاص مطرح نیست و موجودیت نظام های سیاسی، فقط در قالب این «واحد» قابل تعریف است. اگر اروپا و آمریکا اختلافات جزیی با هم دارند، در سیاست شعارهایی چون دموکراسی، آزادی، حقوق بشر؛ و در اقتصاد نئولیبرالیسم، آنها را به هم پیوند زده است. اگرچه این پیوند در خدمت توهین به دموکراسی، سلب آزادی، نقض حقوق بشر و استثمار جهان سوم قرار گرفته، اما دولت های غربی با بهره گیری از بلندگوهای تبلیغاتی خود و سانسور واقعیت ها، در مقابل آگاهی افکار عمومی نیز ایستاده اند. این همسویی و وحدت رویه، حکایت از یک معمار پشت پرده دارد که با «تعیین مسیر» و «تعریف اصول» می خواهد دنیا را بر محور خواسته هایش بچرخاند.

به راستی، این معمار کیست؟ چه شخص یا گروهی دستور روز جهان را مشخص می کنند؟ آیا امکان دارد که گروهی کوچک بر کل دنیا حکومت کند و تعیین سران کشورها در دست آن باشد؟ تعیین کننده قیمت نفت و طلا باشد؟

با در نظر گرفتن گروهی متشکل از بزرگترین سرمایه داران جهان، سران رسانه های پرمخاطب و تأثیرگذار دنیا، رهبران کشورهای صنعتی، افراد بانفوذ و تاثیرگذار در عرصه سیاست بین الملل و... تصور این «گروه معمار» چندان هم مشکل نیست.

 «بیلدربرگ» یک سازمان جهانی مرموز است که محافل مختلف سیاسی به دیده مشکوک به آن نگریسته و بسیاری آن را «حکومت پنهان جهان» می دانند.

صهیونیست ها در راستای اهداف خود برای تسخیر جهان و تشکیل یک «حکومت واحد» تحت کنترل خود، پس از برنامه ریزی برای در دست گرفتن اهرم های سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی جهان، حال به این نتیجه رسیده بودند که باید این اهرم ها را در رأس یک هرم جمع کرده و از یک منبع فکری و ایدئولوژیک تغذیه کنند. «بیلدربرگ» این منبع ایدئولوژیک است که تقریباً هر سال یکبار رهبران سیاسی جهان، رؤسای شرکت های بزرگ و محافل مالی عظیم که بازوهای اقتصادی و بازرگانی دنیا را در انحصار دارند و نیز صاحب‌نظران عرصه های سیاسی، اجتماعی و تبلیغاتی را در یک نقطه جمع کرده و پشت درهای بسته دستور کار سال آینده جهان را تعیین می کند.

این نهاد تحت کنترل صهیونیست ها همه ابزارهای لازم را برای تحقق اهداف خود در اختیار دارد. با بهره گیری از رسانه ها و منابع عظیم مالی، قدرت و حکومت در کشورها را به افراد موردنظر خود می سپارد؛ با استفاده از اهرم هایی چون بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی و مانند آنها، قیمت نفت و طلای سال را تعیین می کند. به واسطه بازوهای اجتماعی و حقوقی خود قوانینی را برای کشورها وضع می کند که جلو هرگونه تحرک علیه اهداف صهیونیسم را بگیرد.

براساس مدارک موجود، پیوند اروپا و آمریکا به وسیله ناتو، ایجاد بازار مشترک اروپا، روی کارآمدن کسانی چون کلینتون، بلر و بسیاری که هنوز نامشان در خفا مانده، استعفای مارگارت تاچر، وقوع جنگ خلیج فارس، تحول نهضت اروپا، تخریب وجهه ژان ماری لوپن ناسیونالیست در فرانسه، تحریم آرژانتین در جریان جنگ «فالک لند»، تقسیم آلمان به دو قسمت شرقی و غربی، همه و همه در جلسات بیلدربرگ تصمیم گیری شده اند.

بیلدربرگ به دنبال ایجاد یک دولت جهانی است. دولتی که اقتصاد و سیاست و حتی مذهب آن فقط یک بعد داشته باشد: صهیونیسم.

جلسات بیلدربرگ هر سال در یکی از هتل های پنج ستاره دنیا و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی تشکیل می شود. از آنجایی که صهیونیسم، رمز موفقیت خود را «پنهان کاری» می داند، هیچ رسانه ای حق ورود به جلسات آن را ندارد. هتل مورد نظر 48 ساعت قبل از شروع اجلاس قُرق می شود. مأموران سیا و کشور برگزارکننده، در جای جای هتل مستقر می شوند. به آنها دستور داده می شود که هر جنبنده ای را در محدوده چند کیلومتری هتل تحت کنترل داشته و در صورت نیاز، افراد مشکوک را خلاص کنند.

کشور برگزارکننده اجلاس، از سوی منابع مالی بیلدربرگ برای رزرو هتل تغذیه می شود. اسامی دعوت شدگان به اجلاس کاملاً محرمانه می ماند و کشور میزبان برای دعوت شدگان ویزا هم صادر نمی کند تا نام آنها در جایی ثبت نشود. محتوای اجلاس کاملا محرمانه می ماند و هیچ یک از اعضا حق انتشار مطالب مطروحه در جریان نشست ها را ندارد.

تمامی ورود و خروج ها در جریان این نشست های چهار روزه تحت کنترل است. حتی میوه ها و مواد غذایی که برای شرکت کنندگان تهیه می شود، کاملاً بازرسی می شوند. سؤال منتقدان این است که «اگر هدف از برگزاری این اجلاس توطئه چینی علیه ملت ها و کشورها، استثمار جهان سوم، استحمار افکار عمومی، و پیشبرد اهداف شوم صهیونیسم نیست، چرا این اصل دموکراسی مبنی بر «بحث و تبادل نظر علنی در مورد مسائل» در بیلدربرگ رعایت نمی شود؟»

سال ها بود که حتی مکان و زمان برگزاری اجلاس بیلدربرگ نیز فاش نمی شد اما خبرنگاران جسوری هستند که سال ها به تعقیب بیلدربرگی‌ها پرداخته و به اسناد قابل توجهی در این مورد دست یافته اند.

از آنجایی که سران رسانه های بزرگ دنیا خود در خدمت بیلدربرگ هستند، این رسانه ها هیچ گاه اقدام به تشریح کارکرد این سازمان مخوف نکرده اند. «گوردن تتر» ستون نویس روزنامه انگلیسی «فایننشال تایمز» در سال 1974 میلادی در مطلبی فقط چند سؤال در مورد جلسات بیلدربرگ مطرح کرد، اما بلافاصله توسط گردانندگان روزنامه مذکور، از کار برکنار شد .

البته نباید فراموش کرد که این اطلاعات تمام آنچه در میان ایشان گذشته است نیست . البته بسیاری از اقدامات ایشان نیازی به داشتن جاسوس ندارد برای نمونه قطعا ایشان خواستار ادامه جنگ در منطقه هستند و از هر طریق ممکن به آن دامن خواهند زد.

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عج) که صد البته نزدیک است.

برگردان موسیقی از واقعیت تا ادعا!

برگردان موسیقی از واقعیت تا ادعا!

 بسم الله الرحمن الرحیم

 چند سالی است که جریان موسیقی برگردان یا به عبارتی بهتر وارون نگاری صوتی در موسیقی  پس از حدود ۶۰ سال از آغاز این مسئله در امریکا  در کشور ما  مطرح شده است و حقیر نیز در این باره توضیحاتی داده ام.

اما از آنجا که خیلی  از عزیزان در این باره شبهاتی دارند و اخیرا افرادی به ایجاد انحراف فکری از این طریق دامن زده اند و  دیگر اینکه نظرات متفاوت و مختلف و بعضا متناضی در این باره گفته می شود ، لذا در این مقاله به برسی موسیقی برگردان می پردازیم:

پیش از تحلیل این صنعت توسط بنده از شما عزیزان در خواست می گردد حتما مقاله ای با همین عنوان را از دانشنامه ویکی پدیا مطالعه فرمایید و در پایان نیز نقد و جمع بندی حقیر را بخوانید فراموش نفرمایید نقد بنده مستلزم مطالعه مقاله زیر است فلذا نخست آنرا مطالعه فرمایید:

 مقاله دانشنامه ویکی پدیا در باره وارونه سازی موسیقی 

همانگونه که در این مقاله مبسوط  مطالعه فرمودید مسئله موسیقی وارون چیز جدیدی نبوده و حد اقل متعلق به بیش از 6 دهه پیش است،لیکن در باره آن می توان موارد زیر را برداشت نمود:

1-      مسئله موسیقی وارون شامل  سه حالت است:

الف : تکه هایی از پیش خوانده می شوند ، سپس آنرا برگردان کرده و در بدنه اصلی موسیقی  مخفی می شود ، وقتی متن موسیقی اصلی برگردان می گردد آن تکه اکنون به حالت عادی بازگشته و معنی می دهد. در تحلیل این ادعا می توان گفت : این مسئله منطقی به نظر می رسد و در تاریخ  بارها آزموده شده است و صحت آن مجرب بوده و تایید می گردد. و نوع دیگر آن ، به گونه ای است است که خواننده به عمد از کلماتی خاص استفاده می کند تا برگردان و وارون آن واژه مد نظرشان باشد و بتوانند شبیه ترین کلمه را با آنچه مد نظر دارند بازسازی نمایند  به عنوان نمونه خواننده از واژه "سرطان" در حالت عادی استفاده میکند ولی در حقیقت برگردان آن یعنی  "نترس" (البته با اندکی تغییر) مورد نظر است که استفاده از این روش بسیار دشوار است.

ب : می توان با ابزار و نرم افزار های خاصی در حالت عادی آهنگی را خواند که اگر برگردان گردد معنی جدید می دهد ، در اینجا این سوال پیش می آید که به عنوان مثال  چگونه واژه "دیوار" به "راه بد" تبدیل می گردد ، در حالی که وارون املاء آن "راوید" می شود . طرفداران این مطلب ادعا می کنند با آهنگ های ضمیمه و زمینه این تبدیل حرف صورت می گیرد. در این باب نیز می توان گفت این مسئله تاکنون اصلا اثبات نشده است و تحقیقاتی که بنده انجام دادم چیز دیگری را نشان می دهد  که در بند ج  آنرا بیان خواهم داشت.

ج : این یک اعجاز شیطانی است و خود خواننده و آهنگساز از آن بی خبرند !!!

در این باب باید گفت این ادعا مزخرف و باطل محض است و ذره ای صحت ندارد چراکه چنین مطلبی از بیخ و بن ایراد داشته و نه با منطق سازگاری داشته و نه با ادبیات دینی جور در می آید و بیشتر خرافات است  تا دلیلی منطبق بر عقلانیت. که البته این مورد شدیدا توسط شیطان پرستان اشاعه داده می شود تا شیطان را قدرت مند نشان دهند.

عزیزان در یک تحقیق گسترده که از سوی جنبش مصاف  صورت گرفت ما به این نتیجه رسیدیم که سوای مورد الف  که قبلا نیز اثبات شده است موارد "ب" و "ج" صرفا ادعایی باطل است و جالب است بدانید بعضا نتایج کاملا عکس دارد.

در این آزمون آهنگ ریورس شده ای  برای مخاطبین پخش می گشت و از ایشان خواسته می شد  تا انچه را از آهنگ  در می یابند بر روی کاغذی یادداشت نمایند ، جالب  است بدانید هر یک از افراد در جامعه آماری مطلب خاصی را شنیده بود که در برخی موارد کاملا با هم متضاد بودند  البته در برخی موارد نیز افرادی جمله مشابه را یاد داشت می نمودند که مورد اخیر به ندرت پیش می امد.

در عوض در آزمایشی دیگر به شنونده القا می شد که شما هم اکنون این جمله را خواهید شنید ، در این حالت قریب به اتفاق آزمون دهندگان مورد را تایید می کردند که این بدان معناست که القا در این صنعت (به شرطی که مورد ب و ج باشند نه الف) بسیار کاربردی است. جالب است بدانید در یک آزمون که بر روی دو فرد با آهنگی واحد انجام شده بود فردی آن آهنگ را الهی دانست چون کلمه الله را شنیده بود و فردی دیگر آن را شیطانی قلمداد نمود چون کلمه لعنت را شنیده بود.

این مورد را شما عزیزان بارها آزموده اید ! برای نمونه تکه ابری را در آسمان در نظر بگیرید که هرکس آنرا شبیه به چیزی خاص می بیند اما هنگامی که به افراد القا می شود فلان شکل است عموم افراد می پذیرند.

اما در مورد برگردان کردن به شیوه الف که در برخی آهنگ ها یا سریال های غربی و برخی اهنگ های فارسی موسوم به "آنور آبی" صورت می گیرد متاسفانه این شیطنت در حال انجام است و برگردان چنان واضح است که گویا کلامی عادی را می شنویم.(در واقع استفاده از این روش باعث وضع قوانینی در ایالت کانزاس گشت)

2-      پیام ناخود اگاه حاصل از این پنهان کاری بر ضمیر انسان تاثیر می گذارد لیکن میزان تاثیر ان مشخص نبوده و در افراد مختلف متفاوت است ، برای نمونه در یک فروشگاه در امریکا پیام ناخود اگاهی در میان آهنگ لایتی که از بلندگوهای آنجا پخش می شد گنجانده شد که بارها عبارت های "دزدی نکنید" ،"دزدی بد است" و ... را تکرار می کرد. پس از چندی آمار دزدی در فروشگاه کاهش یافت! نکته ای شبیه به این مسئله را والدینی که فرزندان دو قلوی دختر و پسر دارند آزموده اند ! از آنجا که دختران زودتر به تکلم می آیند والدین هنگامی که صحبت های فرزند پسر را متوجه نمی شوند ، فرزند دختر به عنوان مترجم وارد عمل شده و می تواند برخی صحبت های کاملا نا مفهوم برادر دو قلویش را معنا و ترجمه کند ، این مسئله نشان دهنده میزان متفاوت تاثیر گذاری کلمات نامفهوم بر افراد مختلف است.

3-      اخیرا برخی افراد (از جمله آقای محمد علی طاهری)ادعا کرده اند:

 که اگر صحبت های عادی مردم را برعکس کنیم اگر پیام شیطانی داشت آن فرد شیطانی است و اگر پیام های الهی داشت وی فردی خدایی است و نکته دیگر اینکه گوینده خودش نمی تواند برگردان صحبت هایش را کنترل کند و از این حیث به سادگی می توان افراد منافق را شناسایی نمود!!!

در این باب باید گفت از انجا که این نوع برگردان از نوع ب و ج  است و در  صحبت کردن عادی ابدا نمی توان مورد الف را استفاده نمود این فرضیه دروغ محض بوده و چه بسا مدعیان آن به دنبال برخی مسائل خاص برای از عرصه بیرون نمودن مخالفینشان  هستند تا مثلا فردا روزی صحبت های یکی از منتقدین یا مخالفین را برعکس نموده و از آن پیامهای شیطانی بیرون بکشند. و یا در مقابل برخی افراد را الهی جلوه دهند . فراموش نکنید تکنیک مورد استفاده این افراد همان القاء است و لا غیر. ان شا الله به زودی آهنگ واحد با القاء دوگانه در همین وبلاگ برای شما عرضه خواهد شد تا ببینید این ادعا دروغی بیش نیست.

کما اینکه این نظریه قدیمی بوده و با عنوان نظریه برگردان گفتار مطرح است، که نظریه‌ای شبه علمی است و نخستین بار توسط "دیوید جان اوتس" ارائه شد. این نظریه پس از ارائه در برنامه "تاک شو"شبانه آرت بل در رادیو مورد توجه مردم قرار گرفت. در این نظریه باور او بر این است که انسان به‌هنگام خَلق گفتار، ناخودآگاه پیام‌های پنهانی را می‌آفریند که نمایانگر بینشی‌است از اندیشه‌های درونی او. اوتس مدعیست که نظریه اش در  روان درمانی ، جرم شناسی و گفتگوهای تجاری کاربرد دارد. البته ادعاهای او ازسوی مردم، علم و انجمن‌های آکادمیک مردود اعلام شده است و ذره ای اعتبار ندارد تا جایی که امروز در غرب حتی یک نفر را نیز نمی توان یافت تا از این نظریه خیال پردازانه دفاع نماید.

4-      در پایان باید گفت برخی از موسیقی ها چنان پیام های شیطانی آشکار و واضحی دارند که دیگر نیازی به برعکس نمودن آن نیست ، آیا لزومی دارد فردی همچون مرلین منسون خواننده شیطان پرست امرکایی که در حال عادی هزاران بد و بیراه به خدا و پیامبرانش و تمامی مقدسات می گوید در وارون موسیقی اش نکته ای را مخفی نماید؟

دوستانی که سخنرانی صنعت موسیقی حقیر را شنیده اند خوب می دانند که استفاده نابجا حتی از بهترین و سالمترین موسیقی ها نیز آسیب جدی جسمی و روحی برای انسان دارد و باید از این داروی الهی به موقع و برای درد خاص استفاده نمود و فراموش نکنیم استفاده بی جا از هر دارویی فرد را معتاد و وابسته  به آن می کند.

 علی اکبر رائفی پور

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت (عج) حجت که صد البته نزدیک است .

رها خواهم شد...

صهیون ستیزی

رها خواهم شد...

بسم الله الرحمن الرحیم

     مشغله بسیار زیاد حقیر موجب می شود تا همیشه شرمسار الطاف دوستان باشم، و نتوانم آنطور که باید پاسخ گوی شما عزیزان باشم.

     ان شاءالله با راه اندازی سایت ، به تمام این نقیصه ها پایان خواهیم داد. و همانطور که عرض نمودم فعلا تمام فرمایشات خود را به ایمیل masafnews@gmail.com ارسال فرمایید.

     برادران و خواهران عزیزم فرصت طلایی ماه رمضان را از دست ندهیم .

     ماهی که در آن بنا بر تاکید روایات ، دست شیاطین بسته است و انسان فرصت این را دارد تا نگاهی هرچند مجمل بر گذشته خویش انداخته و با پناه بردن به درگاه حق تعالی در شب های قدر ، آینده ای نیکو برای خویش ترسیم نماید.

     همه ما در گیر عادات غلط و گناهانی هستیم که از سر تکرار برایمان عادی شده است ، چه فرصتی از ین بهتر که یک ماه دست از گناهی برداشته و هرچه بیشتر خود را به کاروان حضرت ولی عصر نزدیک تر و خود را همراهتر نماییم.

     سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی چه زیبا فرمود:

     "شیطان حکومت خویش را بر ضعف ها ، ترس ها و عادات ما بنا کرده است و اگر تو نترسی و از عادات مذموم خویش دست برداری و ضعف خویش را با کمال خلیفه اللهی  جبران کنی دیگر شیاطین را بر تو تسلطی نیست."

     بیاید با هم عهد کنیم از آغاز این ماه ، هر سی روز یکی از زنجیرهای گناه را از پایمان بگشاییم. و هر ماه سبک بار تر و سبک بال تر از گذشته پرواز را امتحان کنیم.

     سبک شمردن نماز/حسادت/غرور/تهمت/غیبت/خودخواهی/خیانت/دروغ/امر به منکر/ نهی از معروف و ... همه و همه پرده هایی است که بر دل افکنده ایم و در حجاب این سد و نبود اکسیژن ، در بوی متعفن گناهانمان دست و پا می زنیم.

     بی شک ماه رمضان بهترین نقطه آغاز است. شروعی برای انس با خدا و نماز و خواندن دعای عهد و تجدید میثاق با ولی خدا ،

     هم اکنون نیازمند دعای سبزتان هستیم...

     وعده ما هر نفسی که در این ماه مبارک آوای سبحان الله می دهد و دعایی که برای همه انسان ها می کنیم تا بفهمند که بی ولی خدا یتیمند و ای کاش از سر گرسنگی و تشنگی همچون  قوم موسی که متوجه از دست رفتن نعمت بزرگ الهی گشت بخواهیم از خدا تا ما را از این فقر و گرسنگی ایمان ، به برکت حضور و ظهور ولی بر حقش برهاند.

به امید ظهور حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) که صد البته نزدیک است.

انتقاد سیدحسن نصرالله از سی دی ظهور

صهیون ستیزی

انتقاد سیدحسن نصرالله از سی دی ظهور

بسم الله الرحمن الرحیم 

دبیرکل حزب الله در نقدهای خود به سی دی ظهور نزدیک است و تطبیق های صورت گرفته در آن، گفت: اگر منظور زمان حاضر است، من در زمان حاضر لبنانی هستم و یمنی نیستم، بنابراین مبانی تطبیق کنندگان در این سی دی به هیچ وجه درست درنمی آید.
رسا: برخی از شخصیت های حوزوی و علمای قم اخیرا در سفری که به کشور لبنان داشته اند، دیداری را با سید حسن نصرالله داشتند.

دبیرکل حزب الله لبنان، با انتقاد از سی دی ظهور نزدیک است، تطبیق علائم ظهور بر افراد را باعث ایجاد تزلزل در اعتقادات مردم و جامعه دانست و گفت: من تطبیق علامات را نه صلاح می دانم و نه جایز و این به ضرر بحث عمیق مهدویت است و مورد سوء استفاده واقع می شود.

وی با بیان اینکه «از نسبت دروغی که در آن سی دی به من داده اند، تعجب کردم» ادامه داد: در این سی دی ادعایی مطرح شده و گفته اند که من سید یمانی هستم که این معلوم نیست، چرا که اجداد ما هیچ وقت یمن نبوده اند و من هم هیچ کجا نگفته ام که ریشه ما یمنی است. در مورد آقا ( رهبر انقلاب) هم می گویند ایشان سید خراسانی است؛ ما یک تجربه ای در این زمینه داریم و پیش از ارتحال امام خمینی ابتدا بعضی از دوستان ما نیز این امید را داشتند که امام سید خراسانی باشد و منظور از خراسان، خراسان بزرگ است که تمامی ایران را در بر می گیرد و اینکه رزمندگان اسلام بغداد را فتح می کنند و جبهه عراق و لبنان به جبهه قدس منتهی و قدس فتح می شود و ما پشت سر امام نماز می خوانیم، بعد دیدیم که امام به ملکوت اعلی پیوستند و قطعنامه هم پذیرفته شد، بغداد هم فتح نشد و قصه به نحو دیگری ختم گردید.

سیدحسن نصرالله با تاکید بر اینکه این گونه تطبیق دادن ها ممکن است باعث ایجاد تزلزل در اعتقادات مردم و جامعه شود، گفت: ارادت ما به مقام معظم رهبری به گونه ای است که هم من و هم خانواده ام مقید هستیم که همیشه دعا کنیم که خدا همه عمر ما را به عمر رهبری بیفزاید. حضرت آیت الله امام خامنه ای، مقام معظم رهبری هم مستغنی از این تطبیقات هستند.

دبیرکل حزب الله در نقدهای خود به سی دی ظهور نزدیک است و تطبیق های صورت گرفته در آن، گفت: اگر منظور زمان حاضر است، من در زمان حاضر لبنانی هستم و یمنی نیستم، بنابراین مبانی تطبیق کنندگان در این سی دی به هیچ وجه درست درنمی آید. اگر منظور این است که ریشه ما یمنی است در مورد مقام معظم رهبری هم همین باید صدق کند، در حالی که همه می دانند ریشه ایشان خامنه است و در اصل خراسانی نیستند.

وی افزود: چه ضرورتی است که ما بیاییم علائم را تطبیق دهیم و من هم نسبت به بحث مقاومت حزب الله اعتقاد دارم این مقاومت به لطف الهی مقاومتی مشروع و مورد عنایت و لطف امام زمان(عج) است. اما هیچ ضرورتی ندارد که علامات را تطبیق دهیم و من تطبیق علامات را نه صلاح می دانم و نه جایز و این به ضرر بحث عمیق مهدویت است و مورد سوء استفاده واقع می شود.

سیدحسن نصرالله یادآور شد: قبلا هم جوانی در لبنان در یک کتابچه ای این ادعاها را جمع کرده بود که ما او را احضار و تلاش کردیم که کتاب او از بازار جمع شود و هرگز اجازه نمی دهیم در لبنان از این قبیل کارها بشود.

خاطره ای شیرین که تلخ شد...

صهیون ستیزی

خاطره ای شیرین که تلخ شد...

 بسم الله الرحمن الرحیم

دو سال پیش بود که دانشجویان دانشگاه امیر کبیر با بنده تماس گرفتند تا در 28 صفر همراه با جناب مهندس میرسلیم به عنوان سخنران در اردویشان شرکت داشته باشیم.

از آنجا که شاهرود بودم قرار شد اقای مهندس پروازی به مشهد بروند و بنده نیز در شاهرود به اتوبوس بچه ها ملحق شوم.

در کل بچه های باصفایی بودند و دو جلسه سخنرانی بنده به پنج جلسه افزایش یافت ، از این رو یک روز بیشتر در مشهد ماندم.

کلا تمام اردو را شش دانگ  خودشان بر عهده گرفته بودند و حتی بحث پخت و پز را هم خودشان انجام می دادند.

ظهر آبگوشت زیاد درست کرده بودند و التماس می کردند تا می توانید غذا بخورید تا این راه هم که شده غذایی را که بر روی دستشان باد کرده بود رد کنند اما فایده نداشت .

شب ، موقع شام اول آش دادند که قدری مشکوک به نظر می رسید و بعد از آن هم کتلت دادند که البته بسیار بسیار عالی تدلیس کرده بودند و در اواسط غذا بود که فهمیدم سوپ شام که صرف شد جایتان خالی همان آب اضافی آبگوشت ظهر بوده که به ضرب رشته و ادویه به ما انداختند و کتلت هم گوشت کوبیده ناهار است که در ماهی تابه  سرخ شده است.

البته از شما چه پنهان که خوشمزه هم بود.

راستش را بخواهید  به یاد دوره دانشجویی خودمان و ژانگولر بازی های اردو رفتن هایمان افتادم و البته از این مدیریت بحرانشان هم خیلی خوشم آمد، هرچه باشد امیرکبیری هستند و یک دنیا ادعا یدک می کشند!!!

بعد از شام کذایی مسئول هماهنگی برنامه ها "حامد اکبری" نزدیک آمد و پس از هماهنگی های جزئی برنامه فردا،  کلی در باره پدیده جهانی سازی و جهانی شدن بحث کردیم که البته دانشجویان دیگر هم جمع شدند ، جدا دانشجوی باسوادی بود و یک مقاله هم در باره موضوع مورد بحث نوشته بود که بعدا در تهران خواندم. اما آنچه او را متمایز می ساخت دغده زیادش در باره اسلام و صفای باطنی عجیبش بود.

این اولین آشنایی من با حامد عزیز بود بعد ها دو سه باری به بنده سر زد البته بیشتر  تلفنی با هم ارتباط داشتیم .

سال بعد هم با ایشان همان اردو را رفتیم که از باز گفتن جریانات این یکی جدا معذورم!!!

پارسال در نمایشگاه قرآن هم حامد رادیدم که در حوزه مبارزه با صهیونیزم جدا فعال شده بود و البته غرفه ای هم برپا کرده بودند.

در جریان ورزشگاه آزادی و حمایت از انقلاب بحرین هم حضور پررنگی داشت آنجا جایی بود که مرد را از نامرد می توانستی جدا کنی راستش  را بخواهید برخی با آمدن نیروی انتظامی فرار را بر قرار ترجیح دادند وقتی که صورت سیلی خورده اش را دیدم جدا دلم گرفت و اشکم سرازیر شد چون از صفای باطن و عزم و اراده اش در دفاع از اسلام و امام زمان  و نفرتش از صهیونیزم کاملا باخبر بودم.

مرحوم حامد اکبری

این گذشت تا چند روز پیش یکی از همکلاسی هایش پیامکی  را که برای دوستانش فرستاده بود را ظاهرا از سر اشتباه برای من هم فرستاد.

باور کردنی نبود : او دوستانش را به مجلس ختم حامد فراخوانده بود. گویا حامد عزیز براثر تصادف به دیدار معبود شتافته بود.

 از خدا می خواهم روحش را غریق در رحمت بی کرانش گرداند و او را از یاران حضرت صاحب الزمان قرار دهد چراکه : الهم ان حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتما مقضیا...

فاتحه:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ‏ الْعَلَمِینَ

الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

مَلِکِ یَوْمِ الدِّینِ

إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ

اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ

صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیرْ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ.

یادش گرامی و روحش شاد.

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت صاحب الزمان (عج) که صد البه نزدیک است.

فتاوای محیر العقول وهابیون

صهیون ستیزی

فتاوای محیر العقول وهابیون

بسم الله الرحمن الرحیم

وهابیت یکی از صدها فرقه دست ساز توسط استعمار یهودی صهیونیستی است تا زمینه ای باشد برای کشتار مسلمانان به دست مسلمانان و هر انسانی که اندکی از قدرت عقلانیت برخوردار باشد می داند که پیروز این جریان کسی جز یهودیت تحریف شده و صهیونیزم جهانی نیست، در این جستار قصد دارم برخی از فتاوای عجیب این نحله ضاله را برای شما عزیزان تبیین نمایم و قضاوت را نیز به خود شما محول مینمایم:

 

1.   مرد بزرگسال با خوردن شیر مَحرَم مى شود!!!


مى دانیم که در قوانین حقوقى اسلام راههایى براى پیوند محرمیّت بین زن ومرد وجود دارد که از آن جمله شیر دادن زن به فرزند غیر خودش با شرایط خاصّ آن است، که در کتب فقهى مطالب فراوانى در باره آن آمده است.

امّا توجّه به یک نکته در این موضوع حائز اهمّیّت است و آن شیر خواره بودن طفل است، یعنى باید نوزادى باشد که شیر غذاى اصلى وى باشد و به دفعات هم انجام شود (با شرایط و اوصافى که در کتب فقهى فریقین بیان شده است).

 

بنا بر این کیست که نداند اگر شیر خوردن در دوران طفولیّت نباشد وسیله محرمیّت نخواهد شد.


امّا با داستانى که در اینجا مى خوانید و صد در صد مخالف و متضادّ با مبانى فقهى دو گروه از مسلمانان یعنى تشیّع و تسنّن است چه باید کرد؟


پس از نزول آیه چهارم و پنجم سوره أحزاب که در آن خداوند پسر خوانده را همانند فرزند واقعى ندانسته و فرمان مى دهد که آنان را فرزندان پدران خودشان بدانید و باید حریم شرعى را رعایت کنید، مسلم و أبو داود ونسائى و ابن ماجه ودارمى وبیهقى ومالک وأحمد و طبرانى ودیگران از عائشه نقل کرده اند که گفت: زنى بنام سهله دختر سهل خدمت پیامبر(ص) آمد وگفت: اى رسول خدا(ص) سالم فرزند خوانده أبو حذیفه است که در خانه ما است، و من با سر برهنه و بدون پوشش در برابرش ظاهر مى شوم، احساس مى کنم ابو حذیفه اینگونه دوست ندارد و ناراحت مى شود، چکار کنم؟


رسول خدا(ص) فرمود: ازپستانت به او شیر بده تا مشکل حل شود، عرض کرد: او مردى بزرگ وداراى ریش ومحاسن است چگونه او را شیر دهم؟ پیامبر لبخندى زد وفرمود: مى دانم او خرد سال نیست بلکه مردى بزرگ و داراى ریش و محاسن است، او را شیر بده با تو محرم شود و آنچه در ذهن أبو حذیفه است پاک مى شود.

سهله از خدمت پیامبر رفت و باز هم خدمت آن حضرت آمد وگفت: او را شیر دادم و خیال أبو خذیفه را راحت کردم.

 

نکته: (حضرت رسول فرمودند: گر حدیثی از من برایتان آوردند و خلاف قرآن بود آن را به دیوار بزنید).

وهابیت یهودی

ابن حزم و داود ظاهرى تحت عنوان «مذهب عائشه» مى گویند: اگر مردى بزرگسال از پستان زنى شیر بنوشد حکم طفلى راخواهد داشت که از پستانش شیر نوشیده است.

بنا بر این همانگونه که آن طفل محرم آن زن است مرد بزرگسال هم محرم مى شود.

 

تأیید شافعى وفتواى او:

شافعى نیز این حدیث را پذیرفته است زیرا وى پس از نقل آن و طرح سؤالاتى پیرامون آن مى گوید: بنا بر نقل أمّ السلمه این فرمایش رسول خدا(ص) مخصوص همان یک نفر یعنى سالم مولى أبو حذیفه خواهد بود، چون شیر دادنى که موجب محرمیّت مى شود در باره طفل شیر خواره است که لاأقل باید پنج نوبت و بدون فاصله از پستان زنى شیر بنوشد و افراد بزرگتر از این قاعده خارج هستند.کتاب الأمّ: 5/30.

همانطور که می بینید پذیرش چنین مطلبی برای شافعی ثقیل است و از طرفی دیگر باید حدیث را بپذیرد فلذا چاره ای جز این نمی ماند که بگوید این حکم خاص ان شخص بوده است.

 

وهابیت یهدی


نقد این حدیث وفتواهاى پس از آن :

از مطالب گذشته دو مطلب وسخن متضاد استفاده مى شود:

1 ـ شرط محرم شدن، شیر نوشیدن طفل از زنى غیر از مادر خودش است که لااقل باید پنج نوبت پشت سر هم و بدون فاصله و خوردن شیر یا چیز دیگرى در بین دفعات شیر خوارى باشد.

2 ـ مرد بزرگسال نیز باشیر خوردن محرم مى شود.


آیا عقل و عرف مى تواند سخن دوّم را به عنوان دستور وحکم شرع تلقّى نموده و به آن عمل نماید؟

آیا وجود اینگونه روایات و داستانهاموجب سر در گمى دوستان و طعنه زدن بیگانگان نمى شود؟

 2.   داشتن نُه همسر:


ازدواج و پیوند زناشویى در بین تمام اقوام و ملل دنیا تابع قوانین وشرایط خاصّى است که بر اساس آن زندگى اجتماعى شکل مى گیرد.اسلام در موضوع ازدواج قوانین مخصوص به خودش را دارد که مسلمانان با پیروى از آن قوانین نظام زندگى خویش را شکل مى دهند.


یکى از آن قوانین محدودیّت مردان در داشتن تعداد همسر است که بیش از چهار همسر را جایز نمى داند.

 فخر الدین زیلعى حنفى فتوایى را با استفاده و استناد به آیه اى از قرآن کریم از قاسم بن إبراهیم نقل مى کند که بر اساس آن هر مردى مى تواند تعداد نهُ همسر در آن واحد داشته باشد.

وى مى گوید: خداوند ازدواج با دو زن را با این جمله ( مثنى ) جایز دانسته است، و درادامه این جمله را ( ثلاث ورباع ) با واو عطف که به معناى جمع است ذکر فرموده است، پس در این صورت مجموع زنانى که براى انسان جایز است نُه زن مى شود.یعنی حاصل جمع 2+3+4 که می شود 9.


سپس مى گوید: نخعى و ابن أبی لیلى نیز چنین فتوایى را صادر کرده اند.

از این مهمتر سخن کسانى است که حدّ و مرزى در تعداد همسران نمى شناسند، مانند شوکانى به نقل از ظاهریّة، وابن صباغ وعمرانى و قاسمیّه از فرق زیدیّه ونظام الدین أعرج، او در تفسیر آیه: (فانکحوا ما طاب لکم من النساء) مى گوید: گروهى از این آیه اینگونه استفاده کرده اند که در تعداد همسر هیچ محدودیّتى وجود ندارد زیرا آیه اطلاق دارد و خداوند عدد خاصّى را بیان نفرموده است.

نکته عجیب اینجاست ابن حزم در سخنى افتراء آمیز شیعه را متّهم مى کند که آنان داشتن نُه همسر را در آن واحد جایز مى دانند، ولى منبع و مرجع این سخن را ذکر نکرده است.

آشنایان به فقه اهل بیت(ع) مى دانند که چنین نسبت ناروائى نه در کتب فقهى شیعه دیده شده و نه فقیهى چنین فتوایى صادر کرده است، بلکه حرمت بیش از چهار همسر در آن واحد از مسلّمات فقه شیعه است.

در کتاب جواهر الکلام که در موضوع فقه شیعه مفصّل ترین کتاب در بین دیگر کتب فقهى است آمده است: حرام بودن بیش از چهار همسر در زمان واحد از مسائل اجماعى شیعه و از ضروریّات دین است. 

3.   بیست سال دوران باردارى:

أبو حنیفه گفته است: اگر مردى بیست سال دور از همسرش زندگى کند و در این مدّت رابطه اى با وى نداشته باشد و افرادى هم شهادت دهند که در مدّت بیست سال از جمع آنان جدا نشده، سپس  همسرش باردار شود فرزند در رحم متعلّق به همان مرد است.

همچنین اگر پس از بازگشت از سفر بچّه اى یکساله یا بیشتر در آغوش همسرش دید، آن بچّه فرزند خود او خواهد بود.

  4.   چهار سال مدّت باردارى:

أحمد حنبل معتقد است که دوران بار دارى بیش از چهار سال نیست، پس اگر مردى همسرش را طلاق دهد یا به میرد و آن زن با شخص دیگرى ازدواج نکند وپس از گذشتن چهار سال از وفات شوهر و یا طلاق، فرزندى به دنیا آورد، آن بچّه متعلّق به همان پدر خواهد بود و عدّه طلاق هم تمام مى شود.

آیا عقل انسان چنین سخنى را مى تواند بپذیرد؟ کدام زنى در دنیا تاکنون بیش از نُه ماه رحمش را گهواره طفلش قرار داده است، آیا با این فتواها راه زناکارى و روابط نامشروع را هموار نمى کنند؟

هنگامی که عقلانیت از دینی گرفته شود جای چنین فتاوایی باز می شود ، خوانندگان عزیز مستحضر هستند که وهابی ها سلفی اند و عملا جایی برای عقلانیت قائل  نیستند.

 

5.     از آن طرف کره زمین  باردار شوید:!!!

 اگر مردى دخترش را که در شرق جهان با وى زندگى مى کند به همسرى پسرى در آورد که او در غرب جهان با پدرش زندگى مى کند و هیچگاه آن دو یکدیگر را نبینند و از محل زندگى بیرون نروند، سپس شش ماه از ازدواج آنان بگذرد و آن دختر صاحب فرزند شود پدر او همان کسى خواهد بود که در غرب دنیا زندگى مى کند، اگر چه هیچگاه همسرش را ملاقات نکرده و حتّى ندیده باشد.

و همچنین اگر کسى را از لحظه عقد ازدواج به مدّت پنج سال زیر نظر نگهبانان زندانى کنند، سپس آزاد شود و به منزلش برود و تعدادى فرزند در کنار همسرش ببیند همه آنان فرزندان وى خواهند بود اگر چه فرصت یک لحظه دیدار و ملاقات با همسرش را پس از عقد نداشته است.

سپس همین نویسنده مى گوید: این امر امکانش دور از واقعیّت نیست، زیرا ممکن است بر اثر کرامت یکى از اولیاء با آنکه مسافت بین زن و شوهر زیاد است آن دو به دیدار یکدیگر رسیده باشند و از این راه فرزندى به وجود آمده باشد.

عزیزان این به این معنا ست که فردی می تواند از فاصله  ۲۳۱۲۵ کیلومتری(نصف طول خط استوا46250) باردار شود!

 

6.   ترویج زنا با فتواهایى غیر شرعى :

 پیشاپیش از تمامی عزیزان به سبب مطالبی که خواهند خواند پوزش می طلبم:

اگر مردى آلتش را در پارچه اى به پیچد سپس با زنى نزدیکى کند ومنى اش را داخل رحم نریزد، نه غسل بر او واجب مى شود و نه حدّ زنا، و ضررى به عباداتش هم نمى زند.

این سخن از شخصى است بنام عبد القاهر تمیمى که سُبکى نویسنده کتاب طبقات الشافعیّة او را پیشوایى بزرگ وجلیل القدر و دانشمندى که آوازه علمى اش گیتى را فرا گرفته و علوم ودانشش به خراسان حمل مى شد معرّفى کرده است.

ابن نُجیم حنفى با یک درجه تخفیف همین فتوا را بگونه اى دیگر صادر کرده ومى گوید: اگر مردى آلتش را در پارچه اى بپیچد و با زنى نزدیکى کند پس اگر احساس لذّت کند و حرارت و گرماى درون را لمس کرد حجّ او باطل مى شود، وگر نه ضررى نخواهد داشت.

أبو حنیفه نیز گفته است: اگر مردى در برابر قرار داد ده درهم با مادرش ازدواج و نزدیکى نماید زناکار نخواهد بود و حدّ زناکار هم بر وى جارى نمى شود، و اگر مردى آلتش را در پارچه اى به پیچد و با زنى همبستر شود زناکار نیست و حدّ بر او جارى نمى شود.


توضیحى بر این مزخرفات:

 
1 ـ ازدواج با محارم از قبیل مادر و خواهر و غیر آن دو از محرّمات قطعى فقه اسلام است و به هیچ وجه نمی توان بر ان جواز داد.


2 ـ زناشوئى و نزدیکى به هر شکلى و با هر زنى بدون شرایط شرعى آن از قبیل عقد از دواج و غیر آن زنا محسوب مى شود.

3 ـ استفاده از پارچه براى پوشیدن آلت، مجوّزى براى نزدیکى نمى شود.

4 ـ نریختن آب منى در رحم زن نیز نمى تواند ملاک حلیّت زناشوئى باشد.

5 این سخنان و فتواها حریم قانون خدا را مى شکند و فحشا و گناه را در بین جامعه اسلامى گسترش مى دهد.

 

حالا با تمام وجود مظلومیت مولایم علی (ع) را درک می کنم ،عجب ننگی بر پیشانی اسلام است که علی و فرزندانش از نقل احادیث و معالم دین منع شود و در طرفی دیگر  امت رسول الله (ص) با چنین اباطیلی گمراه شوند.

 

ادامه دارد...

 

پینوشت :

 به امید ظهور مولی وسرورمان حضرت حجت که صد البته نزدیک است.

فتوای اول :

 أخرج مسلم فی صحیحه - واللفظ له - ، وأبو داود  والنسائی وابن ماجة والدارمی والبیهقی فی سننهم ، ومالک فی الموطأ ، وأحمد فی المسند والطبرانی فی الکبیر وغیرهم ، عن عائشة ، قالت : جاءت سهلة بنت سهیل إلى النبی صلى الله علیه وسلم فقالت : یا رسول الله ، إنی أرى فی وجه أبی حذیفة من دخول سالم ( وهو حلیفه ). فقال النبی صلى الله علیه وسلم : أرضعیه. فقالت : وکیف أرضعه وهو رجل کبیر ؟ ! فتبسم رسول الله صلى الله علیه وسلم وقال : قد علمت أنه رجل کبیر. صحیح مسلم 2 / 1076 الرضاع ، ب 7 ح 1453 ( ستة أحادیث)، سنن أبی داود 2 / 223 ح 2061، صححه الألبانی فی صحیح سنن أبی داود 2 / 388 ح 1815، سنن النسائی 6 / 413 - 415 ح 3319 - 3325، صححه الألبانی فی صحیح سنن النسائی 2 / 698 ح 3112 - 3118، سنن ابن ماجة 1 / 625 ح 1943، صححه الألبانی فی صحیح سنن ابن ماجة 1 / 328 ح 1579، سنن الدارمی 2 / 158، الموطأ ، ص 323 ح 1284، مسند أحمد بن حنبل 6 / 201 ، 255 ، 271، السنن الکبرى 7 / 459 ، 460، المعجم الکبیر للطبرانی 24 / 289 - 292 ح 737 - 742 .

فتوای دوم:

 هذا ابن حزم الظاهری یقول: «ومن الإمامیّة من یجیز نکاح تسع نسوة» الفصل فی الاهواء 4/182.فإذا یقرأ الطالب هذا عن ابن حزم ثمّ یرجع إلى کتبهم الفقهیّة فیجد إجماع الإمامیّة قاطبة نصّاً وفتوى على حرمة تزویج فوق الأربعة، وأنّ ذلک الحکم من ضروریّات مذهبهم و(فی جواهر الکلام (أبسط کتاب فقهیّ عند الشیعة): إذا استکمل الحرّ أربعاً بالعقد الدائم حرم علیه  مع وجود الأربع  عنده نکاح  ما زاد دواماً إجماعاً من المسلمین بل ضرورة من الدین. وما عن طائفه من الزیدیّة من جواز نکاح تسع لم یثبت ، بل المحکیّ عن مشائخهم البراءة من ذلک. (جواهر الکلام:  30/2).، فیقرأ الفاتحة على ورع ابن حزم. بل الأمر بالعکس من ذلک، فقد ذهب جماعة من أئمّة أهل السنة إلى جواز التزوّج بالتسع ، مستدلّین بالآیة الکریمة ، فقد قال فخر الدین الزیلعی الحنفی ما نصّه: «وقال القاسم بن إبراهیم: یجوز التزوّج بالتسع، لأنّ اللّه تعالى أباح نکاح ثنتین بقوله ( مثنى ) ثم عطف علیه ( ثلاث ورباع ) بالواو وهی للجمع ، فیکون المجموع تسعا ، ومثله عن النخعی وابن أبی لیلى». تبیین الحقائق: 2/112.

وقال العینی: «وقال القاسم بن إبراهیم : یجوز التزوج بالتسع ، ومثله عن النخعی وابن أبی لیلى ، لأن الواو للجمع». رمز الحقائق: 1/143، فلیراجع: نفحات الأزهار: 4/248.

فقد ذهب جماعة من أئمّة أهل السنة إلى جواز التزوّج بالتسع ، مستدلّین بالآیة الکریمة ، فقد قال فخر الدین الزیلعی الحنفی ما نصّه: «وقال القاسم بن إبراهیم: یجوز التزوّج بالتسع، لأنّ اللّه تعالى أباح نکاح ثنتین بقوله ( مثنى ) ثم عطف علیه ( ثلاث ورباع ) بالواو وهی للجمع ، فیکون المجموع تسعا ، ومثله عن النخعی وابن أبی لیلى». تبیین الحقائق: 2/112.
وقال العینی: «وقال القاسم بن إبراهیم : یجوز التزوج بالتسع ، ومثله عن النخعی وابن أبی لیلى ، لأن الواو للجمع». رمز الحقائق: 1/143، فلیراجع: نفحات الأزهار: 4/248.

ومنهم من قال بجواز التزوّج بأیّ عدد شاء بل ذهب جماعة منهم إلى جواز التزوّج بأیّ عدد أرید، فقد قال نظام الدین الأعرج المفسّر النیسابوری بتفسیر الآیة المذکورة: «ذهب جماعة إلى أنّه یجوز التزوّج بأیّ عدد أرید ، لأنّ قوله (فانکحوا ما طاب لکم من النساء) إطلاق فی جمیع الأعداد». غرائب القرآن: 4/172 النخعی هو : إبراهیم بن یزید . فقیه أهل الکوفة ، قال النووی : أجمعوا على توثیقه وجلالته وبراعته فی الفقه . توفی سنة 96 . و . ( ابن أبی لیلى ) هو : عبد الرحمن بن أبی لیلى . من کبار التابعین . قال النووی : اتفقوا على توثیقه وجلالته . توفی سنة 83.

ابن الصباغ  هو : أبو نصر عبد السید بن محمد البغدادی فقیه العراق . قال ابن قاضی شهبة : کان ورعا نزها ثبتا صالحا زاهدا أصولیا محققا . توفی سنة 407.

العمرانی هو : أبو الخیر یحیى بن أبی الخیر ، کان شیخ الشافعیة ببلاد الیمن قال ابن قاضی شهبة : وکان إماما زاهدا ورعا . . توفی 558).

قال الشوکانی: «وذهبت الظاهریة إلى أنّه یحل للرجل أن یتزوّج تسعاً ، و...» وحکی ذلک  عن ابن الصباغ والعمرانی وبعض الشیعة ، وحکی أیضا عن القاسم بن إبراهیم. نیل الأوطار: 6/289.

وجوب الاقتصار على الأربع فی النکاح الدائم وحرمة الزیادة علیها مجمع علیه بین علماء الاسلام الا ما ینقل عن القاسمیّة إحدى فرق الزیدیّة من جواز التسع لمکان الواو.

وفی کتاب تذکرة الفقهاء: «وحکی عن القاسم بن ابراهیم انه اجاز العقد على التسع والیه ذهب القاسمیة من الزیدیّة». حقائق التأویل للشریف الرضی: 309.

وفى فقه القرآن: فلا یقال إنّ هذا یؤدّی إلى جواز نکاح تسع کما توهّمه بعض الزیدیة. فقه القرآن للقطب الراوندی: 2/99.

 فتوای سوم:

 قال أبو حنیفة :لو أن رجلا غاب عن امرأته عشرین سنة وبها حبل فإن الحبل منه وإن کان فی جیش معروف ویشهد أصحابه أنه لم یزل فی عسکرهم ، وکذلک لو قدم ومعه ابن سنة وأکثر أن الولد ولده ، وزعم أن من أتى امرأة أو غلاما " بین أفخاذهما فلا حد علیه  "فیظن بل یقطع أن هنا فی المتن سقطا " ونقصا ".الایضاح  - الفضل بن شاذان الأزدی ص 92.

فتوای چهارم:

ذهب الإمام أحمد إلى أن أقصى مدة الحمل أربع سنین ، فلو طلق الرجل امرأته أو مات عنها ، فلم تنکح زوجا آخر ، ثم جاءت بولد بعد أربع سنین من الوفاة أو الطلاق ، لحقه الولد ، وانقضت العدة به. المغنی لابن قدامة 9 / 117 .

 فتوای پنجم :

(الفقه الإسلامی للزحیلی 7 / 683 وفیه : فلو تزوج مشرقی مغربیة ولم یلتقیا فی الظاهر مدة سنة فولدت ولدا لستة أشهر من تاریخ الزواج ثبت النسب ، لاحتمال تلاقیهما من باب الکرامة ، وکرامات الأولیاء حق ، فتظهر الکرامة بقطع المسافة البعیدة فی المدة القلیلة ، ویکون الزوج من أهل الحظوة الذین تطوى لهم المسافات البعیدة). شرح منهاج الکرامة - العلامة الحلی: 111.

 فتوای ششم :

قال السبکی المتوفى 771، فى طبقات الشافعیة عند ترجمة عبد القاهر بن طاهر بن محمد التمیمی: الإمام الکبیر الاستاذ أبو منصور البغدادی إمام عظیم القدر جلیل المحل کثیر العلم حبر لا یساجل فی الفقه وأصوله والفرائض والحساب وعلم الکلام اشتهر اسمه وبعد صیته وحمل عنه العلم أکثر أهل خراسان. طبقات الشافعیة الکبری 5/136.

إلى أن قال: وقال فی کتاب الوطء التام: من لفّ ذکره بحریرة وأولجه فی فرج ولم ینزل، لا غسل علیه ولا حدّ على الأصح إن کان فی حرام ولایفسد به شىء من العبادات وعن أبی حامد الغزالی المروزی إیجاب ذلک. طبقات الشافعیة الکبری لتاج الدین علی بن عبد الکافی: 5/143. ط. هجر للطباعة والنشر بتحقیق د. محمد الطناحی.

قال ابن نجیم الحنفی المتوفى 970: ولو لفّ ذکره بخرفة وأدخله إن وجد حرارة الفرج واللذة، یفسد (أی الحج) وإلاّ فلا. البحر الرائق: 3/16،  ط. دار المعرفة ـ بیروت.

قال أبو حنیفة : لو أن رجلا تزوج أمه على عشرة دراهم لم یکن زانیا، ولم یجب علیه الحد، ولو أن رجلا لف ذکره بحریرة ثم أدخله فرج امرأة لم یکن زانیا ولم یجب علیه الحد. الایضاح  - الفضل بن شاذان الأزدی ص 92.

خدای ما و خدای آنها!

صهیون ستیزی

خدای ما و خدای آنها!

بسم الله الرحمن الرحیم

همانطور که قبلا به کرات گفته شده است باید وهابیت را ادامه دهنده راه یهودیت  کعب الاحباری  و ابوهریره ای در اسلام دانست. یهودیتی که  قائل به جسمانیت خداست  از این رو مواردی  که در ذیل می آیند سندی روشن از میزان انحراف این نحله ضاله است.

 مشرکانی بی شرم که خود را مروجان توحید ناب اسلامی معرفی می نمایند   واز سویی دیگر رهروان حقیقی  سنت رسول الله (ص) اعم از شیعه و سنی را مشرک پنداشته و هیچ مخالفتی را برنمی تابند و آن را پاسخ نمی دهند جز با قتل و مهدور الدم دانستن مسلمانان!

1.     خدا به جز ریش و عورت همه چیز دارد:

ابو بکر ابن عربى مى گوید: فردى که مورد وثوق من بود نقل کرد که ابو یعلى، امام و پیشواى ابن تیمیه(پدر فکری و معنوی وهابیت که محمد ابن عبدالوهاب متاثر از او بود) مى گوید: در باره خدا هر عضوى را جز ریش و عورت اثبات خواهم کرد: «إذا ذکر اللّه تعالى وما ورد من هذه الظواهر فی صفاته، یقول: ألزمونی ماشئتم فإنّی ألتزمه، إلاّ اللحیة والعورة»

 ((  العواصم من القواصم: 210، الطبعة الحدیثة: 2/283، دفع شبه التشبیه بأکف التنزیه لابن الجوزی: 95، 130 ـ الهامش. )).

 2.     خدا صورتی بدون مو و موهایی فر دارد:

ابو یعلى از ابن عباس نقل کرده که پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: «رأیت ربی عز وجل، شاب أمرد جعد قطط، علیه حلیة حمراء».  خداوند را به صورت نو جوانى دیدم که هنوز موى صورتش در نیامده، سرش پرمو، پیچ پیچ (فرفرى) و داراى زیور و آلات سرخ بود. ابو یعلى در کتاب دیگرش گفته: ابوزرعه دمشقى این روایت را صحیح شمرده ... و أحمد بن حنبل گفته: «هذا حدیث رواه الکبّر عن الکبّر، عن الصحابة عن النبی(صلى الله علیه وآله وسلم) ، فمن شک فی ذلک أو فی شیء منه فهو جهمیّ لا تقبل شهادته ولا یسلّم علیه، ولا یُعاد فی مرضه».

این حدیث را بزرگان از بزرگان از صحابه روایت کرده اند و هر کس در صحت این روایت شک نماید او جهمى و شهادت او پذیرفته نیست، سلام نباید به او داد و به هنگام مریضى از وى نباید عیادت کرد (( طبقات الحنابلة: ج3 ص81 ج 82، ط ج مکتبة العبیکان، مکة المکرمة ج جامعة أم القرى.إبطال التأویلات لأبی یعلى: ج1 ص141، ط1 ج مکتبة دار الإمام الذهبی الکویت، 1410 هـ.،  إبطال التأویلات: ج1 ص145. )).

3.     خدایی که بر پشت پشه سوار می شود:

«ولو قد شاء لاستقرّ على ظهر بعوضة فاستقلّت به بقدرته ولطف ربوبیّته فکیف على عرش عظیم»

اگر خداوند بخواهد با قدرت خویش مى تواند بر پشت یک پشه اى هم قرار گیرد، پس چگونه نتواند بر روى عرش استقرار بیابد.(( التأسیس فی ردّ أساس التقدیس: ج 1 ص568)).

4.     خدایی که نمی تواند هرجا باشد!

از هیأت عالى افتاى سعودى پرسیده شده: از نظر شرعى حکم کسى که معتقد است که خداوند همه جا وجود دارد چیست؟ و چگونه مى شود به او پاسخ داد؟
هیأت جواب داد: عقیده اهل سنّت این است که خداوند بالاى عرش قرار گرفته، و در درون جهان نیست بلکه خارج از این عالم مى باشد.
ودلیل بر علوّ  خداوند و بالا بودن او از مخلوقات، همان نزول قرآن از طرف اوست، ومسلّم است که نزول همواره از بالا به پایین صورت مى گیرد، همانطورى که در قرآن نیز آمده است: (وَأَنزَلْنَآ إِلَیْکَ الْکِتَـبَ بِالْحَقِّ ...): ما قرآن را به سوى تو به حق نازل نمودیم.  تا آنجا که مى نویسند: رسول گرامى(صلى الله علیه وآله وسلم) از کنیزى که مى خواستند آزاد نمایند پرسید: خداوند کجاست؟ پاسخ داد: در آسمان ها است. حضرت پرسید: من، چه کسى هستم؟ پاسخ داد: پیامبر خدا.

آنگاه حضرت به صاحب آن کنیز فرمود: او شخص با ایمانى است، و مى توانى وى را در راه خدا آزاد نمایى.( مسند أحمد (3/4، 68، 73) والبخاری (فتح الباری) برقم 3344، 4351، ومسلم برقم 1064.)

و همچنین رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: من امین کسى هستم که در آسمان هاست، و اخبار آسمان هر صبح و شب به اطلاع من مى رسد.

آن گاه هیأت عالى افتاى سعودى مى نویسد: «من اعتقد أنّ اللّه فی کلّ مکان فهو من الحلولیّة، ویردّ علیه بماتقدّم من الأدلّة على أنّ اللّه فی جهة العلوّ، وأنّه مستو على عرشه، بائن من خلقه، فإن انقاد لما دلّ علیه الکتاب والسنّة والإجماع، وإلاّ فهو کافر مرتدّ عن الإسلام».

هر کس معتقد باشد که خداوند همه جا هست، قائل به حلول و دخول خداوند در درون عالم شده، باید به چنین فردى با دلیل ثابت کرد که خداوند بر بالاى عرش قرار دارد، و خارج از جهان مى باشد، و اگر نپذیرفت او کافر و مرتدّ و خارج از اسلام است.( فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث العلمیّة والإفتاء: 3/216 ـ 218.)

واضح و مبرهن است که این ویژگی ماده است که اگر  در جایی  باشد نمی تواند در آن واحد در جای دیگر باشد واین در حالی است که خداوند متعال صریحا در قران می فرماید:

وَ هُوَ الَّذی فِی السَّماءِ إِلهٌ وَ فِی الْأَرْضِ إِلهٌ وَ هُوَ الْحَکیمُ الْعَلیمُ (زخرف 84)

ترجمه:اوست که هم در آسمان خداست و هم در زمین خداست و حکیم و داناست.

براستی اگر خدا بر روی زمین نیست و فقط در آسمان است چگونه خدایی می کند ؟!

 5.       خدا را در آن دنیا می توان با چشم دید:
در کتاب «منهاج السنّة» که در ردّ کتاب «منهاج الکرامة» علاّمه حلّى نوشته است مى گوید:

عموم منسوبین به اهل سنّت براى اثبات رؤیت خدا اتّفاق دارند واجماع سلف براین است که ذات احدیّت را در آخرت با چشم مى توان دید ولى در دنیا نمى توان دید (( مختصر منهاج السنّة: 2/240. )).

 6.     خدایی که از عرش به زیر می آید:

ابن تیمیه مى گوید: هر شب هر طور که بخواهد به آسمان دنیا فرود مى آید، و مى گوید: آیا کسى هست که مرا بخواند و من اجابتش کنم، و طالب مغفرتى هست که او را ببخشم ... خدا این کار را تا طلوع فجر انجام مى دهد.و پس از نقل مطلب فوق مى نویسد: «فمن أنکر النزول أو تأوّل فهو مبتدع ضالّ» (هر کس فرود آمدن خدا را به آسمان دنیا انکار یا توجیه کند بدعتگذار و گمراه است (( مجموعة الرسائل الکبرى، رساله یازدهم: 451.  )).

«ابن بطوطه» در سفرنامه خود مى نویسد: «ابن تیمیّه» درمسجد جامع دمشق که من حضور داشتم، بر بالاى منبر گفت: «إنّ اللّه ینزل إلى السماء الدنیا کنزولی هذا» (خداوند به آسمان دنیا فرود مى آید، همچنان که من از پلّه این منبر فرود مى آیم)، سپس یک پلّه پایین آمد، «ابن الزهراء»  از فقهاء مالکى اعتراض کرد، و اظهارات وى را به اطلاع ملک ناصر رساند، وى دستور داد تا او را زندانى کردند، و در زندان از دنیا رفت. (( رحلة ابن بطوطة: 113. )).

7.     خدایی که می خندد:

ابن تیمیه در رساله «عقیدة الحمویّة» مى نویسد: خداوند مى خندد، و روز قیامت در حال خنده بر بندگان خود تجلّى مى کند (( مجموعة الرسائل الکبرى، رساله یازدهم: 451.  )).

بخارى از ابو هریرة از قول یکى از صحابه نقل مى کند که از مهمانى پذیرائى کرده بود، به محضر پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله وسلم)رسید و حضرت فرمود: «ضحک اللّه اللیلة». خداوند شب گذشته به خاطر پذیرائى تو از مهمان، خندید (صحیح بخاری، ج 4، ص 226، کتاب المناقب، باب مناقب الأنصار)).

بخارى در صحیح خود از ابو هریر نقل کرده که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمود: «یضحک اللّه إلى رجلین یقتل أحدهما الآخر فکلاهما یدخل الجنّة» خداوند مى خندد بر دو نفرى که همدیگر را مى کشند و هر دو وارد بهشت مى شوند (( صحیح بخاری، ج 3، ص 210، کتاب الجهاد مناقب، باب وجوب النفیر، صحیح مسلم، ج 6، ص 40، کتاب الإمارة، باب بیان الرجلین یقتل أحدهما الآخر. )).

 اکنون قضاوت با شما پژوهشگران عزیز! براستی چه تفاوتی میان این خدا و یهودیت تحریف شده وجود دارد؟

و صد افسوس که امروز صاحبان این تفکرات شرک آمیز و مزخرف کلید داران کعبه توحید هستند.

ادامه دارد . . .

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عج) که صد البته نزدیک است.

در رسانه ملی چه می گذرد؟

در رسانه ملی چه می گذرد؟

                                                    بسم الله الرحمن الرحیم


متاسفانه چند سالی است که رسانه ملی به جولانگاه قائلین به نظریه غیر اسلامی "جسمانیت شیطان" آن هم در مبارک ترین ماه خدا شده است.

دقیقا همان ماهی که دست شیاطین بسته است و حتی در حوزه وسوسه و وحی شیطانی نیز چندان کاری از دستشان بر نمی آید.

درد آنجاست که امروز ظهر در برنامه وزین این شبها به وضوح این نظریه مطرح و از آن دفاع شد.

در حالی که بنده به شخصه حاضرهستم با هر شخصی در هر جایی که او بگوید مناظره نمایم و اثبات کنم بر مبنای آیات الهی و روایات مستند (نه روایات ضعیف که برخی آقایان به آن متوسل) می شوند.

شیطان قدرت انجام کار جسمانی را نداشته و واضح ترین دلیل بر آن را خود قرآن عزیز طرح می نماید:

سوره ابراهیم آیه 22:

وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی‏ فَلا تَلُومُونی‏ وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ .

ترجمه:

و همین که کار خاتمه پذیرد(روز قیامت)، شیطان مى‏گوید: خدا به شما وعده درست داد. و من نیز به شما وعده (باطل و نادرست) دادم و تخلف کردم، من بر شما تسلطى نداشتم جز اینکه دعوتتان کردم و شما اجابتم کردید، مرا ملامت نکنید، خودتان را ملامت کنید، من فریادرس شما نیستم، و شما نیز فریادرس من نیستید من آن شرکتى که پیش از این (در کار خدا) برایم قائل بودید انکار دارم. به درستى ستمگران، عذابى دردناک دارند.

برادران و خواهرانم همانطور که دیدید شیطان قدرت انجام کار جسمانی نداشته و تنها وعده می دهد و وسوسه می نماید و می بینید که خود را نیز از گناه گناه کاران مبرا می داند.(برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص رجوع فرمایید به دو جلسه سخنرانی بنده در نمایشگاه قرآن و همچنین سخنرانی جن شناسی مدرن)

در واقع او فقط ایده می دهد و از طریق وسوسه ، وحی شیطانی ، تسویل، امنیه،نزغ، استزلال، استحواذ، نسیان و همز، انسان را به بیراهه می کشاند.

دوستان آنچه سریالهای سیما نشان می دهند ترکیبی از عقاید اسلامی و اسرائلیات است و با نگاه صحیح قرآنی مطابقت ندارد.

اما تمثل جنیان و شیاطین تنها بر یاران و اولیاء ایشان ممکن است و آن هم به این معنی که تنها فرد مذکور آن موجود را می بیند و دیگران قادر به دیدن وی نیستند.

تمام اینها در حالی است که باید میزان نفوذ شیاطین جنی در زندگی انسان را به دو دوره قبل از بعثت (یا تولد) پیامبر و یا بعد از آن تقسیم نمود که پر واضح است بعد از بعثت پیامبر حوزه نفوذ آنها محدودیت بیشتری یافت.

در هر حال نه آنچه در باره افراد به  کما رفته می گویند صحیح است و نه شیاطینی که با کاراکتر "الیاس" ایده آن وارد سریالهای ماه مبارک شد.

خیالات و وهمیات نویسندگان و کارشناسان مذهبی برخی از این سریالها تا جایی است که برای  ماست مال کردن و به قولی خوراندن مطالب کذبشان دست به داستان پردازی های هالیوودی نیز بزنند.

برای نمونه در سریال پنج کیلومتر تا بهشت ، کاراکتر امیر حسین از همراه و راهنمایش (بخوانید دوست دخترش در عالم ارواح) می پرسد :

چرا ما از دیوار می توانیم عبور کنیم ولی در عین حال می شود بر روی مبل نشست؟

کاراکتر مینا در پاسخ می گوید:

"چون در زندگی عادی عادت کرده ایم و اگر حواست را جمع کنی از این اشیا هم عبور خواهی کرد"

با این فرمول امیر حسین بر صندلی می نشیند و ناگهان از آن عبور کرده و به زمین می افتد.

بنده نیز سوالی از خانم مینا دارم:

"مگر ما در زندگی عادی خودمان از دیوار رد می شده ایم که ارواح مذکور می توانند عبور کنند و گویا عادت دارند، و دیگر اینکه لابد اگر فرد حواسش را به زمین هم جمع کند از کره زمین عبور خواهد کرد ".

در یکی از افطاری هایی که جایی دعوت بودم یکی از عزیزان همزمان با پخش سریال مذکور و متاثر از آن  گفت: بیایید تا زنده هستیم همه جا را بچرخیم چون هنگام مردن و یا کما روحمان فقط اماکنی را می تواند برود که قبلا رفته باشد.

متاسفانه این تفکر در ماه خدا ، سال به سال در حال گسترش است و ارواح افراد به کما رفته وظایف عجیبی را نیز به عهده می گیرند.

از پیغام رسانی برای افراد زنده گرفته تا حلالیت طلبی و اخیرا هم رفتن به خواب مردم.

براستی چه جریانی صدا و سیمای شیعه خانه امام زمان را به این سمت کشانده است.(البته به شرطی که باز بنده را به توهم توطئه محکوم نکنند)

البته آنچه خواندید فقط نمونه کوچکی از این نابسامانی های فکری در تولیدات این سازمان است.

شاید اگر می خواستیم با امریکا یی ها پای میز مذاکره بنشینیم حاضر بودند ده ها هزار دلار  بدهند تا فیلم هایی نظیر انیمیشن "ناین" "شرلوک هلمز" ، "گنجینه ملی " و اخیرا در عید سعید فطر فیلم سینمایی "Paul" از شبکه های ما پخش شود تا ما هم در جنگ نرم صهیونیستها نقشی داشته باشیم!

همه این ها در حالی است که رسانه ملی نسبت به استفاده از کارشناسان نیز سنگ تمام گذاشته و صد البته اجازه به افرادی نمی دهد تا انحرافات جدی دینی و مذهبی تولیدات  این سازمان را زیر سوال ببرند و ظاهرا مهم نیست به چه قیمتی قرار است این اتفاق بیافتد؟

دوستان مرادمان از انتقاد، تکامل و هدایت است و خدا می داند همین صدا وسیما هر وقت که از بنده خواسته است با وجود مشغله فراوان برای ایشان اولویت قائل بوده ام .

علی اکبر رائفی پور

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عج) که صد البته نزدیک است.

بدا در امامت چگونه ممکن است؟

بدا در امامت چگونه ممکن است؟

                                               بسم الله الرحمن الرحیم


درخواست مکرر دانشجویان ، حقیر را به نگارش این مقاله واداشت تا اگر شبهه ای وجو دارد ان شاءالله بر طرف گردد.

مرحوم مجلسی می گوید : بداء در لغت بمعناى آشکار شدن و رخ دادن کارى و دست کشیدن از کارى در حین انجام آن و امثال آن آمده است، و در اینکه آیا بداء در مورد خداى تعالى بچه نحو است و بچه معنا است احتیاج ببحث مفصلى دارد که در باب اصول عقاید علماى شیعه تحقیقاتى در این باب فرموده‏اند و در اصول کافى نیز بابى در بداء عنوان کرده و قسمتى از اخبار بداء را نقل میکند هر که اطلاع کافى از آنها خواهد بکتب مفصله‏اى که در این باره نوشته شده و یا بشروح اصول کافى مراجعه کند.

اصول کافى-ترجمه کمره‏اى، ج‏1، ص: 623: کلمه بداء در لغت و عرف به معنى همان ظهور چیز بى‏سابقه است که به فارسى مى گویند رخداد و معنى پشیمانى و جهل و نادانى در مفهوم آن نیست و در بعضى موارد به مناسبت و قرینه از آن استفاده مى‏شود، مى‏گوید: مى‏خواستم بروم به شهربانى، یا داشتم مى‏رفتم و متوجه شدم که تحت تعقیب هستم و بداء برایم حاصل شد، یا داشتم مى‏رفتم بازار یادم آمد که میهمان دارم و بداء حاصل شد یا آنکه مى‏خواستم بروم میان جنگل وقتى نزدیک شدم دیدم شیرى در آنجا است و بداء برایم حاصل شد. همچنین در  کتاب "آداب راز و نیاز به درگاه بى نیاز"، ص: 316 آمده است :

مراد از بداء آن است که خداى تعالى تحت شرایطى کارى را مقدر فرموده است ولى با عوض شدن شرایط و مناسبات آن امر مقدر نیز تغییر پیدا مى‏کند این تغییر گرچه معلوم حق تعالى است ولى کسانى که به لوح محو و اثبات دست پیدا کردند گمان مى‏کردند که آن امر بدون تغییر واقع خواهد شد ولى پس از وقوع معلوم مى‏شود که این امر قطعى نبوده و تحت آن شرایط خاص امکان وقوع داشته اکنون که شخص نیایشگر شرایط جدیدى را به وجود آورده آن امر مقدر تغییر کرده است‏

در باب امامت برای سه امام بدا را ذکر کرده اند آنگونه که برای نمونه مرحوم دربندی در کتاب اسرار الشهاده قائل به بداء در امامت علی اکبر است که پس از شهادت وی خدا امامت را به امام سجاد (ع) داده است، چنین عقیده ای در باره اسماعیل برادر امام کاظم (ع) و همچنین محمد برادر امام حسن عسگری نیز وجود دارد بدین معنی که قرار بوده (ممکن بوده که امکان امامت در هردو فرزند برابر باشد) که با فوت یکی دیگری به امامت رسیده است.

در هرحال در کتاب   کمال الدین-ترجمه پهلوان، ج‏1، ص: 207 آمده است: و از ایشان فرقه‏اى هستند که به امامت امام موسى کاظم علیه السّلام معتقد شدند و پس از وى پسرش علىّ بن موسى را امام دانستند و معتقدند که او به حسب وراثت و وصایت مستحقّ امامت است، سپس امامت را در فرزندان او مى‏دانند تا آنکه منتهى به حسن بن علیّ عسکرىّ گردد و مى‏گویند او پسرى داشته است و او را «الخلف الصّالح» مى‏نامند و فرقه‏اى از ایشان معتقد به امامت محمّد بن علیّ هستند و او پیش از پدرش در گذشت، آنگاه برادرش حسن را امام دانستند و آنچه که در باره محمّد توهّم کرده بودند باطل شد و گفتند: براى خداوند بداء شد و امامت از محمّد به حسن انتقال یافت همچنان که براى او بداء شد و امامت از اسماعیل بن جعفر به موسى انتقال یافت و اسماعیل در دوران حیات جعفر در گذشت، تا آنکه حسن بن علیّ در سال 263 درگذشت و بعضى از اصحابش رجوع به امامت برادرش جعفر بن علیّ(معروف به جعفر کذاب) کردند، همچنان که اصحاب محمّد بن علیّ پس از وفات محمّد، رجوع به امامت حسن عسگری (ع)کردند.

شایان ذکر است ظاهرا شیخ صدوق از اولین کسانی است که به بداء در امامت پرداخته است البته شهید مطهری او را اخباری دانسته  و البته آنچنان که از اخبار متواتر همچون حدیث جابر بدست می آید ، سلاله پاک امامان از پیش مشخص بوده است و عملا شکی در آن نیست و  از طرفی نباید نظر شیخ صدوق که از بزگان بوده و کتاب فقیه از کتب اربعه از اوست را  خدایی ناکرده غیر فنی دانست لیکن  اینجا نظر شیخ کلینی که در اصول آورده است منطقی به نظر می رسد که البته منافاتی هم با نظر شیخ صدوق ندارد و به عبارتی دیگر مکمل آن است : بدا در امامت به علم امام قبلی آسیبی نمی زند چراکه بداء به این معنی نیست که مثلا  امام صادق (ع) العیاذ بالله نمی دانسته که امام بعد از او کیست بلکه علم برابر در امامت اسماعیل و امام کاظم (علیهما سلام)داشته است در باب امامت امام عسگری و امام سجاد(علیهما سلام) نیز این الگو صادق است .

مرحوم مجلسی اعتقاد به بدا را نشانگر نقض نظریه یهود در باره خلقت ابتدایی کائنات و عدم دخالت خدا در ادامه حیات پس از خلقت اولیه می داند.(شیعه معتقد است خدا خالق است و هر لحظه آنرا هدایت می کند نه اینکه خلق کند و دیگر کنار بنشیند. گفتنی است این نظریه با عنوان خدای ساعت ساز مشهور است)

نظر نویسنده: به نظر حقیر با وجود اینکه بزرگانی همچون شیخ صدوق قائل به بدا در امامت هستد لیکن حقیر حداقل (تاکید می کنم حد اقل)نظر شیخ کلینی را کاملتر می دانم و در باب مرحوم دربندی نیز باید گفت با آنکه دشمن در روز عاشورا به احتمال زیاد به امامت علی اکبر (ع) معتقد بوده است  و از همین رو نیز ایشان را سبعانه به شهادت رساندند و از طرفی دیگر شاید بتوان تعجب ابن زیاد در کوفه  را نیز از این دیدگاه بررسی نمود که با دیدن امام سجاد وقتی نامشان را پرسید و امام در جواب گفت "علی بن الحسین" ابن زیاد تعجب نمود که چرا علی زنده است  در حالی که در کربلا به شهادت رسیده بوده است ، در واقع او امام سجاد را با علی اکبر اشتباه گرفته بود ، البته امام حسین (ع) با علی خواندن تمام پسرانشان این نقشه را که ذریه امامت نابود شود را در کربلا ناکام گذاشت . با این وجود نظر ملا علی دربندی جای بحث دارد و حقیر نیز در سخنرانی ها اعلام داشته ام برخی معتقد به این مسئله هستند و نه اینکه نظر قطعی داده باشم هرچند دیدید در اصول کافی قبول بدا در امامت به منزله نفی علم امام قبلی نیست. فلذا  به نظر حقیر در اینکه از ابتدا هم در علم الهی امام سجاد پس از امام حسین بوده است نباید شک کرد چراکه مشخص بودن سلاله پاک ائمه به تواتر رسیده است  با این وجود بحث بر سر آن است که مطابق با فرموده شیخ کلینی می توان  حداقل این را استخراج نمود که علم امام قبلی بر هردو فرزند برابر بوده است همچنین در این کتاب شریف آمده است: (اصول کافى-ترجمه مصطفوى، ج‏1، ص: 334):

امام باقر علیه السلام فرمود: اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرفست و تنها یک حرف آن نزد آصف بود، آصف آن یک حرف را گفت و زمین میان او و تخت بلقیس در هم نوردید تا او تخت را بدست گرفت، سپس زمین بحالت اول بازگشت، و این عمل در کمتر از یک چشم بهم زدن انجام شد و ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم را داریم و یک حرف هم نزد خداست که آن را در علم غیب براى خود مخصوص ساخته و لا حول و لا قوة الا باللَّه العلى العظیم.

 آنگونه که ملاحظه فرمودید ،کابا لای یهود نیز به دنبال بدست آوردن این هفتاد دو حرف (یا بنا بر نظر ایشان 72 کلمه) است که حقیت آن نزد  اهل بیت است ،  با این وجود علم خدا بالاترین علوم است وچنان که در نظر مرحوم مجلسی دیدید شاید دست کم یکی از دلایل از این باب بوده است که شیعه بدا را خاص خدا در پاسخ به خزعبلات یهودیا بیان داشته است. در هر حال بررسی اینگونه موارد مستلزم یاری جستن از علمای دین است چراکه مباحثی مهم و البته سنگین را در بر می گیرد.

دوستان در این مقاله فقط نظرات مختلف علمای بزرگ شیعه در این باب عرضه شد و تا کید میکنم که حقیر نظر خاصی ندارم و در این باب باید به متخصصان این حوزه (روحانیت) رجوع شود در ضمن مطالعه مقاله زیر را نیز مفید می دانم:

طبق آیات و روایات موجود، تمام پدیده‏هاى هستى از کوچک و بزرگ در دو کتاب یا لوح تکوینى نوشته مى‏شود که هر کدام از آنها ویژگى خاص خود را دارند وعبارتند از:
1. لوح محفوظ که گاهى از آن به «ام الکتاب‏» و «کتاب مسطور» و «رق‏منشور» و «کتاب مکنون‏» و«کتاب حفیظ‏» تعبیر آورده شده است و به طورى که توضیح خواهیم داد، آنچه در این کتاب ثبت‏شده قابل تغییر نیست ودگرگونى در آن راه ندارد.
2. لوح محو و اثبات که محل ثبت‏حوادث و اتفاقاتى است که به مرحله‏ى فعلیت‏خواهد رسید و به طورى که از نامش پیداست آنچه در آن نوشته شده قابل تغییر و تبدیل است.


در آیه‏اى که مى‏خوانیم از هر دو کتاب یاد شده است:
«یمحوا الله ما یشاء ویثبت وعنده ام الکتاب‏» (رعد/39).
«خداوند آنچه را که مى‏خواهد محو مى‏کند و آنچه را که مى‏خواهد ثبت مى‏کند و کتاب ما در نزد اوست‏».
طبق این آیه، خداوند در عالم تکوین دو کتاب دارد:یکى کتابى است که هرگاه بخواهد، چیزى را که در آن ثبت‏شده مى‏زداید ویا چیزى را که در آن نیست ثبت مى‏کند، یعنى مربوط به تغییراتى است که در قضاى الهى حاصل مى‏شود و دیگرى کتابى است که ریشه‏ى تمام پدیده‏هاى عالم است و نوشته‏هاى آن قابل تغییر نیست.

لوح محفوظ
لوح در لغت‏به معناى صفحه‏اى است که در آن نوشته مى‏شود مانند کاغذ یا پوست‏یا سنگ و یا هر چیز دیگرى که قابل نوشته شدن باشد و لوح محفوظ کتابى است که تمام پدیده‏هاى عالم با قلم تقدیر در آن ثبت‏شده و از هر گونه تغییرى محفوظ است و ویژگیهایى دارد که خواهیم گفت.
بدون شک تعبیر لوح و قلم براى تقریب ذهن ماست و از باب تشبیه و یا تنزیل است و نباید آن را با قلم و کاغذ و کتاب معمولى مقایسه کرد اگر چه به بزرگى عالم باشد، بلکه آن یک حقیقت والایى مانند عرش و کرسى است که ما از کیفیت آن آگاهى نداریم و فقط مى‏دانیم که وجود دارد و علم به وجود آن منحصرا از طریق شرع و نقل حاصل مى‏شود و عقل را در آن راهى نیست.
طبق آیات و روایاتى که درباره‏ى لوح محفوظ آمده، این کتاب ویژگیهایى دارد که برخى از آنها عبارتند از:
1. این کتاب جایگاه علم کلى خداوند است که شامل علم به تمامى موجودات از کوچک و بزرگ مى‏شود و اعم از پدیده‏هایى است که فعلیت‏یافته و یا هنوز به صورت قوه است و وجود عینى و خارجى پیدا نکرده است:
«...و ما یعزب عن ربک من مثقال ذرة فى الارض و لا فى السماء و لا اصغر من ذلک و لا اکبر الا فى کتاب مبین‏» (یونس/61).
«وبه سنگینى ذره‏اى نه در زمین و نه در آسمان از پروردگارت پنهان نیست و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر وجود ندارد مگر این که در کتاب مبین ثبت است‏».
«وما من دابة فى الارض الا على الله رزقها و یعلم مستقرها و مستودعها کل فى کتاب مبین‏» (هود/6).
«وهیچ جنبنده‏اى نیست مگر این که روزى آن بر خدا است و او «مستقر» و «مستودع‏» آن را مى‏داند، همه در کتاب مبین ثبت است‏».
طبق قول راجح منظور از «مستقر» موجود زنده‏اى است که وجود خارجى پیدا کرده و به فعلیت رسیده است و منظور از «مستودع‏» موجود زنده‏اى است که هنوز فعلیت نیافته ودر مرحله قوه است.
2. همچنین این کتاب محل علم جزئى پروردگار است و علم او به احوال اشخاص و جوامع و بروز و ظهور حوادث و اتفاقات جزئى و شخصى در این کتاب ثبت‏شده و شمارش تمام موجودات در آن قرار دارد و گاهى از آن به عنوان کتاب حفیظ یاد شده است:
«و ان من قریة الا نحن مهلکوها قبل یوم القیامة او معذبوها عذابا شدیدا کان ذلک فى الکتاب مسطورا» (اسراء/58).
«و هیچ آبادى نیست مگر این که ما پیش از فرا رسیدن روز قیامت نابود کننده‏ى آن و یا عذاب کننده‏ى آن با عذابى شدید هستیم، این امر در کتاب (لوح محفوظ) نوشته شده است‏».
«قد علمنا ما تنقص الارض منهم و عندنا کتاب حفیظ‏» (ق/4).
«همانا مى‏دانیم که زمین از آنان چه مى‏کاهد و کتاب محفوظ نزد ماست‏».
«...و کل شى‏ء احصیناه فى امام مبین‏» (یس/12).
«و همه چیز را در کتاب اصلى آشکار شمارش کردیم‏».
«...ولا رطب و لا یابس الا فى کتاب مبین‏» (انعام/59).
«و نه خشکى و نه ترى است مگر این که در کتاب مبین قرار دارد».
«و ان ربک لیعلم ما تکن صدورهم و ما یعلنون و ما من غائبة فى السماء و الارض الا فى کتاب مبین‏» (نمل/74-75).
«همانا پروردگارت آنچه را که در دلهایشان است و آنچه را که آشکار مى‏کنند مى‏داند و هیچ نهفته‏اى در آسمان و زمین نیست مگر این که در کتاب مبین قرار دارد».
3. لوح محفوظ جایگاه حقیقت قرآنى است و قرآن پیش از نزول به قلب پیامبر در آنجا قرار داشته است. البته مى‏دانیم که قرآن یک حقیقت تنزیلى دارد که همان الفاظ است که به زبان پیامبر جارى شده و در مناسبتهاى خاصى در طول 23 سال نازل شده است و یک حقیقت‏بسیط دارد که وراى الفاظ است و همان است که در شب قدر یکجا بر قلب پیامبر نازل شد. این حقیقت‏بسیط در لوح محفوظ قرار دارد و در این مرحله از آن به «کتاب مکنون‏» و «رق منشور» هم تعبیر شده است:
«بل هو قرآن مجید فى لوح محفوظ‏» (بروج/21-22).
«بلکه آن قرآن با ارزشى است که در لوح محفوظ قرار دارد».
«انه لقرآن کریم فى کتاب مکنون‏» (واقعه/77-78).
«همانا آن قرآنى گرامى است که در کتابى پنهان قرار دارد».
«والطور و کتاب مسطور فى رق منشور» (طور/31).
«سوگند به کوه طور و سوگند به کتابى نوشته شده در برگى سرگشاده‏».
(البته «رق‏» به معناى پوست گاو است که در قدیم روى آن مى‏نوشتند و منظور در اینجا صفحه‏اى است که قابل نوشتن است).
4. در بعضى از روایات آمده که لوح محفوظ دو طرف دارد یک طرف آن عرش خدا و طرف دیگر آن پیشانى اسرافیل است (3) و این شاید اشاره به این حقیقت دارد که لوح محفوظ نسبتى به خدا دارد که از این نظر نامحدود است و نسبتى به خلق دارد که از این نظر محدود و متناهى است و مى‏توان آن را به یک منشور یا هرم معکوس تشبیه کرد که طرف بالاى آن باز و نامحدود است و طرف پایین آن محدود و بسته است و لذا در بعضى از روایات طول آن ذکر شده است. (4)
5. این لوح در عین محدود بودن مشتمل بر تمام مخلوقات است و مجموع پدیده‏هاى عالم را دربرمى‏گیرد. در این باره به دو روایت زیر توجه کنید:
عن النبى صلى الله علیه و آله و سلم قال: کان الله قبل کل شی‏ء و کان عرشه على الماء و کتب فی اللوح المحفوظ ذکر کل شی‏ء. (5)
«پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: خدا پیش از هر چیزى وجود داشت و عرش او بر آب بود و در لوح محفوظ ذکر همه چیز وجود دارد».
عن الصادق علیه السلام قال: قال الله للقلم: اکتب فى اللوح المحفوظ ما کان و ما هو کائن الى یوم القیامة فالمداد مداد من نور و القلم قلم من نور و اللوح لوح من نور. (6)
«امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند به قلم گفت: هر چه را که شده و یا تا روز قیامت‏خواهد شد در لوح محفوظ بنویس، پس مرکب از نور و قلم از نور و لوح از نور بود».
6. در بعضى از روایات از امام صادق‏علیه السلام نقل شده که فرمود: لوح و قلم دو فرشته هست. (7) اطلاق فرشته به لوح و قلم شاید از آن جهت‏باشد که تمام نیروهاى فعال در جهان خلقت که خدا به آنها نقشى در تدبیر عالم داده و از آنها به «مدبرات امر» یاد کرده، نوعى فرشته هست و در متون مذهبى به تمام نیروهاى تاثیرگذار در جهان، ملک و فرشته اطلاق شده است و شاید هم منظور از ملک بودن لوح و قلم این باشد که آنها دو حقیقت والایى هستند که هر کدام را ملکى حمل مى‏کند همان گونه که عرش را هشت ملک حمل مى‏کند.
به خاطر همین روایت است که شیخ صدوق گفته است: اعتقاد ما در لوح و قلم این است که آنها دو فرشته‏اند. (8) و شیخ مفید به او ایراد مى‏گیرد که این سخن دور از صواب است وبه ملائکه لوح و قلم گفته نمى‏شود و از نظر لغت چنین اطلاقى شناخته نشده است. (9) ولى با توجه به توجیهى که ما کردیم، اشکال شیخ مفید برطرف مى‏شود; به اضافه این که این تعبیر در چندین روایت از امام صادق علیه السلام نقل شده است.

لوح محو و اثبات
در مقابل لوح محفوظ، لوح محو و اثبات قرار دارد که مظهر قدرت مطلقه‏ى خداوند است و محتواى این لوح قابل تغییر و دگرگونى وپاک کردن و نوشتن مجدد است. آنچه در این لوح نوشته شده صورت تعلیقى و شرطى دارد و به این شکل است که اگر چنین شود چنان خواهد شد و اگر نشود نخواهد شد. علامه مجلسى چنین مثال مى‏زند که مثلا براى زید پنجاه سال عمر نوشته شده ولى به این صورت که اگر صله‏ى رحم کند، شصت‏سال خواهد بود و اگر قطع رحم کند، چهل سال خواهد بود پس اگر او صله رحم کرد، در آن کتاب پنجاه سال محو و شصت‏سال ثبت‏خواهد شد. (10)
باید دانست که خداوند دو نوع قضا و یا تقدیر دارد یکى قضاى حتمى و دیگر قضاى تعلیقى و در مثال بالا مرگ زید قضاى حتمى و تغییر ناپذیر است ولى زمان مرگ او قضاى تعلیقى و قابل تغییر است و گاهى از آن به اجل مسمى و ا جل معلق تعبیر مى‏شود.
در آیه‏اى که مربوط به لوح محو و اثبات است و در آغاز این گفتار آوردیم، عبارت «یمحوا الله ما یشاء ویثبت‏» به روشنى دلالت دارد که قضاى الهى قابل تغییر است و چنین نیست که قضاى الهى، قدرت او را محدود کند و او نتواند کارى بر خلاف قضاى خود انجام دهد. این مطلب، عقیده‏ى یهود را نفى مى‏کند که مى‏گفتند خداوند جهان را بر اساس یک سلسله قوانین کلى آفرید و دیگر نمى‏تواند در آن تغییر بدهد و همین قوانین دست‏خدا را بسته است!
در قرآن کریم از این عقیده‏ى باطل یهود که اقتباسى از سخن برخى از فلاسفه‏ى یونان است، پاسخ داده شده و در چندین آیه به گستردگى و نامحدود بودن قدرت خدا تاکید شده است. طبق این آیات، دستان خدا باز است و هر چه را که بخواهد مى‏کند و هر روز کار جدیدى از او سر مى‏زند:
«و قالت الیهود ید الله مغلولة غلت ایدیهم و لعنوا بما قالوا بل یداه مبسوطتان ینفق کیف یشاء...» (مائده/64).
«ویهود گفتند: دستان خدا بسته است! دستان خودشان بسته باد و به سبب سخنى که گفته‏اند لعنت‏شدند، بلکه دستان او باز است و هرگونه که بخواهد انفاق مى‏کند».
«...ان الله یفعل ما یرید» (حج/14).
«همانا خداوند آنچه را که بخواهد مى‏کند».
«یسئله من فى السموات و الارض کل یوم هو فى شان‏» (الرحمن/29).
«هر آن کس که در آسمانها و زمین است از او درخواست کمک مى‏کند او هر روزى در کارى است‏».
با توجه به این آیات و آیات مشابه دیگر، خداوند همواره در حال انجام کار جدیدى است و بر خلاف عقیده‏ى یهود و بعضى از فلاسفه که خدا را مانند یک حاکم معزول مى‏دانند که اسیر قوانین خودساخته است، خدا هر لحظه‏اى مى‏تواند قضا و تقدیر نوشته شده را تغییر بدهد و لوح محو و اثبات جایگاه این تغییرهاست.
این حقیقت در قرآن کریم به صورتهاى دیگرى هم بیان شده است و در آیاتى از قرآن از تغییر سرنوشت‏برخى از اشخاص و جامعه‏ها خبر داده و خاطر نشان کرده است که گاهى قضاى الهى بر چیزى تعلق گرفته ولى در اثر عوامل خاصى آن قضا تغییر داده شده است. از جمله‏ى این موارد جریان یونس است که هم درباره‏ى شخص او و هم درباره‏ى قوم او از چنین تغییرى خبر داده شده است:
«فلولا انه کان من المسبحین للبث فى بطنه الى یوم یبعثون‏» (صافات/143-144).
«و اگر او (یونس) از تسبیح‏گویان نبود، در شکم آن ماهى تا روزى که مردم برانگیخته شوند مى‏ماند».
«فلو کانت قریة آمنت فنفعها ایمانها الا قوم یونس لما آمنوا کشفنا عنهم عذاب الخزى فى الحیاة الدنیا و متعناهم الى حین‏» (یونس/98).
«پس چرا مردم آبادى ایمان نیاوردند که تا ایمانشان به آنان سودى بدهد(آنها به موقع ایمان نیاوردند) مگر قوم یونس که چون ایمان آوردند، عذاب خوارى در زندگى دنیا را از آنان برداشتیم و آنها را تا زمانى معین برخوردار کردیم‏».
در آیه‏ى نخست اظهار مى‏دارد که قرار بود یونس تا روز قیامت در شکم ماهى بماند ولى او در شکم ماهى به تسبیح خدا پرداخت و خدا این قضا را تغییر داد و او را از شکم ماهى بیرون آورد و از آیه بعدى فهمیده مى‏شود که قرار بود بر قوم یونس بلا نازل شود ولى این قوم وقتى آثار بلا را دیدند ایمان آوردند و آن بلا از آنان برداشته شد و تا مدتها در رفاه و آسایش بودند.
علاوه بر چنین آیاتى که درباره‏ى شخص یا قوم خاصى نازل شد، در چندین آیه از قرآن به طور کلى تغییر قضاى الهى و سرنوشت مردم به وسیله‏ى کارهاى خوب یا بد آنها مورد تاکید واقع شده است:
«...ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم...» (رعد/11).
«همانا خداوند حالت قومى را تغییر نمى‏دهد مگر این که آنها خودشان حالشان را تغییر بدهند».
«و لو ان اهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض ولکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون‏» (اعراف/96).
«واگر مردم آبادیها ایمان مى‏آوردند و پرهیزگارى مى‏کردند، برکتهایى از آسمان و زمین براى آنان مى‏گشودیم ولى تکذیب کردند، پس آنان را به سبب آنچه انجام دادند مؤاخذه نمودیم‏».
همچنین در روایات بسیارى، از تاثیر اعمال خوب یا بد مانند حسن خلق و صله‏ى رحم و صدقه دادن و یا گناهان ویژه در سرنوشت انسان و فراخى و تنگى روزى و بلندى و کوتاهى عمر مطالب روشن کننده‏اى آمده است. جایگاه این تغییرات که در قضاى الهى صورت مى‏گیرد، همان لوح محو و اثبات است و آن کتابى است که حوادث روزمره و اتفاقاتى که براى بشر رخ مى‏دهد در آن ثبت‏شده و شاید در آیاتى که در زیر مى‏خوانیم منظور از کتاب همان لوح محو واثبات باشد:
«...و ما یعمر من معمر و لا ینقص من عمره الا فى کتاب »... (فاطر/11).
«و هیچ کهنسالى عمر داده و یا از عمر او کاسته نمى‏شود مگر این که در کتابى است‏».
«ما اصاب من مصیبة فى الارض و لا فى انفسکم الا فى کتاب‏»... (حدید/22).
«شمارا مصیبتى در زمین و نه در جانهایتان نمى‏رسد مگر این که در کتابى است‏».
همان‏گونه که درباره‏ى لوح محفوظ گفتیم ما از کیفیت لوح محو و اثبات بى‏خبریم ولى مى‏دانیم که آن از جنس قلم و کاغذ معمولى نیست‏بلکه حقیقتى مانند عرش و کرسى است و در ملکوت عالم جاى دارد.
از میرداماد نقل شده که او گفته است:«لوح محو و اثبات همان قلوب ملائکه ونفوس مدبرات علویه است که چون آیینه، حقایق وجود در آن نمودار است و در آن تغییر و تبدیل رواست‏». (11)
ولى همان‏گونه که گفتیم تطبیق اصطلاحات قرآنى با اصطلاحات فلسفى و عقلى کار پسندیده‏اى نیست وباید از آن پرهیز کرد.

آنچه مسلم است این است که لوح محفوظ جایگاه و مظهر علم خدا و لوح محو و اثبات مظهر قدرت خداوند است و وجود لوح محو و اثبات، این حقیقت را ثابت مى‏کند که هیچ چیزى حتى مقدرات و قضا و قدر و قوانین حاکم بر طبیعت نمى‏تواند قدرت خدا را محدود کند و او همواره و هر لحظه توانایى انجام هر کارى را دارد و این درست مقابل نقطه‏ى نظر برخى از فلاسفه و یهود است، همان‏گونه که پیش از این توضیح دادیم.

در برخى از روایات در تفسیر آیه‏ى شریفه‏ى «یمحوا الله ما یشاء و یثبت‏» که در آغاز آوردیم، تصریح شده است که طبق این آیه قضاى الهى قابل تغییر و دگرگونى است و برخى از اعمال خوب یا بد، سرنوشت انسان را تغییر مى‏دهد و خداوند هر چه را بخواهد مقدم و آنچه را که بخواهد مؤخر مى‏کند و او هر گونه تغییرى را که بخواهد مى‏دهد:
عن على علیه السلام انه سال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم عن هذه الایة: «یمحوا الله ما یشاء و یثبت‏» ، فقال: لاقرن عینیک بتفسیرها و لاقرن عین امتی بعدى بتفسیرها: الصدقة على وجهها و بر الوالدین و اصطناع المعروف یحول الشقاء سعاة و یزید فى العمر و یقى مصارع السوء. (12)

از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده که او از پیامبر خدا درباره‏ى این آیه «یمحوا الله ما یشاء و یثبت‏» پرسید، آن حضرت فرمود: چشمان تو را با تفسیر آن روشن خواهم کرد و چشمان امت‏خود را نیز با تفسیر آن روشن خواهم کرد، صدقه دادن درست و نیکى به پدر و مادر و انجام کار خوب، شقاوت را تبدیل به سعادت مى‏کند و بر عمر مى‏افزاید و از حوادث بد حفظ مى‏کند».
عن ابى عبد الله‏علیه السلام فى هذه الایة‏«یمحوا الله ما یشاء و یثبت‏» قال: هل یمحى الا ما کان ثابتا و هل یثبت الا ما لم یکن؟ (13)
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه‏«یمحوا الله ما یشاء و یثبت‏» فرمود: آیا جز این است که آنچه را که ثابت‏بوده محو مى‏کند و آنچه را که نبوده ثابت مى‏کند؟
کان على بن الحسین علیمها السلام یقول: لولا آیة فى کتاب الله لحدثتکم بما کان وبما یکون الى یوم القیامة، فقلت له: ایة آیة؟ قال: قال الله : «یمحوا الله ما یشاء و یثبت‏». (14)
«امام سجاد علیه السلام مى‏فرمود: اگر آیه‏اى در قرآن نبود شما را از آنچه شده و آنچه تا روز قیامت‏خواهد شد خبر مى‏دادم. گفتم: کدام آیه؟ فرمود: آیه‏ى‏«یمحوا الله ما یشاء و یثبت‏»».


از نظر شیعه بدا همان کارى است که خداوند در لوح محو و اثبات مى‏کند و چیزى فراتر از آن نیست و این که بعضى از نویسندگان اهل سنت‏به شیعه نسبت مى‏دهند که گویا شیعه معتقد است که گاهى خدا چیزى را نمى‏داند و سپس علم بر او عارض مى‏شود و این همان بداست، نسبت ناروا و خلاف واقعى است و هرگز شیعه بدا را به این معنى بر خدا اثبات نمى‏کند و از آن بى‏زار است.

بر حسب اخبار معتبر آن چه خداوند از علوم و آگاهی به امور غیبی به نبی و ولی عطا می‌کند و آن‌ها را مأمور اِخبار از آن‌ها می‌نماید از امور حتمیه است (لوح محفوظ) که «بدا» در آن‌ها نیست.

مثلاً‌ در خبر پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم از قتل عمّار به دست گروه ستمگر یا خبر آن حضرت از شهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام و شهادت حضرت سید الشهداء علیه‌السلام و سایر مصیبت‌ها که بر اهل بیت علیهم‌السلام وارد می‌شود، و یا این که حضرت فاطمه زهرا علیها‌السلام از اهل بیت اولین کسی خواهد بود که به آن حضرت خواهد پیوست، و این که دین اسلام عالم‌گیر می شود،‌و حضرت مهدی علیه‌السلام در آخرالزمان ظهور می‌نماید و بیان صفات و خصایص او و ده‌ها خبر مسلّم دیگر و همین طور است خبرهای غیبی حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام که بسیاری از آن‌ها را اهل سنّت هم روایت کرده‌اند و خبرهای سائر ائمه علیهم‌السلام از امور غیبی که این خبرها بدا پذیر نیستند و به عبارت صحیح‌تر در این وقایع «بدا» واقع نخواهد شد و گرنه آن بزرگواران از آن خبر نمی‌دادند.
اخباری که از وجود «بدا» در خبرهای غیبی ایشان سخن گفته‌است یا بسیار نادر است یا ضعف سند دارند و یا دلالت آن‌ها کامل نیست.


به عنوان مثال عده ای به جریان بدا در داستان مرگ اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام استناد می‏کنند که گویا امام صادق علیه السلام گفته بود:
«ما بدا لله فی شی‏ء کمابدا له فی اسماعیل ابنی‏»[کمال‏الدین، ج 1، ص 69]
«خدا را هیچ بدایی حاصل نشد مانند بدایی که درباره‏ی فرزندم اسماعیل حاصل شد»
گفته‏اند که گویا امام صادق علیه السلام نخست اسماعیل رابه امامت پس از خود تعیین کرده بود و چون او در زمان حیات پدرش مرد، امام صادق علیه السلام این سخن را گفت.
البته ما این روایت را به صورت مسند در کتب حدیثی شیعه نیافتیم و شیخ صدوق آن رابه صورت مرسل نقل می‏کند و سپس روایت دیگری می‏آورد که در آن به جای «اسماعیل ابنی‏» «اسماعیل ابی‏» آمده که روایت را مربوط به جریان ذبح اسماعیل توسط ابراهیممی‏کند. صدوق سپس در هر دو روایت تردید می‏کند.[ شیخ صدوق، التوحید، ص 336]

اما پاسخ:
اسماعیل فرزند بزرگ امام صادق علیه السلام بود، و به حسب روال طبیعی و آنچه در بین مردم مشهور بود وی باید امام می شد ؛
زیرا شیعیان روایتی دارند که در آن آمده است:
الأمر فی الکبیر ما لم تکن فیه عاهة
امامت در فرزند بزرگ است ، مگر اینکه وی بیماری داشته باشد ( که سبب رویگردانی مردم از وی شود )الکافی ج 1 ص258
که البته این روایت از جهت رجالی با سند صحیح به دست ما نرسیده است و در آن سهل بن زیاد ابو یحیی الواسطی است که امامی است اما وثاقت وی ثابت نشده است. و تحریف مضمون همین روایت بود که سبب گمراهی عده ای از شیعیان بعد از شهادت امام صادق علیه السلام گردید ؛ زیرا عبد الله أفطح فرزند دیگر امام، از امام کاظم علیه السلام بزرگتر بود و لذا عده ای با تحریف این روایت قسمت آخر آن را که می گوید امام نباید از جهت جسمی مشکلی داشته باشد، برداشته و از آن برای اثبات امامت عبد الله افطح استفاده کردند. زیرا سر عبد الله افطح ، حالت طبیعی نداشت و لذا به وی افطح می گفتند

اما طبق روایات رسیده از اهل بیت ، امام بعد از امام صادق علیه السلام فرزند دیگر حضرت یعنی موسی بن جعفر بودند . لذا این مطلب برای مردم ایجاد شبهه کرده بود . به همین جهت خداوند متعال اسماعیل را در حیات پدر از دنیا برد تا همگان بدانند که امام بعد از ایشان حضرت موسی بن جعفر علیهم السلام است . این مطلب یعنی از دنیا رفتن اسماعیل برای بیشتر مردم عجیب بود ؛ زیرا ایشان چنین فکر می کردند که وی امام خواهد شد اما خداوند وعده خود را عملی ساخت .

بداء یعنی آشکار شدن برای مردمی که آگاهی ندارند؛ اما وقتی شخصی آگاهی داشته باشد دیگر برای او بدا معنی ندارد؛ حضرت این جمله را نسبت به کسانی مطرح کرده اند که نام دوازده امام را نمی دانستند به سبب بزرگتر بودن اسماعیل گمان می کردند او باید امام شود و یا نام دوازده امام را می دانستند ،‌اما با خود می گفتند چگونه ممکن است با وجود برادر بزرگتر، کوچکتر امام شود و این مساله را تناقضی در روایات شیعه می پنداشتند ، برای ایشان بدا شد؛‌ اما کسانی که علم به دوازده امام داشته و می دانستند امام کاظم امام خواهند شد،‌ و در این مطلب شکی نداشتند، دیگر زنده بودن یا نبودن برادر بزرگتر برای آنها تاثیری نداشت.

مرحوم شیخ مفید، درباره روایت امامت فرزند امام صادق(علیه السلام) مى نویسد: روایت «ما بَدَأ اللهُ فی شَیء کَما بَدَأ لَهُ فی إسْماعیلَ» مربوط به منصب امامت نیست، بلکه بدا مربوط به مرگ اسماعیل است ، چنان که در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام)روایت شده که فرمود: خدا در دو نوبت که اسماعیل بیمار شد، مرگ او را مقرر فرمود که به وسیله دعا و درخواست من، از مرگ نجات یافت و خداوند دعاى مرا پذیرفت [24].

بهتر است دوباره نظری دقیق در پاسخ داده شده داشته باشید
اما اینکه اهل سنت می گویند امام در ابتدا اسماعیل را به جانشینی معرفی کرده بودند !!! نه تنها با تاریخ موافقت ندارد، بلکه تاریخ مخالف آن است، زیرا در روایات شیعه از زمان پیامبر نام دوازده نفر جانشین و لقب ایشان مشخص است و بدین سبب نه تنها برای امام، بلکه آگاهان شیعه نیز شکی نداشتند که امام بعد از حضرت جعفر صادق (علیه السلام)‌چه کسی است .

بدا در مساله امامت به معنی تغییر شخصیت و نام امام بعدی در علم معصوم راه ندارد و نام ایشان از ازل بر عرش الهی ثبت بوده. بدا به این معنی از شبهات احمد کاتب است. که پاسخ داده شد.
وسع حقیر در پاسخ همین قدر بود قطعا با تحقیق بیشتر در محضر علما و محققین درک بهتری حاصل خواهد شد

3. بحارالانوار:57/366.
4. همان، ص‏375.
5. همان، ص‏207.
6. همان 368.
7. همان، ص 369.
8.. اعتقادات صدوق، ص 44، چاپ کنگره شیخ مفید.
9. تصحیح الاعتقاد، ص 74، چاپ کنگره.
10. بحارالانوار:4/131.
11. به نقل کمره‏اى در شرح اصول کافى:1/607.
12. الدر المنثور:4/66.
13. کافى:1/146.
14. تفسیر عیاشى:2/215.
15.رجوع شود به تورات، سفر پیدایش، باب 6، جمله 6.
16. کافى:1/146.
17. توحید صدوق، ص 334.
18. تفسیر عیاشى:2/218.
19. بحارالانوار:4/111.
20. الاعتقادات، ص 40،چاپ کنگره شیخ مفید.
21. شیخ صدوق، التوحید، ص 336.
22. مامقانى، تنقیح المقال:1/133 پیش از مامقانى هم خواجه نصیر طوسى در پاسخ به تهمت نارواى فخر رازى به ائمه شیعه، این روایت را ضعیف دانسته است. رجوع شود به: محصل افکار المتقدمین والمتاخرین، ص 365(پاورقى).
23. این روایت علاوه بر کتب شیعه در برخى از منابع اهل سنت هم آمده است مانند: فرائد السمطین از حموینى:2/134.
24. تصحیح الاعتقاد ، شیخ مفید ، نقل از بحارالانوار، ج 4 ، ص 127 و فصول المختاره، ص 309

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت صاحب الزمان که صد البته نزدیک است.

صدای خردشدن استخوان های نظام سلطه می آید

صدای خردشدن استخوان های نظام سلطه می آید

     آنچه در منطقه در حال وقوع است بی شک به کوزه ای می ماند که با پرشدن آن صدایش تغییر یافته و این تغییر روزبه روز بیشتر نمود دارد.

     عزیزان ، امروز می خواهیم میوه ای را بچینیم که نتیجه 32 سال استقامتمان و 400 هزار خونی است که در راه خدا داده ایم.

     چند سال باید بگذرد تا چنین فرصتی دست ما بیاید که اینچنین مردم مسلمان علیه حکام جورشان بشورند؛ عزیزان اتفاقات منطقه بی شک به سود اسلام رقم خواهد خورد ؛ هرچند شیاطینی در برخی کشورهای عربی در پی این هستند به قول "حسنین الهیکل مصری" با نژادی (عربی) کردن انقلاب های منطقه ایران را به جای اسرائیل و شیعه را به جای یهود جا بزنند.

     و این یعنی آخرین حربه یهود و قمار بر سر موجودیتش .

     دوستانی که زبان عربی می دانند این یک وظیفه شرعی است که با رفتن در سایت های انقلابیون عربی تا می توانند شعارهای وحدت بخش پخش کنند و به ایشان بفهمانند ایران همیشه مدافع مردم آنهاست. و شیعه و سنی در کنار هم تا آخرین قطره خون خواهند ماند ؛ به ایشان باید هشدار داد تا بار دیگر همچون جنگ عراق و ایران زمین بازی توسط صهیونیست ها تعریف نشود و مسلمان توسط مسلمان کشته نشود.

     این بیش فعالی صهیونیست ها (اجلاس بیلدربرگ در سوییس) نشان از سردرگمی آنها دارد و بعید نیست همچون فردی که در حال غرق شدن است به هرکاری مبادرت ورزند.

     اتفاقی که دوبار تاکنون رویداد ، شگفتی بود که بی شک بازی دو سر باخت برای اسرائیل است و آن یورش مردمی از هر سو به مرزهای فلسطین عزیز است.

     برادران و خواهرانم تا می توانید از الان برای روز قدس کار کنید ؛ روز قدس امسال باید بی نظیر باشد باید شور روز قدس تمام جهان اسلام را بگیرد . از الان در تالارهای گفتمان عربی و اسلامی وارد شوید و شعار های وحدت بخش بدهید و هرچقدر هم ناسزا شنیدید شکیبایی به خرج دهید و هشدار دهید تا مبادا انقلاب هایشان را صهیونیست ها مصادره نکنند و خط قرمز تشخیص انحراف انقلاب هایشان قطعا دشمنی با اسرائیل و قطع هرگونه رابطه با این غده سرطانی است .

     فرموش نکنید هر آنکه زبان انگلیسی و عربی می داند باید در این جهاد شرکت کند. و عزیزانی که آدرس این سایت ها را دارند در بخش نظرات به دیگر دستانشان معرفی کنند.

""" به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عج) که صد البته نزدیک است. """

گاف بزرگ

گاف بزرگ

بسم الله الرحمن الرحیم

     بار ها عرض کرده بودم که با وجود برنامه هایی که برخی شبکه های ماهواره ای در مورد حقیر پخش می کنند  قصد پاسخ دادن به اراجیف آن ها را ندارم. لیکن مورد اخیر توسط برخی داخلی ها نیز دامن زده شد و اینگونه پنداشتم که عدم پاسخ به آنها در فضای داخلی به نوعی تایید تمامی گفته هایشان و از طرفی دیگر احترام به در خواست پژوهشگران عزیز میهنمان مبنی بر پاسخ به این مطالب باشد.

     چندی پیش در جریان جلسه پرسش و پاسخ یکی از برنامه هایم  یکی از دانشجویان جوان و پژوهشگر در عرصه صهیونیزم اعلام نمود قصد ساختن مستندی در حوزه پوشاک دارد و از بنده خواست که همان جا در مقابل دوربینش (یک دوربین کاملا آماتور) در موضوع مذکور توضیحاتی دهم و بنده نیز با کمال میل پذیرفتم.

     اما ظاهرا شبکه من و تو در برنامه ای به تمسخر مستند ساخته شده توسط این جوانان می پردازد و گویا ایده این برنامه را از سایت خبری آینده نیوز می گیرد که به زعم خودش سخنان بنده را نقد کرده است. همچون روال سابق پاسخ من و تو را نمی دهیم لیکن جواب این سایت خبری را خواهیم داد که البته پاسخ اولی هم خواهد بود.

     لینک مقاله مذکور:     http://www.ayandenews.com/news/30881

     و اما پاسخ:

     این سایت در بخشی از نقد خود آورده است:

     "اخیراً در سطح شبکه های اجتماعی فیلمی منتشر شده که بخشی از گفته های رائفی پور در یک برنامه است و این شخص تحت عنوان استراتژیست به بیان این ادعاها می پردازد و بدون ارائه یک برگ سند علمی می گوید: «پوشاک تنگ و مردانه که استفاده می شود. لباس زیر "مارک داری" که استفاده می کنند؛ به لحاظ آفرینش اگر بیضه های مرد حرارتش با حرارت بدن یکی باشد، انسان عقیم شده و نمی تواند نسل خودش را ادامه دهد. به خاطر این ابدا نباید لباس تنگ پوشیده شود. این اتفاق دارد می افتد. لباس های بسیار تنگ می پوشند که این تاثیر می گذارد روی نسل این طرف. اینها هدفمند دارد اتفاق می افتد.» البته در این که شلوارهای آزادتر می تواند هم شکیل تر و هم برای اعضای بدن مناسب تر باشد. اما ایشان نمی گوید چند میلیون غربی از این طریق عقیم شده اند؟!"

     در پاسخ به این بخش از افاضاتشان باید گفت اولا سخنان حقیر همانطور که گفتم کوتاه و اختصاصی همان مستند بوده است و اما پاسخ پزرشکی ما و البته سند علمی برای ایشان :

     بیضه ها  عمده ترین غده جنسی در مردان هستند که در داخل کیسه بیضه ( اسکروتوم) قرار گرفته اند و علاوه برانسان در  همهٔ پستانداران نر نیز  وجود دارد.

     وظیفه اصلی  بیضه ها  تولید اسپرم (گامت نر) است. نکته مهم اینکه :برخلاف تخمدان های زن که در داخل شکمش واقع شده اند بیضه ها در کیسه ای در بیرون از بدن مرد قرار دارند ؛ علتش این است که فرآیند اسپرم سازی باید در محیطی خنک تر از بدن صورت گیرد ؛ دمای بیضه‌ها باید  در حدود ۳ درجه از دمای عمومی بدن (۳۷) کمتر باشد . در روی کیسه بیضه ماهیچه‌های صاف قرار دارند که به صورت غیر ارادی عمل می‌کنند و هنگامی که دمای بیضه‌ها از حد معمول پایین‌تر برود، منقبض می‌شوند و باعث می‌شوند تا بیضه‌ها به زیر شکم نزدیک شوند و گرم‌تر شوند (اتفاقی که در هوای سرد رخ می دهد).

     اما وقتی هم که دمای بیضه‌ها از حد معمول بالاتر برود ؛ مثل روزهای گرم و شرجی  این ماهیچه‌ها منبسط می‌شوند و بیضه‌ها از شکم فاصله می‌گیرند تا خنک‌تر شوند و شرایط برای اسپرم‌سازی مناسب شود.

     آنچه خواندید نظر پزشکان متخصص در این حوزه است نه حدس یا گمان بنده که البته اندک مطالعات پزشکی نیز دارم ؛ ناگفته نماند در برخی افراد که به طور مادر زاد بیضه هایشان در داخل بدن قرار دارد به همین دلیل که دمای بدن عینا به بیضه ها منتقل می شود و هردو ، هم دما می شوند (37 درجه) احتمال عقیم شدن این افراد بسیار زیاد است و مصطلحا در پزشکی به ایشان بیماران "نهان بیضه" می گویند البته دانشجویان رشته های پزشکی و ژنتیک و حتی دامداری با این مطالب کاملا آشنا هستند ؛ فلذا دلیل اصلی بالا رفتن احتمال عقیم شدن در مردانی که لباس های تنگ می پوشند همین است که این پوشش تنگ و چسبناک بیضه ها را به بدن نزدیک کرده و باعث هم دمایی می شود ؛ البته یکی از علل الشرایع اسلامی مبنی بر اینکه مردان آلت جنسی خود را پس از ادرار با آب سرد بشویند می تواند همین مطلب باشد. (مطالعه بیشتر در این مورد به خود شما عزیزان محول می گردد لیکن می توانید با سرچ کلید واژه بیماری"نهان بیضه " به تحقیق بیشتر در این مورد بپردازید).

     سایت زیر در این باره  اطلاعات خوبی دارد:

      http://www.zojamuz.com/m1.aspx

     در بخش دیگری از متن سایت مذکور (آینده نیوز) آمده است:

     " وی می افزاید: «شلوار جین؛ جین در انگلیسی یعنی "جن". شلوار لی آبی رنگ رو می گویند جین. دقیقاً یک تشبه به... (نا مفهوم و احتمالاً جن). یا اخیراً یک کفش هایی طراحی کردند که یک متر! یک متر که عذرمی خوام، یک وجب پاشنه داره و واقعاً در حد یک متر است، آن پاشنه شان! پنجه پا را تشبه می کند به جن، مثل سُم! ما دو سال پیش عکسش رو دیده بودیم و کار کردیم و واقعاً فکر نمی کردیم وارد کشور شود. اما شد.» در خصوص شلوارهای جین در انتها توضیح می دهیم. اما در خصوص کفش های پاشنه بلند ذکر همین نکته کافی است که این کفش ها دهه های متمادی مورد استفاده است و دست کم از زمان کشف حجاب تاکنون در ایران وجود دارد و حتی در تصاویر کشف حجاب هم قابل رویت است و در این سال ها تنها قدری پاشنه اش بلند و کوتاه شده است. بهتر نبود به جای این توجیهات به برخی ضررها که پزشکان درباره استفاده از این کفش ها بیان کرده اند، اشاره شود؟ "

     در پاسخ باید گفت : بنده ابتدا درباره همه کفش های پاشنه بلند سخن نگفته ام که بعد بگویم که دو سال پیش فهمیدیم که وارد ایران خواهد شد. آیا نویسنده متن قدری از قوه عاقله خود استفاده نکرده است که حداقل تا آنجا که عمر ما اجازه می دهد کفش های پاشنه بلند را در ایران دیده ایم و نیاز نبوده بگوییم دوسال است کفش پاشنه بلند دیده می شود؟ که سایت خبری مذکور مجبور شود بگردد و عکسی از سفر امان‌الله خان و ثریا پادشاه و ملکه افغانستان به ایران و کفش پاشنه بلند خانم ها در دوره کشف حجاب پیدا کند.

     بلکه نظر بنده  همان طور هم که در آن مستند اشاره کرده ام درباره کفش های جدیدی است که پاشنه بسیار بلندی دارد (در برخی موارد حدود 15 سانت) و حتی بنده به شوخی عرض می کنم یک متر  که درباره آن مفصل صحبت خواهم کرد.

     اما در باره شلوار جین باید گفت: ظاهرا نویسنده متن ؛ فکر کرده  که فقط خودشان می دانند به ساده ترین شکل ممکن یعنی سرچ عبارت " تاریخچه شلوار جین" می توان به گذشته آن پی برد و چنین مطلبی به ذهن ما نرسیده است و با وجود اینکه عده ای مترصد  این هستند تا کوچکترین اشتباهی در صحبت های حقیر را به بمبی تبلیغاتی بدل کنند ؛ بنده می آیم و هرچه بخواهم می گویم تا به قولی سوژه دست ایشان بدهم. قبلا در جریان معرفی نمودن کمال الملک به عنوان فراماسونر و عضو فراموشخانه ، سایت بالاترین نیز کلی مزخرفات افاضه نمود که بعد از ظاهرا گوشزد توسط برخی محققین و افتادن دو هزاریشان مبنی بر صحت این مطلب سکوت اختیار کرد و ادامه نداد. بگذریم در رابطه با شلوار جین باید گفت:

     یکی از ابزار های قدیمی یهودیان برای جنگ روانی و پیشبرد اهدافشان مسئله تحریف کلمات است تا آنجا که قرآن عزیز نیز به آن اشاره می کند و در موارد مختلف می فرماید: یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِه (نسا 46/مائده 13/مائده41)

     مبنی بر این که یهودیان صدر اسلام از کلماتی استفاده می کردند که معنایی دو گانه داشت و همیشه معنای مد نظر آن ها هنگام استفاده از کلمات در واقع چیز دیگری بود.

     به عنوان نمونه آنطور که قرآن اشاره می فرماید: هنگام سخنرانی پیامبر اعراب از عبارت "راعنا" استفاده می کردند که بدین معنی بود:  ای پیامبر مراعات ما را بکن و قدری آرامتر و مطابق با فهم ما سخن بگو.

     عجیب اینکه یهودیان ساکن در مدینه یعنی بنی نضیر ، بنی قریظه و بنی قینقاع دقیقا از همین عبارت استفاده می نمودند منتها با مفهومی دیگر که عبارت بود از (راعنا = راع+ نا) به معنای " ای نادان ما " که از این طریق به حضرت رسول توهین می نمودند . این مسئله تاجایی ادامه یافت که خداوند آیه ای در همین زمینه نازل فرمودند و عملا به کلمه "راعنا" اشاره فرمودند.(نسا 46)

     نویسنده کتاب "مسیح یهودی و فرجام جهان" می گوید هنگامی که "پیوریتن ها" از انگلیس وارد قاره امریکا شدند تا می توانستند اسامی عبری و یهودی بر سرزمین ها گذاشتند ولی تا جایی که می توانستند از همین شیوه استفاده می کردند تا اعتراض مسیحیان را موجب نشود.

     به عنوان نمونه مراد آنها از عبارت dc در انتهای نام واشنگتن (washington dc) برخلاف اینکه گفته می شود (dc district of columbia) است در حقیقت مخفف (David's capital)  بود که اولی به معنی "منطقه کلمبیا" و دیگری "پایتخت داوود" است.

     نکته جالب آنکه هم اکنون پسوند DC در انتهای نام شهر اورشلیم که از سوی صهیونیست ها استفاده می شود دقیقا به همین معناست (Jerusalem, D.C. =David's capital) و اشاره به پادشاهی قدرتمند پادشاه داوود دارد.

     مثال دیگر در این زمینه  واژه "هالیوود" است که با اندکی تغیییر املائی معنای چوب مقدس (عصای حضرت موسی) را می دهد در حالی که در حالت اصلی "holly" به معنای چوب درخت راش است و "holy" به معنای مقدس.

     آنگونه که مستحضر هستید این یک ترفند قدیمی در میان یهودیان است و شگفتی قرآن در آنجاست که برای عمل اینها از فعل مضارع استفاده کرده است که در ادبیات قرآنی به مفهوم استمرار است و به این معنی که این شگرد همیشگی آنهاست.

     مراد حقیر در باره جین نیز دقیقا همین مورد بوده است ، و الا بنده به اندازه نویسنده دستپاچه آن متن و مجریان من و تو در انگلیس می دانم که می توان یک سرچ ساده با عبارت "تاریخچه شلوار لی یا جین" در اینترنت انجام داد و بعد فقط کافی است یک copy  و paste نمایم (کما اینکه نویسنده مطلب مذکور دقیقا همین کار را کرده است).

     جالب اینجاست که نویسنده آن مطلب حتی متوجه صحبت های حقیر نشده و عبارت blue jinn  را نفهمیده است و در متنش سه نقطه گذاشته است. عزیزان مستحضر هستند که صهیونیست ها (بخوانید یهودیت تحریف شده) از blue jinn  (جن آبی) به عنوان راز هفتم از 13 راز نهان خود یاد می کنند و یاری گرفتن از "جن آبی" (شیاطین) از گذشته در میان ایشان رایج بوده است.

     وَ أَنَّهُ کانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً (سوره جن آیه 6)

     ترجمه : و اینکه مردمى از انس به مردمى از جن پناه مى‏بردند و همان ها باعث بیشتر شدن بدبختى انسان ها مى‏شدند.

     تشبه به شیاطین از آرزو های ایشان بوده است و البته ناگفته نماند آقای "لاوی" از یهودیان و صهیونیست های  متنفذ در صنعت پوشاک بود که توانست این لباس "لباس جین" را عملا جهانی کند و جالب اینکه نویسنده مقاله مذکور خودش نیزدر  انتهای متنش بی آنکه بداند و بخواهد و او را بشناسد به این فرد اشاره نموده است.

     متن مذکور:" بعد از جنگ، تولید کننده های معروف پوشاک از قبیل رانگلر(wrangler) و لی(lee) شروع به رقابت با لوی (levi) برای در دست گرفتن بازار جهانی کردند."

     درباره کفش هایی با پاشنه خیلی بلند باید گفت حدود دوسال بودکه ما متوجه این مدل سازی شدیم(البته کار آنها سال ها قبل آغاز شده بود) در این پروژه آرام آرام این کفش ها عملا از کفش هایی با پاشنه بسیار بلند به سُم (hoof) بدل گشت و بنده نسبت شیوع به این مسئله در کشور هشدار دادم و عرض کردم این پروسه قبلا در غرب استفاده شده و جواب داده است .به عزیزان پیشنهاد می گردد عبارت های زیر را در بخش تصاویر موتورهای جستجو گر سرچ فرمایند خودشان متوجه مطلب خواهند شد:

hoof shoes

lady gaga hoof shoes

alexander mcqueen hoof shoes

hoof shoes mcqueen

claw shoes

     در این پروسه طبق معمول سوپر استارها نیز به کمک صهیونیست ها آمدند و "استفانی جوآن آنجلینا جرمانوتا" (Stefani Joanne Angelina Germanotta)  معروف  به لیدی گاگا: خواننده، ترانه‌سرا و آهنگساز آمریکایی-ایتالیایی‌تبار به میدان آمد ، فردی که از آن برای جوانان غربی بتی ساخته شده است و مجله تایم (رسانه انحصاری صهیونیست ها) لیدی گاگا را در فهرست ۱۰۰ شخصیت تاثیرگذار جهان معرفی می نماید   تا بار دیگر فردی هرزه را برای جوانان به عنوان الگو معرفی نمایند.

کفش سم دار

کفش سم دار

کفش سم دار

کفش سم دار

کفش سم دار

سم کفش

کفش سم دار

     همانطور که مستحضر هستید دیدید که چگونه این کفش ها به مرور زمان تبدیل به سُم شدند. البته گیریم که نویسنده مطلب اطلاعی از جریان نماد شناسی در میان صهیونیست ها و فراماسونرها نداشته باشد اکنون لابد توجیه ایشان درباره استفاده از این کفش ها تشبه فرد به چهار پایان است که صد البته خانم ها بیشتر از سخن ایشان عصبی خواهند بود.

     وبسایت مذکور در جایی دیگر آورده است:

     " این استراتژیست در ادامه مطالب جالب تری می گوید و ادعا می کند: «بسیاری از این تیشرت ها را دیدم که نقش های پیچیده ای رویش است، این طلسم است. اعدادی روی این لباس ها خورده که اینها ابجد بعضی از شعارهای شیطانی است. مثلاً یارو زده 813، 418، شما نمی دانید چیست. اینها ابجد یک جمله است و کارکرد همان جمله را دارد و نکته دیگه اینا زمینه بازی طراحی کرده اند.. شما به هر حال هر مانتو می خواهید بخرید، از روی مانتوهای طراحی شده اینهاست. خیلی از دختران ما ابدا دوست ندارند این لباس ها را طراحی کنند. دختر عفیف است اما جوان است، دوست دارد شیک پوش باشد، دوست دارد متنوع لباس بپوشد، ندارد. لباس متنوع را فقط او برایش ارائه می دهد.» و این نشان می دهد انگلیسی زبانان هم به حروف اَبجَد که شیوه‌ای برای مرتب‌سازی حروف زبان عربی است که بر پایه الفبای اولیه خط فنیقی مرتب شده نیز مسلط هستند و لابد به عربی و فارسی هم مسلط هستند! "

     امان از جهل! نویسنده متن مذکور حتی زحمت به خرج نداده است تا اندکی در باره ابجد در میان اروپایی ها و یهودیان و حتی دیگر اقوام یک سرچ ساده نماید تا مشاهده فرمایند که ایشان هم ابجد دارند و نویسنده دستپاچه بی خبر بوده ست و جالب اینجاست که علم ابجد در اروپا و غرب تنوع بیشتری داشته و سیستم های عددی متفاوتی را شامل می گردد.

     عزیزان " numerology" مبحثی است که در آن به  معانی رمزی اعداد اشاره می شود. و در کابالا (عرفان یهود) به آن " gamatria / gematria " گفته می شود.

ابجد غربی

     ایشان در متنشان برای نمونه به عدد 418 اشاره کرده اند خوب است برای  تفنن هم که شده  نیم نگاهی به جلد کتاب "قانون آلیستر کراولی" شیطان پرست معروف قرن 19 و 20 میلادی بیاندازند تا ببینند 418 معادل چه کلمه ای است ؟ البته به شرطی که او را بشناسند.

کتاب قانون آلیستر کراولی

     در این تصویر 418 معادل ابجد عددی XCIII است که آن هم اشاره به  "آیواس"- Aiwass - یکی از شیاطین جنی دارد که با وی در ارتباط بوده است و کراولی ادعا می کند این کتاب را آیواس به وی وحی کرده است گفتنی است کاراکتر اصلی انیمیشن "مگا مایند" همان آیواس است ).

تصویر آیواس که کراولی ادعا کرد با ذغال آن را کشیده است

تصویر آیواس در انیمیشن مگا مایند بصورت جن آبی

     حالا ایشان احتمالا متوجه شده اند که چه گاف بزرگی داده اند. بله امروز آنچه بر تیشرت ها و لباس های جوانان ما نقش بسته نام شیاطین است.

     البته مثال در این زمینه بسیار زیاد است شما می توانید به حروف بی معنی تایپ شده در زیر هرم در یک دلاری مراجعه فرمایید که البته اینها برای جناب نویسنده بی معنی است چراکه مطابق با ابجد رومی می شود 1776 که سال استقلال امریکاست.

1776 دلار

     خوب است فرد مذکور به پروپاگاندای تبلیغاتی  عجیب امریکایی ها در جریان جنگ سرد با شوروی هم مراجعه فرمایند که درآن آمریکایی ها ابجد نام "گور باچوف " را معادل 666 محاسبه کردند و مطابق با کتاب مکاشفات یوحنا او را شیطان دانستند ، که ان شا الله ایشان این یکی را دیگر می شناسد و لابد اگر عقلشان را دست نویسنده سایت آینده نیوز می دادند بیچاره بودند چون اول عبارت "گوربا چوف " را به زبان عربی می برد تا ابجدش را محاسبه نمایند و چه فلاکتی هم متحمل می شد  چون عرب ها نه "گ" دارند و نه "چ"!

     بنده پیش از این ذهنیتی از سایت مذکور نداشتم و حتی اسم آن را هم نشنیده بودم لیکن نحوه نگارش متن که پر از توهین و بی انصافی بود و از طرفی دیگر ارتباط دادن حقیر با جناب آقای عباسی در نوع خود منحصر به فرد بود و ترس این تارنمای خبری از تبدیل شدن بنده  به عباسی دیگر جالبتر می نمود و از همه اینها مهمتر بی اطلاعی و جهل محض نویسنده درمورد مواردی بود که به زعم خود به تحلیل آنها پرداخته بود و البته تا آنجایی که وقتم اجازه می داد اندک پاسخی دادم و بقیه را به یک سخنرانی خاص در مورد پوشاک محول می نمایم.

     شایان ذکر است افراد بسیاری با بنده تماس گرفته و اعلام نمودند که در بخش نظرات اشتباهات و گاف های بزرگ این مقاله را پاسخ داده اند اما از سوی سایت تایید نمی شود فقط در یک مورد یکی از دوستان پزشک می گفت در بخش نظرات صحت مسئله عقیم شدن و ارتباطش با پوشش تنگ و چسبان را توضیح داده است که آن را هم تایید نکرده اند و این نشان می دهد که برخلاف نظر ابتدایی حقیر که نویسنده مقاله را در این حوزه (نمادشناسی صهیونیزم و مفاهیم دیگر آن) بی اطلاع می پنداشتم . خیر ؛ قصد و غرض نیز وجود داشته است و البته همسویی این مقاله با برنامه شبکه "من و تو"  خود جای تفکر دارد. امیدوارم حداقل سایت مذکور ، ابتدائی ترین رسالت  کار خبررسانی را انجام داده و شجاعت عذرخواهی را داشته باشد .(هرچند انتخاب سلیقه ای نظرات کاملا علمی خود گواه مطلب دیگری است!!!)

     عزیزانم اگر اصرار دانشجویان و پژوهشگران عرصه صهیونیزم نمی بود حتی یک دقیقه هم وقت خود را حرام نمی کردم تا پاسخ لندن نشینان را بدهم اما در عوض قول می دهم تا درباره پوشاک یک سخنرانی مفصل نمایم و از دست های پنهان داخلی در صنعت پوشاک پرده بر دارم!

     اما در پایان روی سخنم با سازندگان جوان مستند مذکور است که هدف این بمباران خارج نشینان و یاران داخلی!!! قرار گرفته اند که مبادا قدمی عقب بگذارند و بدانند که مستندشان بازخورد داشته که این گونه دشمنان قسم خورده این مرز و بوم را به واکنش واداشته است تا علیه شما برنامه ای تهییه نمایند.

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه) که صد البته نزدیک است.

گاف دیگر آینده نیوز

گاف دیگر آینده نیوز

 

بسم الله الرحمن الرحیم

     پس از پاسخکاراگاه گجت بنده به سایت آینده نیوز  در وبلاگ شخصی خودم و رجوع عزیزان پژوهشگر به این سایت و شرکت در بخش نظرات ُ هرچند از هر ده نظر فقط یکی را تایید می کردند لیکن در بخش نظر خواهی کاملا مشهود بود که چه افتضاحی به بار آورده اند

    جالب است سایت مذکور برای ایجاد فضای گفتگو پاسخ بنده را می گذارد لیکن آن را با فونتی ریز قرار می دهد و نکته جالب انتهای متن را خذف می کند تا مردم در همان جا نظر بنده را بخوانند و به مقاله اصلی رجوع نکنند

  در انتهای مقاله هم پاسخ خودش را گذاشته که مملو از گاف های جدید است به عنوان نمونه وی پس از کلی استمداد از حضرت کاراگاه گجت (برای محاسبه ابجد عربی: کاراجاه ججت)  آورده رائفی صاحب سایت رییس جمهور مجازی است در حالی که این سایت با آدرس anti666.ir یکی دیگر از فعالان مهدوی است و جالب اینکه نتیجه گرفته بنده از طرفداران مستند ظهور بسیار نزدیک است هستم و از مراجع قضایی خواسته تا با بنده برخورد شود!!!

براستی مراجع قضایی باید با سایت رییس جمهور مجازی برخورد کند یا باکسانی که برای شبکه های ماهواره ای انگلیسی (من وتو ) خوراک تهییه می کنند.

     نویسنده ذره ای تحقیق به عمل نیاورده تا ببیند بنده از منتقدین آن مستند بودم لابد طبق معمول در اینترنت سرچ فرموده اند.و عجیب اینکه وی باز هم علم ابجد را در میان غربی ها زیر سوال برده است و با عذر بد تر از گناه آن را مورس اعلام کرده و گویا متوجه نیست که ما حتی نام این علم را هم به ایشان گفتیم تا یاد بگیرند (جاماتریا) و در استدلالی کاملا پزشکی!!! افاضه فرموده چرا اروپایی ها عقیم نمیشوند. جالب است بدانید امروز در بیمارستان حضرت ولی عصر (عج) در جمع پزشکان و کادر بیمارستان برنامه داشتم و آنجا هم این مسئله مطرح شد علاوه بر موافقت تمامی (تاکید میکنم تمامی)پزشکان با این موضوع یکی از پزشکان حاضر  افزود دلیل آمار پایین عقیم شدن در کشورهای عربی دقیقا همین مطلب است.(پوشش آزاد لباسهای مردانه)

     ما گفتیم جریان این کفش ها در غرب هم به همین شکل آغاز شد و به اینجا کشید پس عزیزان مراقب باشید تا به کشور ما هم نیاید در حالی که این طور هم شد و متاسفانه امروز کفشهایی معروف به پاشنه بزی به سهولت در بازار قابل دسترسی است گویا این سایت خبری از همه جا بی خبر است.

     عزیزان آنها رسالت و دستوری را که به آنها داده شده اجرا کرده اند و شبکه من وتو هم ادامه داده است و حالا که گاف داده اند باید ماست مالی کنند شایان ذکر است  پاسخ آنها از دیشب تا کنون سه بار تغییر کرده و احتمالا ادامه دارد و باید یکی یکی گند کاری های خود را جبران نمایند.

     جالب اینجاست نویسنده متن بنده را مرتب با عنوان جوان یاد کرده و گفته افرادی به اندازه سن بنده سابقه پژوهش دارند. خوب خدا پدرشان را بیامرزد ، همان ها ما را پرورش داده اند ؛ خوب که چی ؟

      اما اگر منظورشان از جوان همان است که می دانند به یاد شعر زیر افتادم:

     جوان باهنر خواهی برو بر عمر او مشمَر

     که چند ساله جوان بهتر ز پنجاه ساله گاو نر

     من از علم و هنر پرسم ، تو از پیری سخن گویی؟

     اگر پیری بود علت شدی ابلیس پیغمبر

     برادران و خواهرانم به یمن قدم شما پژوهشگران آمار بازدید این سایت بالا رفته است و در بخش نظرات پس از فشار بازدید کنندگان ، و حداقل در بخش رد یا قبول یک نظر این سایت از آن با عنوان حمله یاد کرده است!!! البته نا گفته نماند اینکه خیلی از عزیزان که قبلا به این سایت رجوع می کرده اند و از مشتری های آن سایت بوده اند در تماس با حقیر گفتند که برایشان آشکار شده که این سایت رسالت رسانه ای نداشته و ابزار... است و دیگر به این سایت رجوع نخواهند کرد.(چه فکر می کردند چه شد؟)

     منتظر حملات جدید تر از نوع دیگر هستم ؛ اینها همه تکه های یک پازل هستند(شایعه ترور/ارسال سی دی محرمانه علیه بنده/ انگ طرفداری از سروش/من تو و آینده نیوز/دعوت از فعالان مهدوی برای نوشتن مقاله علیه بنده و...) خودمانیم ، دشمن به چه بیش فعالی افتاده است!!!

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که صد البته نزدیک است.(انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا)

به نام ما به کام دیگران!

به نام ما به کام دیگران!

"بسم الله الرحمن الرحیم"

     متاسفانه چندی است عده ای افراد سود جو و از خدا بی خبر در اقدامی شنیع و دور از انسانیت سی دی های بنده را بعضا تا مبلغ 4.000 تومان به فروش می رسانند  در حالی که بارها اعلام نموده ام تا این تاریخ با وجود نیاز های شدید مالی فعلا  سی دی های بنده کپی رایت نداشته و دوستان آزادند که آن را تکثیر کنند.

     اگر بحث در آمدهای مالی بود خودمان بهتر از هر کسی می توانستیم سی دی ها را       انتشار دهیم.

     تنها سی دی که از مجموعه مصاف تا کنون  کپی رایت داشته 2012 بوده که آن هم با فشار جنبش به طرف مقابل قرارداد فقط 38 روز کپی رایت داشت و در پایان اسفند سال گذشته مدت آن منقضی شد.(از 22 بهمن تا پاین اسفند)

     عزیزان ، بنده هرگونه در آمد مالی از سی دی هایم را توسط هر کس که صورت گیرد امری نا پسند می دانم و عرض می کنم که راضی نبوده و این اقدامشان قطعا حرام است.

     البته برخی عزیزان لطف داشته و برای کمک به جنبش اقدام به خرید برخی سی دی ها علی الخصوص نقد 2012 از جنبش  می نمایند.

     لطفا این مسئله را به گوش دیگر دوستانتان نیز برسانید تا به اسم ما اقدام

به چاپیدن مردم نکنند.

     تمام قصد ما از نداشتن کپی رایت این است که مردم بتوانند با کمترین هزینه به              مباحث دسترسی داشته باشند .

سال مرگ شیطان

سال مرگ شیطان

بسم الله الرحمن  الرحیم

به گزارش خبرنگار فرهنگی مشرق، امروز برای اولین بار در سطح کشور و به طور همزمان در ده ها شهر و مرکز استان تعدادی از نمادهای صهیونیستی و به ویژه ابلیسک به آتش کشیده شد.

سابق بر این برای اولین در سطح جهان در 22 بهمن سال گذشته، ابلیسک مهمترین نماد جریان فراماسونری و صهیونیسم جهانی در خلال راهپیمایی مردم تهران به آتش کشیده شده بود.
اخبار رسیده حاکی است امروز این نماد شیطانی در شهرهایی چون تبریز، اصفهان، ارومیه، شیراز، اردبیل، زنجان، داراب، تهران و ده ها شهر و مرکز استان در سطح کشور به آتش کشیده شد.
همچنین آخرین اخبار از کج شدن 3 درجه ای ابلیسک مشهور شهر واشنگتن حکایت دارد.

گفته میشود سست شدن زمین زیر این نماد شیطانی در خاک آمریکا بر اثر زلزله اخیر آمریکا باعث کج شدن آن در آستانه روز جهانی قدس شده است.

اصفهان:
 
 


تبریز: 



تهران:


 
 
 

 

 

 
 
 
 
 

 
 
 

 

 

 
 

تبصره ای بر آراء دوستان

تبصره ای بر آراء دوستان

برخی از دوستان فرموده بودند که آیه مذکور ارتباطی با جسمانیت شیطان ندارد

و یا فرموده بودند در زمان حضرت ابراهیم ظاهرا شیطان جسمانیت پیدا کرده و اگر جسم نمی بود چشمش نیز کور نمی شد و یا اینکه در زمان حضرت ابراهیم قوم برادر زاده اش "لوط" اولین بار با ابلیس لواط نمودند و ...

در پاسخ باید گفت :

1- بحث ارتباط شیطان درباره پیامبران را به کل باید با دیگر انسان ها مجزا نمود چراکه بسیاری از مسائل این بزرگواران با ما سازگاری ندارد اعم از عصمت ایشان ، آگاهی از علوم خفیه ، انجام معجزات و ...

2- دوره قبل از بعثت و بعد از بعثت حضرت رسول درباره برخی ویژگی ها و اختیارات جنیان کاملا مجزا است و دو دوره متفاوت محسوب می شود و از این رو شیاطین من الجن نیز تحت این قانون قرارمی گیرند.

3- هر حدیثی که با قرآن تطابق نداشته باشد را بنا بر فرمایش معصوم باید بر سینه دیوار زد!

4- برخی شباهت ها بین تجسم و تمثل وجود دارد که باعث اشتباه و خلط مبحث شده است.

برای نمونه در برخی داستان ها آمده است که در جریان قوم لوط (علیه السلام) اولین کسی که مردم را به لواط فراخواند و خود در آن عمل شرکت نمود خود ابلیس بود!

در این زمینه باید گفت این ماجرا در تضاد با آیه قران قرار دارد که ابلیس می گوید من فقط شما را دعوت کردم و فیزیکی کاری را انجام نداده ام.

همچنین باید گفت رابطه جنسی با جنیان نیازی به تجسم ندارد چراکه در حالت های خلسه نیز این مسئله روی داده است و در منابع دینی درباره آن فراوان سخن به میان آمده است.

همچنین انسان در عالم رویا نیز دچار تجربیاتی شبیه به این مسئله بوده است (احتلام در خواب).

نکته دیگر این است که تمام موارد مذکور یا مربوط به پیامبران است و یا قبل از اسلام که در هر حالت با توجه به توضیحات داده شده مسئله حل شده است.

همچنین باید گفت در تاریخ ، مواردی آمده است که قطعا تحریف است و با عمد و هدف سوء صورت گرفته است.

برای نمونه :

می گویند در جنگ احد شیطان فریاد زد که پیامبر کشته شده است و این خبر دروغ موجب دلسردی مسلمانان شد و ایشان را تا مرز شکست پیش برد.

باید گفت ایجاد صدا از ویژگی های "جهان جسمانی" است ؛ فلذا این خبر ، دروغ محض است که تحریف گران یهودی برای گم کردن نقش خود و یارانشان از تاریخ ، انجام داده اند و گناه را به گردن شیطان انداخته اند.

سعد ابن عباده که از حضار در سقیفه بنی ساعده بود پس از چند روز پشیمان شد و به امیرالمومنین رجوع کرد و تقاضای عفو نمود و جالب اینکه چندی بعد جسد وی را در بیابان یافتند ؛ در حالی که با شمشیر کشته شده بود . جالب اینجاست که چندی بعد شایعه کردند که وی توسط جنیان با شمشیر کشته شده است!!!

در این مورد نیز ترورگران ، با جسمانیت دادن به جنیان رد خود را گم کرده اند.

و در پایان باید گفت حتی تمثل ابلیس بر انسان های عادی نیز عملا نادر است تا چه رسد به تجسد وی!!!

برای نمونه شخصیت "فاطمه" در سریال "سقوط یک فرشته" نمونه یک انسان نرمال و مومن است و هرگز ابلیس بر او متمثل نخواهد شد چه رسد به جسم که زنگ در حیاط را هم بزند.

و دیگر اینکه تمثل نیز معمولا بر یک فرد صورت می گیرد ؛ اما ما در این سریال می بینیم که این شیطان مجسم را همه می بینند ؛ از جمله حاج حبیب، فاطمه ،سارا ، نیما و ...

براستی شخصی چون فاطمه به چه کسی می تواند اعتماد کند؟

آیا با این تفکر نباید همه اطرافیان را ابلیس دانست(یا حتی احتمالش را داد)؟ دوستانی که هر لحظه ممکن است به یکباره از کنارمان ناپدید شوند؟

در یک کلام می توان گفت ، جسمانیت ابلیس در عصر حاضر – با توجه به موارد مذکور (آنچه در سریال ها دیدیم) عملا غیر ممکن است.

برای کسب اطلاعات بیشتر به سخنرانی "جن شناسی مدرن " از حقیر مراجعه فرمایید.

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

به امید ظهور مولا و سرورمان حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که صد البته نزدیک است.

شکارچی شنبه

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

دیشب پس از مدتها فرصت کردم به سینما بروم!

موضوع فیلم در حوزه پژوهش هایم بود ، و به واکاوی جریان صهیونیزم و رفتارشناسی ایشان و مبنای فکری چنین کنش هایی می پرداخت.

قبلا از واکنش صهیونیستها نسبت به این فیلم مطالبی را به صورت پراکنده و جسته و گریخته شنیده و خوانده بودم. از جمله  ممونع الورود شدن جناب علی نصیریان هنرمند توانمند عرصه سینمای کشورمان به ایالات متحده امریکا.

راستش قصد نقد فنی فیلم و بررسی فاکتور ها و گزاره های هنری فیلم را ندارم و این عرصه را به نقادان متخصص واگذار می نمایم  از این رو  در باره مضامین و مفاهیم صهیونیزم شناسی آن سخن خواهم راند!

شگفتی بی خبران:

یکی از مهمترین اتفاقاتی که تقریبا بلا استثنا در باره تمام  افرادی که برای اولین بار در حوزه صهیونیزم و شناخت یهودیت تحریف شده وارد می شوند روی می دهد، شگفتی بیش از حد فرد و باور نکردنی بودن موارد مورد پژوهش است، تا جایی که فرد احساس می کند دچار توهم توطئه شده و در فضایی دیگر از معلومات و معمولات زندگی گذشته به سر می برد. در حالی که این واقعیت محض است وآنچه فرد دیده یا خوانده بخشی جزئی از جنایات این جریان در جهان است و به سبب کنترل رسانه ای که این شبکه شیطانی در دنیا دارد مردم در کمترین میزان آگاهی از ترفند ها و نقشه هایشان هستند (پروتوکول شماره پانزده).

روزانه در دنیا حدود 45 ملیون کلمه خبر تولید می شود که بیش از 90 درصد آن در 4 بنگاه صهیونیستی آسو شیتد پرس،یونایتد پرس،فرانس پرس و رویترز ، تولید می شود و طبیعی است که هیچ اخباری علیه صهیونیستها پخش نشود.

غالب عزیزانی که در حوزه صهیونیزم اطلاعی ندارند از دیدن این فیلم تعجب فراوان می کنند و آنرا آنتی سمیتیستی (ضد یهود) می پندارند در حالی که بسیاری از موارد مطروحه در فیلم به لحاظ محتوای پژوهشی صحت دارد.

متون دینی منحرف:

یکی از مهمترین شاخصه های این فیلم متوجه نمودن نگاه مردم به پشتوانه دینی بسیاری از جنایتهای صهیونیستها است،

قرآن کریم بارها به جریان تحریف در میان یهودیان اشاره می کند و در روایات فراوان نیز به آن اشاره شده است (یحرفون الکلم عن مواضعه و...) پژوهشگران زیادی نیز اعم از مسلمان ، مسیحی و حتی یهودی همچون اسرائیل شاهاک در این باره مطلب بسیاری نگاشته و پژوهش های فراوان نموده اند، حتی برخی پژوهشهای فرادینی زبان شناسی نیز وجود ادبیات گوناگون و متنوع نویسندگان در بازه های زمانی مختلف را در نگارش این کتب تایید نموده اند:

«در قدیم مردم معتقد بودند که موسى تورات را نوشته است، اما مطالعات جدید کتاب مقدس نشان مى‏دهد که پاسخ به مساله اصل و منشا اسفار تورات از آنچه در ابتدا تصور مى‏شود، دشوارتر است. تورات در طول نسلها پدید آمده است. در ابتدا روایتهایى وجود داشت که قوم یهود آنها را به طور شفاهى به یکدیگر منتقل مى‏کردند، سپس روایات مذکور در چند مجموعه نوشته شد که برخى از آنها در باب تاریخ و برخى در باب احکام بود.سرانجام در قرن پنجم قبل از میلاد این مجموعه‏ها در یک کتاب گرد آمد. کسانى که در این کار طولانى و پیچیده شرکت کردند بسیار بودند و نام اکثریت قاطع آنها را تاریخ فراموش کرده است. به عقیده یهودیان و مسیحیان، الهام الهى در همه مراحل تالیف تورات، همراه و پشتیبان بوده است‏» .( توماس میشل، کلام مسیحى، ترجمه حسین توفیقى، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، قم، چاپ اول، 1377ش . ، ص‏32 .)

در واقع باید گفت جریان منحرف تحریف گر در بنی اسرائیل تا جایی که توانستند دست به تحریف متون دینی اعم از تورات و دیگر کتب عهد عتیق زده اند و بسیاری از مشکلات فاناتیستی  صهیونیزم جهانی را باید محصول این جریان تحریفی دانست.

متاسفانه امروز بسیاری از جنایات اسرائیل ماهیتی کاملا عقیدتی داشته و بعضا برخی خاخام های صهیونیست بابت تک تک  اعمال خود توجیه دینی دارند.

این تفکر تحریف شده چنان نژاد پرستانه است که غیر یهودیان را انسان ندانسته و در برخی احکام تلمودی کشتن ایشان را نیز جایز می داند .

آنچه شارون در صبرا و شتیلا انجام داد بنا بر روایات تاریخ خود یهودیان ، سالها قبل در زمان یوشع بن نون نیز اجرا شده بود. (رجوع کنید کتاب یوشع باب هشت آیات 1 تا 29) فلذا از این نظر این رفتار های سبعانه کاملا ریشه در کتب تحریف شده و از سویی دیگر برداشتهای مغرضانه از متون دینی دارد.

در بسیاری از سکانس های این فیلم کاراکتر نقش  علی نصیریان (حانان) پس از انجام جنایاتش فراز هایی از متون دینی را زمزمه می کند ، که گواهی بر این مدعاست.

در همین راستا  نگاه دینی به جنایات صهیونیستها در این فیلم ، واکنش نماینده کلیمیان در مجلس را  منجر شد .

اعتراض نماینده کلیمیان در مجلس به اکران فیلم شکارچی شنبه 

البته در بخش هایی از فیلم برخی موارد درست رعایت  نشده است که البته در مجموع به مفهوم کلی آن آسیب چندانی وارد نکرده است.

برای نمونه می توان به نحوه وراثت خونی و نژادی یهودیان اشاره نمود که از طریق زن (مادر) صورت می گیرد ، لذا در خواست ازدواج با زنی میسحی برای به دنیا آوردن فرزندان بسیار توسط یک خاخام نژاد پرست چندان توجیه پژوهششی ندارد.

 وهابیت عروسک خیمه شب بازی یهود:

یک دیگر از شاخصه های این فیلم راباید در بررسی وهابیت و منتسب دانستن آن به جریان صهیونیزم دانست، نویسنده فیلم نامه و پژوهشگران آن ، چنین گزاره ای را در کاراکتر شخصیت عرب فیلم با چفیه قرمز رنگ گنجانده اند و ایشان را نوکران صهیونیزم جهانی و خاخامیسم تحریف گر بنی اسرائیل نشان داده اند، علی الخصوص که در پایان فیلم این فرد ، با چشم کور شده بی شباهت به مفتی اعظم سابق وهابیون "ابن باز" و یا "عبد العزیز آل شیخ " نیست.

بن باز و عبد العزیز آل شیخ

در این باره سخن بسیار است و حقیر کوچکترین شکی در انتساب وهابیت به صهیونیزم ندارم و این امر از زوایای گوناگون اعم از نحوه شکل گیری، حامیان وهابیت، عملکرد ایشان، تفکرات انحرافی شدید این فرقه و غیره به سادگی قابل بررسی است.

گفتنی است حکام سعودی و مفتیان وهابی دو بازوی این جریان شوم هستند که هریک نقش تعریف شده خاص خود را دارد، آنچه امروز در بحرین و یمن توسط سعودی ها در حال وقوع است به لحاظ مفهومی هیچ تفاوتی با جنایات صهیونیستها نداشته و در هردو  قربانی انسانی تقدیم به شوم ترین اهداف شیطانی می گردد.

در زیر سندی را می بینید که پدر ملک عبد الله (پادشاه کنونی عربستان) به صهیونیست ها  فلسطین را تقدیم می کند ، گفتنی است  این سند در در شوال سال 1329 هجری قمری مصادف با سال 1972 میلادی   توسط  مجله کویتی "العربی" افشا شد:

«بسم الله الرحمن الرحیم
انا السطان عبدالعزیز ابن عبدالرحمن الفیصل السعود أقر و أعترف الف مرّة للسیر برسی کوکس مندوب بریطانیا العظماء لا مانع عندی من إعطاء فلسطین للمساکین الیهود او غیرهم کما تراه بریطانیة التی لا أخرج عن رأیها حتی تصیح الساعة.»
 

سند اعطای فلسطین به یهودیان توسط عبد العزیز ابن عبد الرحمان

 
ترجمه:
«به نام خداوند بخشاینده مهربان
من، سلطان عبد العزیز بن عبدالرحمن آل فیصل آل سعود، نزد سِر "پرسی کوکس" ‌نماینده بریتانیای کبیر، اقرار و هزار بار اعتراف می‌کنم که هیچ مانعی برسر راه اعطای فلسطین به یهودیان بینوا و غیربینوا، آنگونه که بریتانیا صلاح می‌داند نمی‌بینم و من از دیگاه آنها تا قیام قیامت، عدول نخواهم کرد.»

مسیحیت و اسلام دو بال پرنده صلح:

خداوند در قرآن می فرماید:

* لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشرَْکُواْ  وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى‏  ذَالِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَ رُهْبَانًا وَ أَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبرِونَ(82 مائده)

ترجمه: بی شک دشمن‏ترین مردم نسبت به کسانى که ایمان آورده‏اند را یهود و مشرکان خواهی یافت ، و مهربان‏ترین کسان نسبت به آنان که ایمان آورده‏اند کسانى را مى‏یابى که مى‏گویند: ما نصرانى (مسیحی) هستیم. زیرا بعضى از ایشان کشیشان و راهبان هستند و آنها سرورى نمى‏جویند.

از دیگر منظر هیچ تفاوتی میان مسلمانان و مسیحیان برای یهود وجود ندارد و هردو ایشان کافر قلمداد شده و بر این مبنا می توان با ایشان نوع خاص ر فتار را آنچنان که احکام تلمودی بیان می دارد انجام داد.

در طول تارخ نیز یهودیان و مسیحیان بارها و بارها با هم جنگیده اند و اسناد تاریخی در این حوزه بیش از حد تصور است. لیکن صهیونیزم جهانی توانسته با ایجاد تحریف در میان مسیحیان و شکل دادن جریانی موسوم به ایونجلیسم (شبیه آنچه در اسلام با عنوان وهابیت به وقوع پیوست) توان مسیحیان را صرف جنگیدن با مسلمانان نماید  و در این برنامه ریزی دقیق دو دین اسلام و مسیحیت به جای اتحاد - به نفع یهود - به جان هم بیافتند.(امروز تحقق نیل تا فرات صهیونیزم جهانی بر عهده  امریکای اوینجلیست است !!! ).

و این یعنی تبدیل نمودن تهدید ها به فرصت به بهترین نحو ممکن.

در هر حا باید گفت سرزمین  فلسطین در عین اهمیت برای یهودیان و مسلمانان برای مسیحیان نیز مقدس بوده و ایشان نیز در این مورد دغدغه های خاص خود راداند.

در این فیلم نگاه ابزاری یهودیان به مسیحیان در قالب کاراکتر زن فیلم نشان داده شده است ، هرچند ما در باره اوینجلیستها چیزی نمی بینیم.

در  پایان  باید گفت : نباید بحث دشمن شناسی و معرفی جریانات انحرافی جهانی محدود به چند فیلم در مقاطع خاص شود بلکه باید در یک طرح کلان تک تک این فیلم ها و سریالها و هر تولید دیگری همچون دانه های یک تسبیح با شند که پشت سر هم برنامه ای را پیش ببرند.

شایان ذکر است حمایت مردمی از چنین تولیداتی بسیار بسیار مهم بوده و سببب دلگرمی تولید کنندگان خواهد شد. در این راستا اقدام دانشجویان دانشگاه  امام صادق (ع) در اعطای نشان شجاعت به دست اندر کاران فیلم حرکتی موثر و استراتژیک بود.

دیگر اینکه نگاه به تولیدات در این عرصه حتما و باز تاکید می کنم حتما باید جهانی بوده و کیفیت مطلوب به لحاظ محتوایی و فرمی جهت رقابت  در عرصه های جهانی را دارا باشد.

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عج) که صد البته نزدیک است.

نشانه های ماسونی جام جهانی2010

نشانه های ماسونی جام جهانی2010

بسم الله الرحمن الرحیم

همانگونه که در مقاله "خاورمیانه آبستن تحولات بزرگ" عرض نمودم دستگاه پروپاگاندای صهیونیزم همیشه از ورزش علی الخصوص فوتبال به بهترین نحو برای انحراف افکار عمومی بهره برده است، که نمونه بارز آن بازی های جام جهانی 2010 است لذا خالی از لطف نیست تا شواهد و مصادیق بیشتری که نشانگر عقبه شیطانی و ماسونی این جریانات است خدمت دانش دوستان عزیز ارائه گردد.

2010

قبلا عرض شد که آفریقای جنوبی و اسرائیل تنها کشورهایی هستند که در تلاقی طول و عرض جغرافیایی 33 درجه قرار گرفته اند و جالب اینکه ایران پس از انقلاب سال 57 تنها با این دو کشور ارتباط سیاسی نداشت و آن نیز به سبب مخالفت با حکومت های آپارتایدی حاکم بر این کشور ها و همدردی با مردم مظلوم فلسطین و سیاه پوستان افریقایی بود، اینکه برای اولین بار به یک کشور آفریقایی اجازه برگزار کردن مسابقات را داده اند عجیب نیست؟

مگر نه اینکه این بازی ها در تاریخ 11 ژوئن آغاز گشت و بازی فینال  در 11 ژولای انجام خواهد شد (ژوئن و ژولای به ترتیب ششمین و هفتمین ماههای سال میلادی هستند که جمعشان 13 می شود ).

2010

اگر در طرحهای مثلثی  منقوش بر روی توپ این بازی ها که حرف و حدیث های زیادی نیز در باره آن (توپ)بوجود آمده اندکی دقت بفرمایید متوجه خواهید شد که روی بدنه توپ چهار هرم آیرودینامیک طراحی شده که در کنار هر ضلع آن یازده مثلث یا هرم کوچکتر قرار دارد که مجموعا در اطراف هر مثلث بزرگ ۳۳ مثلث یا هرم کوچک جای می گیرد!

همچنین در طراحی این توپ از یازده رنگ استفاده شده است که موارد مذکور اشاره به دو عدد فوق مقدس ماسونها یعنی یازده و سی وسه دارد!(گفتنی است اعداد نه ، یازده ،سیزده و سی وسه اعداد مقدس ماسونها هستند و در این میان ۱۱ از اهمیت ویژه ای برخوردار است).

شاید بگویید تمامی این موارد می تواند اتفاقی باشد،اما اگر خوب دقت بفرمایید بر روی توپ این بازی ها با عبارت عجیبی مواجه می شوید که دیگر هر گونه شکی را بر طرف می سازد!

"Jabulani"

گفتنی است این واژه  در واقع یاد آور نام خدای شیطانی ماسونهاست که بر روی این توپ نقش بسته است ، Jahbulon خدایی مرکب از یهوه (خدای یهودیان)   ،بعل(خدای شیطانی مردم بین النهرین و کنعان ) و  "آن" نام اوسیریس (خدای مردگان در مصر باستان) است.این کلمه در فارسی "یه بال آن" تلفظ می شود.

یه بال آن

در واقع یهودیان سامری نسب که از دین موسی (ع) منحرف گشتند ، پرستش این خدایان (بعل و اوسیریس) را که از مردمان مصر و بابل وام گرفته بودند  وارد دینشان کردند و به پرستش خدایی جدید به نام Jahbulon پرداختند.و امروز نیز فرزندان نا مشروع این شبکه شیطانی یعنی فراماسونها (البته در درجات بالای سازمان)و شبکه ایلومیناتی نیز این موجود را مورد پرستش قرار می دهند

شایان ذکر است بنا بر گفته مسئولان فیفا "Jabulani" نام یکی از یازده(باز هم عدد 11) زبان زنده ایست که در افریقای جنوبی تکلم می شود و بنا بر قولی دیگر "Jabulani" را فعلی به معنای شادکردن در زبان "زولو" ( Zulu)   دانسته اند!

آیا واقعا توپ بازی های جام جهانی جایی برای نوشتن کلمه ای ، آن هم بر مبنای یکی از 11 زبان زنده آفریقا است!!!

2010

بر روی این توپ ما شاهد لوگوی بازی های2010 نیز هستیم اما نکته بسیار عجیب و درخور توجه وجود تصویر سر پرنده ای در گوشه بالا و سمت راست لوگو است که بدون هیچ توجیهی در آنجا قرار گرفته است.

هروس

اما حقیقتا باید بدانید که این تصویر چشم "هروس" خدای پاگانیستی و شیطانی ماسونها است(هروس فرزند ایسیس و اوزیریس است که او را به شکل شاهین نشان می دهند) .

هروس

ماسونها با بیشرمی تمام عیسی (ع) را همان هروس و حضرت مریم (س) را ایزیس می دانند و در عموم نگاره ها و تندیسها آنچه نقش کرده اند هروس و ایزیس هستند نه حضرت مریم و مسیح(علیهما السلام)

در میان ورزشگاه هایی که برای جام جهانی 2010 ساخته شده اند، ورزشگاه دوربان از ویژگی خاصی برخوردار است .

  اگر از بالا به این ورزشگاه نگاه باز هم الگوی تک چشم را می بینید ، اما نکته جالبتر اینکه نام این ورزشگاه "MOSES" به معنای "موسی" می باشد که گمان مبنی بر نقش یهودیان و صهیونیستها در پس پرده این جریانات را تقویت می نماید.

MOSES

به راستی این همه اصرار بر الحاد و استفاده از نماد های شیطانی برای چیست؟

مگر نه اینکه ماسونها در هر موردی که از نماد گرایی استفاده نمودند بلافاصله فتنه ای را طراحی و اجرا کرده اند؟

ما باید در این بازی ها یا بعد از آن منتظر چه چیز باشیم؟

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف که صد البته نزدیک است.

روز قدس

روز قدس

بسم الله الرحمن الرحیم


انقلاب های منطقه، به هم ریختن اوضاع اقتصادی در غرب، اعتصابات و تجمعات گسترده مردم در سرزمین های اشغالی و از همه مهمتر بیداری اسلامی همه و همه باعث شده است که روز قدس امسال رنگ و بویی دیگر داشته باشد.

برادران و خواهرانم باید امسال سنگ تمام بگذارید چراکه صهیونیزم جهانی از بیم بیداری اسلامی شدیدا در حال فعالیت و متوجه نمودن اعراب به ایران اسلامی با عنوان دشمن درجه یک اعراب و مجوسان رافضی است.

تجربه نشان داده است هرگاه فشار کشورهای مسلمان علی الخصوص همسایگان این رژیم جعلی زیاد می شود ، اسرائیل این انرژی و شور را به سمتی دیگر منحرف می گرداند(نمونه اش جنگ عراق با ایران).

چندی است در فضای مجازی و سایبری موج عجیبی علیه ایرانیان به راه افتاده است تا از این روش برای تنفس اسرائیل استفاده نمایند .

همانطور که در پستی دیگر عرض نمودم باید در فضای مجازی با این موج اتحاد شکن در جهان اسلام مقابله نماییم و از آنجاکه بر همگان آشکار است که روز قدس ابتکار ایرانیان است باید به نحو احسن از این یادگار امام خمینی (ره) حسن استفاده نموده و در حالی که اسرائیل در گیر اعتصابات داخلی است علاوه بر محکم نمودن ریشه های پیوند در میان مسلمانان فشاری جهانی را علیه این غده سرطانی وارد نماییم. و فراموش نکنیم اولین روز قدس پس از بیداری اسلامی باید رنگ و بویی متفاوت داشته باشد.

در این راستا موارد زیر پیشنهاد می گردد:

      1-تمام عزیزانی که توانایی حضور در فضای سایبری را دارند روز قدس را به موجی خبری حد اقل در جهان اسلام تبدیل نمایند (ثبت صفحاتی به نام روز قدس به زبان انگلیسی و عربی درفیس بوک و اتاقهای گفتگوی مسلمانان و یا هر روش دیگری )

      2- به آتش کشیدن پرچم اسرائیل ، امریکا ، ناتو و انگلیس در راهپیمایی ها و در دست داشتن شعار هایی با مضامین وحدت بخش علیه صهیونیزم جهانی

      3-به آتش کشیدن نماد آبلیسک در تمام شهر های ایران اسلامی در راهپیمایی روز قدس و پیشنهاد چنین کاری به دیگر مسلمانان برای تبدیل نمودن این کار به یک سنت ضد صهیونیستی در سالهای دیگر  (جریان شیطانی صهیونیزم تعصبی عجیب در مورد آبلیسک دارد)

      4-از تمام فعالیت های شما عزیزان باید مستندات تصویری تهییه شده و در اسرع وقت در فضای مجازی منتشر گردد لذا خواهش مند است از لحظه سردادن شعار های اسلامی و همچنین وحدت بخش و نیز به آتش کشیدن پرچم ها و نماد هایشان  فیلم و عکس تهییه نموده و آنرا در اینترنت به نام شهر خود و همچنین ایران عزیز آپلود نمایید.(برای نمونه کاری کنید نتیجه سرچ کلمه آبلیسک در یوتیوب صد ها فیلم از به اتش کشیدن این نماد شیطانی در تک تک شهر های ایران باشد و یا کسی با سرچ کلمه اسرائیل در چنین سایت هایی نتیجه ای جز کلیپ های ضد صهیونیستی بدست نیاورد ).

تا جمعه فرصت چندانی نداریم فلذا عزیزان در انتشار این مطلب و برنامه ریزی در شهرهایشان برای حضور گسترده در راهپیمایی و هچنین رسانه ای نمودن این امر در فضا های مجازی مانند فیس بوک سعی جدی نمایند.

به امید یک پارچگی امت رسول الله(صلی الله علیه و اله وسلم) و به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که صد البته نزدیک است.

۲ داستان آموزنده و کوتاه

۲ داستان آموزنده و کوتاه


داستان آموزنده جدید - www.RadsMs.com

داستان کوتاه (استجابت دعا)

مردی از میان جمع بلند شد و گفت:

” چه کنیم که دعایمان مستجاب شود؟”

حضرت پاسخ داد: با زبانی دعا کنید که با آن گناه نکرده باشید.

مرد متعجب و ناراحت گفت: یا رسول الله (ص) همه ما زبانی آلوده به گناه داریم!

حضرت فرمودند : زبان تو برای تو گناه کرده است نه برای برادر تو .

پس زبان تو نسبت به برادرت بی‌گناه است و زبان او نسبت به تو .

برای یک‌دیگر دعا کنید تا مستجاب شود  . . .

التماس دعا در این شبهای قدر . . .

 

داستان آموزنده (همیشه شکر کذار باشیم)

روزی مردی خواب عجیبی دید، او دید که پیش فرشته‌هاست

و به کارهای آنها نگاه می‌کند، هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت

مشغول کارند و تند تند نامه‌هایی را که توسط پیک‌ها از زمین می‌رسند،

باز می‌کنند، و آنها را داخل جعبه می‌گذارند. مرد از فرشته‌ای پرسید، شما  چکار می‌کنید؟

فرشته در حالی که داشت نامه‌ای را باز می‌کرد، گفت:

این جا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می‌گیریم. مرد

کمی‌ جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می‌گذارند

و آنها را توسط پیک‌هایی به زمین می‌فرستند.

مرد پرسید: شماها چکار می‌کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت:

این جا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت‌های خداوندی را برای بندگان  می‌فرستیم.

مرد کمی‌جلوتر رفت و دید یک فرشته‌ای بی کار نشسته است

مرد با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بی کارید؟

فرشته جواب داد: این جا بخش تصدیق جواب است.

مردمی‌که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند، ولی فقط عده بسیار کمی‌جواب

می‌دهند. مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می‌توانند جواب بفرستند؟

فرشته پاسخ داد: بسیار ساده فقط کافیست بگویند “خدایا شکر”

۲ داستان کوتاه جالب و خواندنی

۲ داستان کوتاه جالب و خواندنی


داستان جالب  - www.RadsMs.com

داستان جالب (تجزیه و ترکیب !)

روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟….
بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد!
مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!

داستان آموزنده (آب شور)

مردی از دست روزگار سخت می نالید. پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست.استاد لیوان اب نمکی را به خورد او داد و از مزه اش پرسید؟
آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت: خیلی شور و غیر قابل تحمل است.
استاد وی را کنار دریا برده و به وی گفت همان مقدار اب بنوشد و بعد از مزه اش پرسید؟
مرد گفت: …
خوب است و می توان تحمل کرد.
استاد گفت شوری آب همان سختی های زندگی است. شوری این دو آب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود. سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست که مزه انرا تعین می کند پس وقتی در رنج هستی بهترین کار بالا بردن ظرفیت و درک خود از مسائل است

۲ داستان کوتاه و آموزنده جدید

۲ داستان کوتاه و آموزنده جدید


داستان آموزنده - داستان پند آموز - RadsMs.com

داستان کوتاه (زخم خارپشت)

در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند

می گویند خارپشتها وخامت اوضاع رادریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگررا حفظ کنند… وقتی نزدیکتر به هم بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگررا زخمی میکرد بخاطرهمین تصمیم گرفتند ازهم دور شوند ‫ولی از سرما یخ زده میمردند… ازاینرو مجبور بودند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسلشان از منقرض شود. پس دریافتند که بهتر است باز گردند و گردهم آیند و آموختند که : با زخم های کوچکی که همزیستی با کسان بسیار نزدیک بوجود می آورد زندگی کنند ، چون گرمای وجود دیگری مهمتراست… و این چنین توانستند زنده بمانند…
بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم می آورد بلکه آن
است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنارآید و خوبیهای  آنان را تحسین
نماید…

بدبختی این حسن را دارد که دوستان حقیقی را به ما می شناساند… بالزاک

داستان آموزنده (زندگی مثل چای است)

گروهى از فارغ التحصیلان قدیمى یک دانشگاه که همگى در حرفه خود آدم هاى موفقى شده بودند، با همدیگر به ملاقات یکى از استادان قدیمى خود رفتند. پس از خوش و بش اولیه، هر کدام از آنها در مورد کار خود توضیح می داد و همگى از استرس زیاد در کار و زندگى شکایت می کردند. استاد به آشپزخانه رفت و با یک کترى بزرگ چاى و انواع و اقسام فنجان هاى جوراجور، از پلاستیکى و بلور و کریستال گرفته تا سفالى و چینى و کاغذى (یکبار مصرف) بازگشت و مهمانانش را به چاى دعوت کرد و از آنها خواست که خودشان زحمت چاى ریختن براى خودشان را بکشند.
پس از آن که تمام دانشجویان قدیمى استاد براى خودشان چاى ریختند و صحبت ها از سر گرفته شد، استاد گفت: «اگر توجه کرده باشید، تمام فنجان هاى قشنگ و گران قیمت برداشته شده و فنجان هاى دم دستى و ارزان قیمت، داخل سینى برجاى مانده اند. شما هر کدام بهترین چیزها را براى خودتان می خواهید و این از نظر شما امرى کاملاً طبیعى است، امّا منشاء مشکلات و استرس هاى شما هم همین است. مطمئن باشید که فنجان به خودى خود تاثیرى بر کیفیت چاى ندارد. بلکه برعکس، در بعضى موارد یک فنجان گران قیمت و لوکس ممکن است کیفیت چایى که در آن است را از دید ما پنهان کند.
چیزى که همه شما واقعاً مى خواستید یک چاى خوش عطر و خوش طعم بود، نه فنجان. امّا شما ناخودآگاه به سراغ بهترین فنجان ها رفتید و سپس به فنجان هاى یکدیگر نگاه مى کردید. زندگى هم مثل همین چاى است. کار، خانه، ماشین، پول، موقعیت اجتماعى و …. در حکم فنجان ها هستند. مورد مصرف آنها، نگهدارى و دربرگرفتن زندگى است. نوع فنجانی که ما داشته باشیم، نه کیفیت چاى را مشخص می کند و نه آن را تغییر می دهد. امّا ما گاهى با صرفاً تمرکز بر روى فنجان، از چایى که خداوند براى ما در طبیعت فراهم کرده است لذت نمی بریم.
خداوند چاى را به ما ارزانى داشته نه فنجان را. از چایتان لذت ببرید. خوشحال بودن البته به معنى این که همه چیز عالى و کامل است نیست. بلکه بدین معنى است که شما تصمیم گرفته اید آن سوى عیب و نقص ها را هم ببینید. در آرامش زندگى کنید، آرامش هم درون شما زندگى خواهد کرد

داستان آموزنده “قدرت بیان”

داستان آموزنده “قدرت بیان”


داستان آموزنده - www.RadsMs.com

جان دوست صمیمی جک در سر راه مسافرتشان به منهتن

پس از سفارش صبحانه در رستوران به جک گفت:

یک لحظه منتظر باش می روم یک روزنامه بخرم.

پنج دقیقه بعد، جان با دست خالی برگشت.

در حالی که غرغر می کرد، با ناراحتی خودش را روی صندلی انداخت.

جک از او پرسید: چی شده؟

جان جواب داد: به روزنامه فروشی رو به رو رفتم. یک روزنامه صبح برداشتم

و ده دلار به صاحب دکه دادم. منتظر بقیه پول بودم،

اما او به جای این که پولم را برگرداند، روزنامه را هم از بغلم در آورد.

به من گفت الان سرم خیلی شلوغ است و نمی توانم برای کسی پول خرد کنم.

فکر کرد من به بهانه خریدن یک روزنامه می خواهم پولم را خرد کنم.

واقعم عصبانی شدم. جان در تمام مدت خوردن صبحانه از صاحب روزنامه فروشی

شکایت می کرد و غر می زد که او مرد بی ادبی است.

جک در حالی است که دوستش را دلداری می داد، حرفی نمی زد.

بعد از صبحانه به جان گفت که یک لحظه منتظر باشد

و بعد خودش به همان روزنامه فروشی رفت …

وقتی به آنجا رسید، با لبخندی به صاحب روزنامه فروشی گفت: آقا، ببخشید، اگر ممکن است کمکی به من کنید. من اهل اینجا نیستم. می خواهم نیویورک تایمز بخرم اما پول خرد ندارم. فقط یک ده دلاری دارم. معذرت می خواهم، می بینم که سرتان شلوغ است و وقتتان را می گیرم.

صاحب روزنامه فروشی در حالی که به کارش ادامه می داد یک روزنامه به جک داد و گفت: بیا، قابل نداره. هر وقت پول خرد داشتی، پولش را به من بده.

وقتی که جک با غنیمت جنگی اش برگشت، جان در حالی که از تعجب شاخ در آورده بود پرسید: مگر یک نفر دیگر به جای صاحب روزنامه فروشی در آنجا بود ؟
جک خندید و به دوستش گفت: دوست عزیزم، اگر قبل از هر چیز دیگران را درک کنی، به آسانی می بینی که دیگران هم تو را درک خواهند کرد ولی اگر همیشه منتظر باشی که دیگران درکت کنند، خوب، دیگران همیشه به نظرت بی منطق می رسند. اگر با درک شرایط مردم از آنها تقاضایی بکنی، به راحتی برآورده می شود.

داستان آموزنده “امتحان وزیران”

داستان آموزنده “امتحان وزیران”


داستان آموزنده و جالب - داستان جدید - www.RadsMs.com

یکی از روزها، پادشاه سه وزیرش را فراخواند

و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجام دهند :

از هر وزیر خواست تا کیسه ای برداشته و به باغ قصر برود

و اینکه این کیسه ها را  برای پادشاه با میوه ها و محصولات تازه پر کنند.

همچنین از آنها خواست که در این کار از هیچ کس کمکی نگیرند

و آن را به شخص دیگری واگذار نکنند…

وزراء از دستور شاه تعجب کرده و هر کدام کیسه ای برداشته و به سوی باغ به راه افتادند !

وزیر اول که به دنبال راضی کردن شاه بود بهترین میوه ها و با کیفیت ترین محصولات

را جمع آوری کرده و پیوسته بهترین را انتخاب می کرد تا اینکه کیسه اش پر شد…

اما وزیر دوم با خود فکر می کرد که شاه این میوه ها را برای خود نمی خواهد

و احتیاجی به آنها ندارد و درون کیسه را نیز نگاه نمی کند،

پس با تنبلی و اهمال شروع به جمع کردن نمود

و خوب و بد را از هم جدا نمی کرد تا اینکه کیسه را با میوه ها پر نمود…

و وزیر سوم که اعتقاد داشت شاه به محتویات این کیسه اصلا اهمیتی نمی دهد

کیسه را با علف و برگ درخت و خاشاک پر نمود !!!

روز بعد پادشاه دستور داد که وزیران را به همراه کیسه هایی که پر کرده اند بیاورند

و وقتی وزیران نزد شاه آمدند، به سربازانش دستور داد،

سه وزیر را گرفته و هرکدام را جدا گانه با کیسه اش به مدت سه ماه زندانی کنند…!!!

شما کیسه خود را چگونه پر می کنید …؟!!

داستان آموزنده “عابد و ابلیس”

داستان آموزنده “عابد و ابلیس”


 داستان آموزنده

در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند :

فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند !

عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند…

ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت :

ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!

عابد گفت : نه، بریدن درخت اولویت دارد…

مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند، عابد بر ابلیس غالب آمد

و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست.

ابلیس در این میان گفت : دست بدار تا سخنی بگویم،

تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است،

به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛

با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است …

عابد با خود گفت : راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم

و آن دیگر هم به معاش صرف کنم ، و برگشت…

بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت ،

روز دوم دو دینار دید و برگرفت ، روز سوم هیچ پولی نبود!

خشمگین شد و تبر برگرفت و به سوی درخت شتافت …

باز در همان نقطه ، ابلیس پیش آمد و گفت: کجا؟!

عابد گفت: می روم تا آن درخت را برکنم !

ابلیس گفت : زهی خیال باطل ، به خدا هرگز نتوانی کند !!!

باز ابلیس و عابد درگیر شدند و این بار ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست!

عابد گفت : دست بدار تا برگردم !

اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟!!

ابلیس گفت : آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی

و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛

ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی …

داستان های عاشقانه و پند آموز

چشمان پسرک، به چشمان زیبای دخترک دوخته شد...

پسرک با خود گفت که این ها، زیباترین چشمان دنیایند...

پسرک یک شبه عاشق شد، چشمان دخترک را عاشقانه دوست میداشت، و خوشبخت‌ترین پسرک دنیا بود...

اما روزی چشمش به چشمانی زیباتر از چشمان دخترک افتاد....

با خود اندیشید که این چشمان زیباترین چشمان دنیایند، و حس خوشبختی‌ را دو چندان خواهند کرد...

دخترک قصهٔ ما بار سفر بست، و از آن روز هیچکس دیگر او را ندید...

حالا دخترک دیگر نیست، و پسرک چشمانی بس زیباتر از چشمان دخترک یافته، اما پسرک حس غریبی دارد...

انگار حس خوشبختی‌ در وجودش مرده...

پسرک حالا میفهمد که این نگاه دخترک بود که زیباترین نگاه دنیا بود، نه چشمانش...

اس ام اس آذر 90

زندگی تکرار فرداهای ماست / میرسد روزی که فردا نیستیم / آنچه می ماند فقط نقش نکوست / نقش ها می ماند ما نیستیم.

++++++++++++++++++++++++++++++++++

آدمهای خوب از یاد نمیرن ، از دل نمیرن ، از ذهن نمیرن ، ولی زودتر از اینکه فکرش را بکنی از پیشت میرن!

++++++++++++++++++++++++++++++++++

زندگی آرام است مثل ارامش یک خواب بلند / زندگی زیباست مثل زیبایی یک غنچه ناز / زندگی راز دل مادر من ٰ؛ زندگی پینه دست پدر است / زندگی آب روانی است روان میگذرد / آنچه تقدیر من و توست همان میگذرد.

++++++++++++++++++++++++++++++++++

یک اتمسفر محبت با تمام لایه های دوست داشتن تقدیم به شما که اورست معرفتی!

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)


بله ! درست میبینید

یک مار پایتون غول پیکر و یک پسر بچه کوچک

این دو زندگی خوبی در کنار هم دارند ;)

python_01

برای دیدن تصاویر بیشتر و توضیحات روی ادامه مطلب کلیک کنید

داستان این مار و این بچه اینجوریه که وقتی این بچه خیلی کوچیک بوده

این مار رو توی خونه میبینه ، بابای این بچه هم مار رو برمیداره میبره تو جنگل

اما مار خیره سر دوباره برمیگره ! بابای بچه دوباره و دوباره این کار رو میکنه

ولی این مار هرکول این حرفا سرش نمیشود و دوباره میاد خونشون

ظاهرا ماره از بچهه خوشش میومده ، آخر سر هم پدر بچه رضایت میده

که بیا با ما زندگی کن ، مار هم قبول میکنه و زندگی خوبی رو در کنار هم شروع میکنن

حالا هم مار بزرگ شده و هم پسر بچه اینم سندش !

این بچه هم خیلی چیز دارد که با این مار سرو کله میزند

خدا نصیب نکند ، ما که کپ کردیم عکسش را دیدیم ;)

 

python_02

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

python_03

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

python_04

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

python_05

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

python_06

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

python_07

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

python_08

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

python_09

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

python_10

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

python_11

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

python_12

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

python_13

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

python_14

زندگی پسر بچه کامبوجی با یک مار پایتون(عکس)

پنج داستان کوتاه و جالب

پنج داستان کوتاه و جالب


داستان آموزنده - داستان پند آموز - RadsMs.com

داستان کوتاه “طعم هدیه”

روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید.
آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد. مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد.
پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد. مرد جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت.

اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد.
شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب بسیار بد مزه است.
ظاهرا آب به علت ماندن در سطل چرمی، طعم بد چرم گرفته بود. شاگرد با اعتراض از استاد پرسید:
آب گندیده بود. چطور وانمود کردید که گوارا است؟

استاد در جواب گفت:
تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم.

این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد.

داستان “عروسک و دختر بچه”

«داستان از این قرار است که یک روز جناب کافکا ، در حال قدم زدن در پارک ، چشمش به دختربچه‌ای می افتد که داشت گریه می کرد. کافکا جلو می‌رود و علت گریه ی دخترک را جویا می شود. دخترک همانطور که گریه می کرد پاسخ می‌دهد : «عروسکم گم شده !» کافکا با حالتی کلافه پاسخ می‌دهد : «امان ازاین حواس پرت! گم نشده ! رفته مسافرت.»

دخترک دست از گریه می‌کشد و بهت زده می‌پرسد : «از کجا میدونی؟» کافکا هم می گوید : «برات نامه نوشته و اون نامه پیش منه.» دخترک ذوق زده از او می پرسد که آیا آن نامه را همراه خودش دارد یا نه که کافکا می‌گوید : «نه . تو خونه‌ست. فردا همینجا باش تا برات بیارمش» .

کافکا سریعاً به خانه‌اش بازمی‌گردد و مشغول نوشتن ِ نامه می‌شود. چنان با دقت که انگار در حال نوشتن کتابی مهم است ! و این نامه‌ نویسی از زبان عروسک را به مدت سه هفته ادامه می‌دهد ؛ و دخترک در تمام این مدت فکر
می‌کرده آن نامه ها به راستی نوشته‌ی عروسکش هستند. و در نهایت کافکا داستان نامه‌ها را با این بهانه‌ی عروسک که «دارم عروسی می کنم» به پایان می‌رساند.» *

این؛ داستان همین کتاب “کافکا و عروسک مسافر” است. اینکه مردی مانند کافکا سه هفته از روزهای سخت عمرش را صرف شاد کردن دل کودکی کند و نامه‌ها را – به گفته‌ی همسرش دورا – با دقتی حتی بیشتر از کتابها و
داستان‌هایش بنویسد؛ واقعا تأثیرگذار است. «او واقعا باورش شده بود. اما باورپذیری بزرگترین دروغ هم, بستگی به
صداقتی دارد که به آن بیان می‌شود.- امّا چرا عروسکم برای شما نامه نوشته؟این دوّمین سوال کلیدی بود. و او(کافکا) خود را برای پاسخ دادن به آن آماده کرده بود.پس بی هیچ تردیدی گفت:- چون من نامه‌رسان عروسک‌ها
هستم.»

داستان جالب “مرد و رمال”

زنی غمگین و افسرده نزد حکیمی آمد و از همسرش گله کرد و گفت: “همسر من خود را مرید و شاگرد مردی می‌داند که ادعا دارد با دنیاهای دیگر در ارتباط است و از آینده خبر دارد. این مرد که الان استاد شوهر من شده هر هفته سکه‌ای طلا از شوهرم می‌ستاند و به او گفته که هر چه زودتر با یک دختر جوان ازدواج کند و بخش زیادی از اموال خود را به این دختر ببخشد! و شوهرم قید همه سال‌هایی را که با هم بوده‌ایم زده است و می‌گوید نمی‌تواند از حرف استادش سرپیچی کند و مجبور است طبق دستورات استاد سراغ زن دوم و جوان برود.”

حکیم تبسمی کرد و به زن گفت: “چاره این کار بسیار ساده است. استاد تقلبی که می‌گویی بنده پول و سکه است. چند سکه طلا بردار و با واسطه به استاد قلابی برسان و به او بگو به شوهرت بگوید اوضاع آسمان قمر در عقرب شده و دیگر ازدواج با آن دختر جوان به صلاح او نیست و بهتر است شوهرت نصف ثروتش را به تو ببخشد تا از نفرین زمین و آسمان جان سالم به در برد! ببین چه اتفاقی می‌افتد!”

چند روز بعد زن با خوشحالی نزد حکیم آمد و گفت: “ظاهرا سکه‌های طلا کار خودش را کرد. چون شب گذشته شوهرم با عصبانیت نزد من آمد و شروع کرد به بد گفتن و دشنام دادن به استاد تقلبی و گفت که او عقلش را از دست داده و گفته است که اموالش را باید با من که همسرش هستم نصف کنم. بعد هم با قیافه‌ای حق‌به‌جانب گفت که از این به بعد دیگر حرف استاد تقلبی و بی‌خردش را گوش نمی‌کند!”

حکیم تبسمی کرد و گفت: “تا بوده همین بوده است. شوهر تو تا موقعی نصایح استاد تقلبی را اطاعت می‌کرد که به نفعش بود. وقتی فهمید اوضاع برگشته و دستورات جدید استاد تعهدآور و پرهزینه شده، بلافاصله از او رویگردان شد و دیگر به سراغش نرفت. همسرت استادش را به طور مشروط پذیرفته بود. این را باید از همان روز اول می‌فهمیدی!”

داستان کوتاه “جراح و تعمیرکار”

روزی جراحی برای تعمیر اتومبیلش آن را به تعمیرگاهی برد!
تعمیرکار بعد از تعمیر به جراح گفت: من تمام اجزا ماشین را به خوبی می شناسم و موتور و قلب آن را کامل باز می کنم و تعمیر میکنم! در حقیقت من آن را زنده می کنم! حال چطور درآمد سالانه ی من یک صدم شما هم نیست؟!

جراح نگاهی به تعمیرکار انداخت و گفت : اگر می خواهی درآمدت ۱۰۰برابر من شود اینبار سعی کن زمانی که موتور در حال کار است آن را تعمیر کنی!

اس ام اس فلسفی جدید

اس ام اس فلسفی جدید


اس ام اس فلسفی و جملات فصار زیبا - www.RadsMs.com

اس ام اس وپیامک فلسفی

مردم شهری که همه در آن می لنگند

به کسی که راست راه می رود می خندند . . .

.

.

.

اس ام اس پند آموز

  در جهان قصه کوتاهی دیوار مخور / حسرت کاخ رفیق و زر بسیار مخور

گردش چرخ نگردد به مراد دل کس / غم بی مهری آن مردم بی عار مخور . . .

.

.

.

پیامک پند آموز

آدم یک “بودن” است

و انسان یک “شدن”  . . .

(دکتر شریعتی)

.

.

.

جملات زیبای بزرگان

همیشه

خودت را نقد من

تا دیگران تورا به نسیه نفروشند . . .

.

.

.

در عجبم

از سیب خوردنِ مان

که

از آن فقط ” چوبش ” باقی می ماند.

مگر این همه چــــــوب که خوردیم

از یک سیــــب…..شروع نشد !؟

.

.

.

خیلی از آدمها بالای خط فقر هستند

 اما زیر خط فهم . . .

.

.

.

شاید چشم های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک های مان شسته شوند

تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف تری ببینیم . . .

.

.

.

سعى کنید استاد تغییر باشید ، نه قربانى تقدیر . . .

.

.

.

بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل کمک میکنند

هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن . . .

.

.

.

تجربیات یک انسان شکست خورده با ارزش تر از

موفقیت های یک انسان بی تجربست . . .

.

.

.

“مشغول دل” باش , نه”دل مشغول”

.

.

.

من غلام در پر دولت آن درویشم که سرش بهر طمع پیش شهی خم نکند

.

.

.

میدونستی ؛

رفاقت معرفت نمیاره … این معرفتِ که رفاقت میاره … !

.

.

.

بخاطر مردم تغییر نکن : این جماعت هر روز تورا جور دیگری می خواهند . . .

.

.

.

روزگاریســت که ؛ آدمــها فقط سقف مشــترک دارن ، نه زندگی مشــترک …

.

.

.

دشمنی که دیده می شود زیاد ترس ندارد

مراقب آن دشمنی باشید که نمی بینید  . . .

.

.

.

نامت را انسانى باهوش بگذار؛

اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى  . . .

.

.

.

همیشه رو به نور بایست اگر میخواهی تصویر زندگی ات سیاه نیافتد  . . .

.

.

.

 وقتی ثروتمندان جنگ به پا می کنند ، این فقرا هستند که می میرند . . .

(ژان پل سارتر)

.

.

.

تو زندگیت ؛ به کسی اعتــــماد کن ،

که بهش ایمــــان داری  نه احســاس . . .

.

.

.

اعتماد مثل کاغذه اگه مچاله شد

هر چقدر هم صافش کنى معجزست به حالت اولش برگرده اونم با کلی سختی

.

.

.

تنها دلیل باحال بودن گذشتمون، مزخرف بودن الآنه و بس!

.

.

.

عده ای قانون را پیاده میکنند که خود سوار شوند…!!!

.

.

.

اس ام اس و متن زیبا در مورد خداوند

اس ام اس و متن زیبا در مورد خداوند



از پنجره روزگار به درخت عمر که مینگرم / خوش تر از یاد خداوند ثمری نیست . . .

.

.

.

خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز

با هزاران قدرت عقل توجیهشان می‌کنم ببخش . . .

.

.

.

خدایا برمن مهر کردن را عطا کن / مهر و محبت خود رحمتت را عطا کن

خدایا مرگ را خود خواهم آموخت / بر من زیستن در خانه ات را عطا کن . . .

.

.

.

صحبتی شد که خدا باب نجاتی بفرست

تلخی ذائقه را شاخه نباتی بفرست

می‏رسد با علم سبز، امامت بر دوش

از چه خاموش نشستی صلواتی بفرست . . .

.

.

.

خدایا

دستم به آسمانت نمی رسد

اما تو که دستت به زمین می رسد

“بلندم کن “

.

.

.

ما که از ترس خدا او را عبادت می کنیم / بر تعصب های خود یک عمر عادت می کنیم

هر نمازی با خودش تجدید بیعت کرده و / ساعتی دیگر به او راحت خیانت می کنیم

ما که مغروریم ازاینکه مسلمان زاده ایم / با طلبکاری ، تقاضای شفاعت می کنیم

التماس دعا

.

.

.

خدایا به من تلاش در شکست، صبر درنومیدی، رفتن بی همراه

فداکاری در سکوت،خدمت بی نان، مناعت بی غرور، عشق بی هوس و

دوست داشتن بی آنکه دوست بداند روزی کن

.

.

.

چه زیبا خالقی دارم

چه بخشنده خدای عاشقی دارم

که میخواند مرا، با آنکه میداند گنه کارم . . .

.

.

.

خدا مطلق است ، بی جهت است. این تویی که در برابر او جهت می گیری

(شریعتی)

.

.

.

گفتم خدایا همنشینم باش گفت: من مونس کسانی هستم که مرا یاد کنند!

گفتم چه آسان به دست می آیی؟!

گفت: پس آسان از دستم نده!

.

.

.

خدا را شکر از آنچه به ما دادی و آنچه به ما ندادی مصلحت دانستی

سپاس آفریدگار که بزرگترین وداناترین ومهربانترین هستی

بنده شکرگزار خودت را در غربت هم تنها نمی گذاری . . .

.

.

.

 همه‌کس کشیده محمل به جنابِ کبریایت

من و خجلتِ سجودی که نکرده‌ام برایت

نه به سنگش آزمودم، نه به خاکِ ره بسودم

به کجا برم سری را که نکرده‌ام فدایت؟

.

.

.

پروردگارا

به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم

و دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم

بینش ده تا تفاوت ایندو را دریابم

مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتارکنند . . .

.

.

.

خدایا
خدایاچگونه تورابخوانم درحالی که من، من هستم

(بااین همه گناه ومعصیت)

و چگونه از رحمت تو نا امید شوم درحالی که تو ، تو هستی

(باآن همه لطف ورحمت)

.

.

.

خدایا !

سنگین آمده ام و با کوله باری از گناه ، سبک بازم گردان !

خدایا !
سبک آمده ام و با دستهایی تهی ، سنگین بازم گردان!

.

.

.

گرفته غم گریبانم خدایا / من از این غم گریزانم خدایا

یکی در دل برای من نمانده / چرا امشب پریشانم خدایا

برای که بنالم من ز سینه / دل پر خون که خواهانم خدایا

قلم با دل در این دفتر نویسم / شدند تنها رفیقانم خدایا . . .

.

.

.

خدایا

به هر که میوه سنگین عشق می‌دهی

شاخه وجودش را میشکنی

تو خود مرهم شاخه شکسته ما باش . . .

.

.

.

خدایا نماز عشق بر پا کردم ، استجابت کردنش از تو

شب و روزم به درگاهت دعا کردم، قبول طاعتش از تو

خدایا دیوانه گشتم چو مجنونت ، لیلی گشتنش از تو

ببارد قطرهای اشک از چشمان دلم ، دریا کردنش از تو  . . .

.

.

.

خدایا یک دل پررازجویم

خدایا صبح یک آغازجویم

خدایا خسته ام از بال بی پر

خدایابال یک پرواز جویم . . .

.

.

.

خدایا رها کن زدنیا مرا / که دنیا بود خار و ماخولیا

الها تو جامی بده تشنه ام / زاحوال دنیا سرگشته ام

خدایا کریمی و رحمان توئی / الهی انیسی و احسان توئی

اس ام اس عاشقانه جدید آذر ماه ۹۰


اس ام اس عاشقانه جدید آذر ماه ۹۰



 

دلم خوش بود که یارم با وفا بود / کمی از زندگیش از آن ما بود

ولی افسوس که فکر ما غلط بود / که زنگ تفریحش احساس ما بود . . .

 

___________________________________________________  _______

 

عمر من در عشق خوبان سر رسید / موی من از عشق خوبان شد سفید

صد من چون از کبوتر خانگیست / ناز کردن بر من از دیوانگیست

من چه دارم از تو پنهانش کنم ؟ / جان تقاضا کن که قربانت کنم

 

___________________________________________________  _______

 

آشق !

از این به بعد اینگونه بنویسید ! چون همیشه سرش کلاه می رود . . .

 

___________________________________________________  _______

 

دریا همیشه از من دلگیر است

چون بزرگی دل دوستانم را به رخ او میکشم . . .

 

___________________________________________________  _______

 

گوشه تا گوشه صحرا بخواب و نهراس

گرگ ها خاطرشان هست که “آهوی” منی . . .

 

___________________________________________________ SMSFA.org _______

 

گفته اند: روز محشر با کسی که دوستش داری محشور خواهی شد!

یعنی ما با هم! چقدر برای تموم شدن دنیا بی تابم

 

___________________________________________________  _______

 

دستانت ، حلقه میزنند به دور کمرم

این تنها <پــرانتـز> دوست داشتنیه زندگیه من است  . . .

 

___________________________________________________  _______

 

وقتی برای موندنـت “فاصله ها” حَریص می شن

واسه یه لحظه بودنت ” ثانیه ها ” عــزیز می شن . . .

 

___________________________________________________  _______

 

دلم تنگ است این شبها، یقین دارم که می دانی

صدای غربت من را از احساسم تو می خوانی

شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین

بیا ای ابر پاییزی که دردم را تو می دانی . . .

 

___________________________________________________  _______

 

میگن اگه عزیزی جزئی از خاطرات خوب زندگیت شد

برای بودنش ازش تشکر کن ، متشکرم که هستی . . . !

 

___________________________________________________  _______

 

بهترین دوست خواهی بود حتی اگر سختی راه ، چشمانت را از من دور کند

و بهترینی حتی اگر طنین صدایت به گوش من نرسد . . .

 

___________________________________________________  _______

 

یا رب سببی ساز که یارم به سلامت بازآید و بٍرَهانَدَم از بند ملامت

خاک ره آن یار سفرکرده بیارید ، تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت . . .

 

___________________________________________________  _______

 

لعنت به همه قانون های دنیا ، که در آن شکستنِ دل پیگردِ قانونی نـَدارد . . . !

 

___________________________________________________  _______

 

کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود / توی بازار صداقت کمی ارزانی بود

کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم / مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود . . .

 

___________________________________________________  _______

 

پروانه پر ، گنجشک پر ، کلاغ پر…

دلم واسه دیدنت همیشه پر پر پر پر پر پر!

 

___________________________________________________  _______

 

فروغ چشم پر آبم تو هستی / دلیل اینکه بیتابم تو هستی

اگرچه آدمی ناچیز هستم / خدا را شکر دنیایم تو هستی . . .

 

___________________________________________________  _______

 

تو را به رخ تمام شقایق ها میکشم و میگویم :

تا گل من هست زندگی باید کرد . . . !

 

___________________________________________________  _______

 

بیا تا من و تو جانانه باشیم / یکی شمع و یکی پروانه باشیم

به پای سایه های گل نشینیم / دعا بر هم کنیم تا زنده باشیم . . .

 

___________________________________________________  _______

 

بگویم و بدانی یا نگویم و میدانی ، فاصله دورت نمیکند ،

در خوبترین جای جهان جا داری ، جایی که دست هیچکس به تو نمیرسد . . .

 

___________________________________________________  _______

 

دوستان من مثل گندمند

یعنی یه دنیا برکت و نعمت ، نبودنشان قحطی و گرسنگی

و من چه خوشبختم که زردی خوشه های گندم در اطرافم موج میزند . . .

 

___________________________________________________  _______

 

اگه قرار بود هرکسی بزرگترین غمش رو برداره و ببره تحویل بده

با دیدن غمهای دیگران آهسته غمش رو در جیبش میگذاشت و به خونه بر می گشت . . .

اس ام اس عاشقانه جدید آذر ماه ۹۰

اس ام اس عاشقانه جدید آذر ماه ۹۰

اس ام اس عاشقانه آبان ماه 90 - www.RadsMs.com

دلم خوش بود که یارم با وفا بود / کمی از زندگیش از آن ما بود

ولی افسوس که فکر ما غلط بود / که زنگ تفریحش احساس ما بود . . .

.

.

.

عمر من در عشق خوبان سر رسید / موی من از عشق خوبان شد سفید

صد من چون از کبوتر خانگیست / ناز کردن بر من از دیوانگیست

من چه دارم از تو پنهانش کنم ؟ / جان تقاضا کن که قربانت کنم

.

.

.

آشق !

از این به بعد اینگونه بنویسید ! چون همیشه سرش کلاه می رود . . .

.

.

.

دریا همیشه از من دلگیر است

چون بزرگی دل دوستانم را به رخ او میکشم . . .

.

.

.

گوشه تا گوشه صحرا بخواب و نهراس

گرگ ها خاطرشان هست که “آهوی” منی . . .

.

.

.

گفته اند: روز محشر با کسی که دوستش داری محشور خواهی شد!

یعنی ما با هم! چقدر برای تموم شدن دنیا بی تابم

.

.

.

دستانت ، حلقه میزنند به دور کمرم

این تنها <پــرانتـز> دوست داشتنیه زندگیه من است  . . .

.

.

.

وقتی برای موندنـت “فاصله ها” حَریص می شن

واسه یه لحظه بودنت ” ثانیه ها ” عــزیز می شن . . .

عکسها ی جا لبی که به مو قع گرفته شد ه ا ند o_O

عکسها ی جا لبی که به مو قع گرفته شد ه ا ند o_O
































شرط بندی..........

شرط بندی..........



یک روز خانم مسنی با یک کیف پر از پول به یکی از شعب بزرگترین بانک کانادا مراجعه نمود و حسابی با موجودی 1 میلیون دلار افتتاح کرد. سپس به رئیس شعبه گفت به دلایلی مایل است شخصاً مدیر عامل آن بانک را ملاقات کند. و طبیعتاً به خاطر مبلغ هنگفتی که سپرده گذاری کرده بود، تقاضای او مورد پذیرش قرار گرفت. قرار ملاقاتی با مدیر عامل بانک برای آن خانم ترتیب داده شد
پیرزن در روز تعیین شده به ساختمان مرکزی بانک رفت و به دفتر مدیر عامل راهنمائی شد. مدیر عامل به گرمی به او خوشامد گفت و دیری نگذشت که آن دو سرگرم گپ زدن پیرامون موضوعات متنوعی شدند. تا آنکه صحبت به حساب بانکی پیرزن رسید و مدیر عامل با کنجکاوی پرسید راستی داستان این پول زیاد چیست؟ آیا به تازگی به شما ارث رسیده است. زن در پاسخ گفت خیر، این پول را با پرداختن به سرگرمی مورد علاقه ام که شرط بندی است، پس انداز کرده ام. پیرزن ادامه داد و از آنجائی که این کار برای من به عادت بدل شده است، مایلم از این فرصت استفاده کنم و شرط ببندم که فردا شما شرت قرمز می پوشید!
مدیر عامل با شنیدن آن پیشنهاد بی اختیار به خنده افتاد و مشتاقانه پرسید مثلاً سر چه مقدار پول.. زن پاسخ داد 20 هزار دلار و اگر موافق هستید، من فردا ساعت 10 صبح با وکیلم در دفتر شما حاضر خواهم شد تا در حضور او شرط بندی مان را رسمی کنیم و سپس ببینیم چه کسی برنده است. مرد مدیر عامل پذیرفت و از منشی خود خواست تا برای فردا ساعت 10 صبح برنامه ای برایش نگذارد.
روز بعد درست سر ساعت 10 صبح آن خانم به همراه مردی که ظاهراً وکیلش بود در محل دفتر مدیر عامل حضور یافت.
پیرزن بسیار محترمانه از مدیر عامل خواست کرد که در صورت امکان شلوار خود را پایین بکشد.
مرد مدیر عامل که مشتاق بود ببیند سرانجام آن جریان به کجا ختم می شود، با لبخندی که بر لب داشت به درخواست پیرزن عمل کرد. بله، شرت مدیر عامل سبز راه راه بود..
وکیل پیرزن با دیدن آن صحنه عصبانی و آشفته حال شد. مرد مدیر عامل که پریشانی او را دید، با تعجب از پیرزن علت را جویا شد.
پیرزن پاسخ داد من با این مرد سر 100 هزار دلار شرط بسته بودم که کاری خواهم کرد تا مدیر عامل بزرگترین بانک کانادا در پیش چشمان ما شلوار خود را پایین بکشد.

آندرانیک تیموریان: هرکسی که تلفنم را بخرد سرطان می گیرد!

آندرانیک تیموریان: هرکسی که تلفنم را بخرد سرطان می گیرد!

آندرانیک تیموریان: هرکسی که تلفنم را بخرد سرطان می گیرد!

برای این‌که آندرانیک تیموریان را ستاره‌ای موفق بدانیم، ادله بسیاری وجود دارد. او درحالی‌که ۲۰‌سال بیشتر نداشت در ابومسلم خراسان خود را به‌عنوان پدیده فوتبال ایران مطرح کرد و به تیم ملی ایران راه پیدا کرد. برانکو ایوانکوویچ، سرمربی وقت تیم ملی ایران پیش از جام‌جهانی او را ستاره تیم ملی ایران لقب داد و او پس از درخشش در مسابقات جام‌جهانی ۲۰۰۶ آلمان از تیم ابومسلم به تیم بولتون انگلیس پیوست. آندرانیک تیموریان متولد ۱۵ اسفند ۱۳۶۱ و متولد محله مجیدیه در شرق تهران است. نام کاملش آندرانیک تیموتیان سامرانی است و البته دوستان و همبازیانش او را آندو صدا می‌کنند.

آندرانیک آنقدر در جام جهانی خوب بازی کرد که بولتون از خریدش بسیار خوشحال بود. در آن زمان سام آلاردیس، مربی وقت بولتون، آندرانیک تیموریان، هافبک دفاعی تیم ملی ایران را بازیکن با استعدادی نامید و گفت: «من باور دارم که او می‌تواند خودش را با شرایط دشوار لیگ برتر وفق دهد. بازی‌های آندرانیک در جام جهانی بسیاری را حیرت‌زده کرده و من خوشحالم که برای به‌دست‌آوردن موافقت او توانستیم رقیبان بسیاری را شکست دهیم.»

او در سال ۲۰۰۸ با یک قرارداد ۲ ساله به تیم فولهام انگلیس پیوست اما او در فولهام روزهای خیلی خوبی را سپری نکرد. مصدومیت سنگینش از ناحیه زانو در بازی با آرسنال حضور در لیگ برتر و البته بازی در تیم ملی را از دست داد و همین موضوع او را بیش از پیش برای حضور در لیگ برتر انگلستان دور کرد. در لیگ برتر انگلستان قانونی برای بازیکنان خارجی وجود دارد و آن این‌ است که آن بازیکن باید در ۷۵درصد آخرین بازی‌های ملی تیمش بازی کرده باشد. آندو مدتی هم بدون تیم بود تا این‌که به ایران و تیم تراکتورسازی تبریز بازگشت. شک و تردید‌ها درباره آندو در این زمان به حدی بود که استقلال و پرسپولیس ۲ تیم سرشناس ایران خیلی تمایلی به جذب او نشان ندادند اما آندو با بازی‌های خیره‌کننده‌اش در تراکتورسازی و سپس همراه تیم ملی در جام ملت‌های آسیا بار دیگر توانایی‌های خودش را به رخ علاقه‌مندان به فوتبال کشید. آندو ابتدای این فصل به استقلال پیوست و درخشش خیره‌کننده‌ای داشت به‌طوری‌که امروز یکی از ستاره‌های محبوب هواداران استقلال و کارلوس کی‌روش، سرمربی تیم ملی ایران است. گل استثنایی او به بحرین سال‌ها در خاطر هواداران فوتبال ایران خواهد بود. آندرانیک تیموریان در سن خیلی کم به اوج موفقیت رسید و بعد از مدتی مشکلات زیادی بر سر راهش قرار گرفت اما او با عشق و تلاش بسیار بازگشتی فوق‌العاده داشت. امروز آندرانیک تیموریان یکی از موفق‌ترین ‌ستاره‌های فوتبال ایران است.


آندرانیک تیموریان: هرکسی که تلفنم را بخرد سرطان می گیرد!
آندرانیک تیموریان و موفقیت

داستان زندگی ستاره‌ها یک تفاوت بزرگ با آنچه یک متخصص موفقیت که پای تخته و با مسائل تئوری یا جملات آنچنانی بیان می‌کند تفاوت دارد و شاید تاثیر‌گذاری به‌مراتب قوی‌تری داشته باشد. وقتی آندرانیک تیموریان می‌گوید: «برای موفق شدن باید عاشق بود.» می‌توان این عشق را لمس کرد. او به جای اصطلاحات دهان پر کن می‌گوید: «وقتی همه بچه‌ها داشتند درس می‌خواندن من زیر آفتاب شدید در زمین چمن بودم…» و این یعنی نیروی بزرگ عشق که راه یک نوجوان را به سوی موفقیت‌های بزرگ ترسیم می‌کند.

آندو از آسیب‌ها و سختی‌هایش می‌گوید و این یعنی یکی از عناصر اصلی موفقیت که «تلاش» است. او از مصدومیت‌ها و نیمکت‌نشینی‌اش می‌گوید و این معنایی جز «صبر» که بارزه اصلی انسان‌های موفق است، ندارد. خواندن زندگی آدم‌های موفق و ستاره‌هایی که دوست‌شان داریم از این نظر بسیار مفید است چون از دل برمی‌آید لاجرم بر دل می‌نشیند. راه‌های موفقیت را همانگونه که پیموده با همه آزمون‌ و خطاهایش در اینگونه مصاحبه‌ها و داستان‌های زندگی خیلی خوب قابل لمس است.

آندرانیک تیموریان انسانی خاص و ستاره‌ای پرتلاش است؛ او در نهایت جدیت برای چیزی که عاشقانه دوست دارد تلاش می‌کند و امروز نتیجه زحماتش، موفقیتی است که چه در زندگی شخصی و چه در زندگی اجتماعی دارد. گفت‌وگو با این ستاره موفق فوتبال ایران را بخوانید:

  • توپ طلا می‌خواستم

نظر شخصی‌ام راجع به فوتبال، درس یا هر شغل و کار دیگری این‌ است که در وهله اول باید عشق و علاقه وجود داشته باشد؛ یک نفر با عشق به همه جا می‌رسد. من از لحاظ درسی موفق نبودم، یک‌روز هم آمدم خانه و گفتم نمی‌خواهم درس بخوانم و می‌خواهم فوتبال بازی کنم. دنبال فوتبال رفتم و سعی کردم که در لیگ آزادگان بازی کنم و به چیزی که دلم می‌خواهد یعنی بازی در لیگ برتر ایران و انگلستان و تیم ملی ایران برسم اما در کل و به شخصه از میزان موفقیت خودم رضایت ندارم. من نه بهترین گلزن ایران و نه اروپاشدم نه جامی را در اروپا گرفتم و نه در فینال چمپیونز لیگ بازی کردم. در باشگاه‌های اروپا هم نبودم. تا حدودی موفق بودم اما این همه آنچه من موفقیت در فوتبال حرفه‌ای می‌دانم و فکرو خواسته من از فوتبال حرفه‌ای نیست. من کفش طلا نبردم و نمی‌شود گفت که کاملا هم موفق بوده‌ام.

  • سقف آرزوها

هر فوتبالیستی طرز فکر خودش را دارد. قبول دارم من تا حدودی در لیگ برتر انگلستان موفق بودم و خیلی زحمت کشیدم، بچه بودم که در لیگ برتر(انگلستان) بازی کردم اما آنچه می‌خواستم نشدم. تلاش هم کردم ؛ نشد. برای فوتبالیست‌های ایرانی سقف آرزو و موفقیت‌شان یک ماشین خوب، یک خانه خوشگل و بازی کردن در لیگ برتر و حضور در بهترین تیم ایرانی است. این سقف موفقیت کوتاه است. هیچ بازیکن ایرانی این شانس را ندارد که بتواند در بهترین تیم‌ها و بهترین لیگ دنیا بازی کند. ما به‌عنوان فوتبالیست ایرانی ۲ شانس داریم: یا قهرمان جام ملت‌های آسیا بشویم یا به جام‌جهانی برویم و آنجا بازی کنیم. دلیلش هم این است که با تیمهای اروپایی بازی و مراوده نداریم. من ۷ سال است که بازیکن تیم ملی هستم. ما در ایران فوتبالیست‌های خوب و خلاقی داریم اما آن‌ها نهایتا در ایران بازی خواهند کرد و آن انگیزه لازم برای رسیدن به قله‌های بلند در بین فوتبالیست‌های ایرانی وجود ندارد.

  • نا امیدی

من در زندگی‌ام هیچ‌چیز نداشتم و آدمی هم نبودم که به جایی برسم خودم را گم بکنم. وقتی چیزی هم نداری هیچ‌چیزبرای از دست دادن نداری. برادرم،  خواهرهایم و خدابیامرز پدرم فوتبالی بودند و همه تشویقم می‌کردند که فوتبالست شوم. من همیشه دنبال این بودم که به جایی برسم که به خانواده‌ام بگویم من این‌کار را کردم. نظر شخصی و عشقم را دنبال کردم اما آن موفقیتی که مد نظر شماست من خودم را در آن نقطه نمی‌بینم.


فوتبال 

خواسته‌های هرفوتبالیست با دیگری فرق می‌کند. بعضی‌ها می‌گویند در فوتبال ایران رابطه در موفقیت آدم‌ها نقش دارد. باید بگویم در فوتبال اروپا هم رابطه هست. مدیر برنامه خوب می‌تواند یک بازیکن را به جایگاه خوب برساند. همان مشکلی که من در اروپا داشتم. شاید در یک مقطعی باید مدیر برنامه‌هایم را عوض می‌کردم و نکردم. پیشنهاد خوب داشتم اما متوجه نشدم. به خاطر ویزای کار و مصدومیت مجبور شدم برگردم. البته معتقدم بیزینس در فوتبال اشتباه است. فوتبال بازی کردن در ایران اشتباه است(می‌خندد). شاید اگر مجتبی (جباری)اینجا باشد حرف‌های دیگری بزند. ما با فوتبال اروپا که هیچ با فوتبال آسیا هم فاصله داریم.


مجتبی جباری

من و مجتبی ۱۲-۱۰ سال است که با هم رفیق هستیم. احساس و اعتمادی که به‌هم داریم خیلی مثبت است. واقعیت این است که حس جمعی خیلی مهم‌تر از کار بدنی و تاکتیکی است و چیزهایی مثل احساس متقابل من و مجتبی صددرصد تاثیر دارد اما من اینطوری نیستم که از کسی خوشم نیاید با اونتوانم بازی کنم. من از این نوع فوتبال بازی کردن لذت می‌برم:تیم موفق شود من موفق شده‌ام. این طرز فکر من است. همیشه در خدمت تیم هستم، هرکسی می‌خواهد کنارم بازی کند. الان سرمربی تیم ملی همه را در اختیار ندارد. کارلوس کی روش و آقایان قبلی هیچکدام بازیکنانی که می‌خواستند در اختیار نداشتند؛ اینطوری شانسی نداریم.


دوست فوتبالی

من با فوتبالیست‌ها رفت‌وآمد ندارم و بعد از تمرین کسی را نمی‌بینم. نه این‌که بد باشد خیلی‌ها هم هستند که دوست فوتبالی دارند.


خشونت

من یک بازیکن فیزیکی هستم. شاید در مسابقات قیافه‌ام خیلی عصبانی به‌نظر برسد چون در زمین جدی هستم. مجتبی هم مقابلم باشد شاید او را بزنم. هرکسی می‌خواهد باشد، در زمین با هیچ‌کس شوخی ندارم. فوتبال کار و شغلم است و اگر فوتبال بازی نکنم باید بروم سراغ یک کار دیگر.


زندگی سالم

اینجور مسائل فقط در ایران باب شده که اگر تیم ببرد آندو خوب زندگی کرده، شیطونی نکرده، یا هرکار بد دیگری نکرده اما اگر ببازی همه این کارها را انجام داده است. (فوتبالیست‌های اروپایی این کارها را نمی‌کنن)؟! ریکاوری خوب نکردی، دیر خوابیدی، با این بودی با آن بودی و… تو فوتبال حرفه‌ای اصلا از این حرف‌ها نمی‌شنوی. اگر ببری هیچ‌کدام از این حرف‌ها نیست. من ۵ سال در اروپا بازی کردم و با حرفه‌ای‌ترین فوتبالیست‌های اروپایی دوست بودم،  بیرون رفتم و خیلی چیزها دیدم.


چگونه موفق می‌شدم

اگر مدیر برنامه بهتری داشتم یک قرارداد خوب می‌بستم که متاسفانه این کار را نکردم. یک مدت هم در زمان مربیگری علی دایی مصدوم بودم و نتوانستم در بازی‌های مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ بازی کنم. رباط پایم کشیده شده بود و باید ۴ ماه استراحت می‌کردم. از طرفی برای حضور در لیگ‌برتر انگلستان باید ویزای کار می‌داشتم. برای من وکیل گرفتند اما نشد، چون بازیکن ایرانی یا کره‌ای یا هر کشور خارجی دیگری باید ۷۵درصد بازی ملی‌اش پر باشد و در آخرین بازی‌های رسمی بازی کرده باشد. من تنها ۴ بازی کرده بودم و ۲ بازی کم آوردم. اگر روی نیمکت هم بودم می‌شد. به هر حال من فراموش کردم و افسوس خوردن اشتباه است.


هدف 

در حال حاضر با تیم استقلال هستم می‌خواهم قهرمان لیگ برتر شوم و اگر بتوانیم به فینال جام باشگاه‌های آسیا برویم خیلی خوب می‌شود اما خب، رقابت در لیگ قهرمانان آسیا واقعا سخت است.

 هیچ تیمی نمی‌تواند الکی قهرمان شود. 

اگر می‌خواهید قهرمان تورنمنتی به این بزرگی شوید فقط پول بازیکنان نیست و حتی لباس، زمین تمرین وشخصیتی که به بازیکنان می‌دهید تاثیر خیلی زیادی دارد. باشگاه ما خوب است هرچند مشکلات مالی دارد اما مسائل مالی همیشه بوده وکسی هم که به این تیم‌ها می‌آید باید این شرایط را بداند.


فوتبال ایران

خدا را شکر لیگ امسال ایران خیلی قوی شده و تیم‌ها به هم نزدیک هستند. بازیکنان جوان و آینده‌داری در لیگ برتر بازی می‌کنند که امیدوارم قدر خودشان را بدانند و آرزوهای بزرگی داشته باشند. امیدوارم بازیکنان ایرانی افکار بزرگ‌تری داشته باشند.


زن‌‌ها

من همیشه دوست داشته‌ام تک‌تک اعضای خانواده‌ام در زندگی پیشرفت کنند. بله، این آرزوی هر انسانی است که بخواهد پیشرفت اعضای خانواده‌اش را ببیند. خواهرهایم و همسرم هم چون زن هستند از این قاعده مستثنا نیستند. من خیلی باز فکر می‌کنم. نمی‌خواهم فقط خودم موفق باشم. دوست دارم هر کسی هرچه می‌خواهد داشته باشد. هرکسی برای موفقیت خودش قدم برمی‌دارد و خودش می‌داند چه کاری برای رسیدن به موفقیت باید بکند. با این موضوع هیچ مشکلی ندارم. خودم خانواده خیلی خوبی دارم با هم خیلی نزدیک هستیم. خانه من و مادرم ۵ دقیقه فاصله دارد.


بچه

من بچه ندارم. بچه شیرینی زندگی است اما فعلا چنین قصدی ندارم. اگر بخواهم بچه‌دار شوم دوست دارم پسر داشته باشم. البته دوست ندارم پسرم فوتبالیست شود، چون فوتبال کارسختی است. من خیلی کم خانواده‌ام را می‌بینم.


در اتومبیل پنهان می‌شوی؟

من خدا را شکر ماشین ندارم و فعلا دوست ندارم داشته باشم. با مردم تا جایی که می‌توانم خوش برخورد هستم اما طرفم را می‌شناسم. خیلی رک هستم، حرف خوب باشد می‌گویم و اگر بد هم باشد همینطور، ولی معمولا احساسم نسبت به شخص مقابلم درست است. امواجی که می‌گیرم درست است.


شهرت

شغلی که ما داریم ناخودآگاه شهرت می‌آورد. شهرت هیچ زمانی عادی نمی‌شود. من دوست دارم و خوشحالم که فوتبالیست هستم اما عاشق شهرت نیستم. ناخودآگاه وقتی فوتبالیست خوبی باشی به شهرت می‌رسی اما مهم این است که خودت را گم نکنی. بالاخره شغل ما مثل بازیگران است آن‌ها هم خیلی شهرت دارند. با وجود این من دنبال مشهور بودن نیستم. اگر کسی هم من را نشناسد مهم نیست.


فیلم

خیلی اهل موسیقی نیستم اما فیلم زیاد می‌بینم. به‌خصوص فیلم‌های اکشن یا گانگستری. فیلم مورد علاقه‌ام اسکارفیس است. زیاد کتاب نمی‌خوانم. کتاب‌خواندن سخت است. من حتی روزنامه ورزشی نمی‌خوانم و برنامه ۹۰ را هم نمی‌بینم.


روزنامه‌ها

یک خوبی یا بدی که در ایران داریم تعداد روزنامه‌هاست. ما اینجا ۱۰۰ روزنامه و ۳۰۰ تا سایت داریم درحالی‌که در انگلستان در کل ۴-۳ تا روزنامه چاپ می‌شود. آن‌ها برای مصاحبه از فوتبالیست‌ها پول می‌گیرند، اما من اینجا آنقدر تلفنم مزاحم دارد که. فوتبالیست‌های دیگر شاید صدبرابر من مزاحم داشته باشند.


باند بازی

در جام جهانی ۲۰۰۶زور مان را زدیم اما نشد. خدا شاهد است من در طول زمان جام جهانی نوار هم نبودم چه برسد به باند و حتی چسب زخم.


چهره

قیافه‌ام هرجوری که خوشم بیاید همانطور خواهد بود. مدل موهایم همانطوری است که راحت هستم. در این مورد هم شخصیت هرکسی فرق دارد. بعضی از فوتبالیست‌های اروپایی هم خیلی به سر و وضع‌شان می‌رسند. دوست من در انگلستان(الحاجی دیوف) ۲۰هزار دلار داده بود و روی دندانش الماس کار گذاشته بودند. فوتبالیست خیلی خوبی هم بود. در فوتبال حرفه‌ای هرکس هر کاری می‌کند اما موقع فوتبال فقط فوتبال است. در ایران اما وسط بازی همه دارند اسکوربورد را نگاه می‌کنند. به‌نظر من باید با یک شوت محکم اسکوربورد ورزشگاه آزادی را منهدم کرد.


اروپا

در اروپا آکادمی است. اصلا فوتبال بازی کردن در ایران اشتباه است. ما آکادمی فوتبال نداریم. در بولتون بازیکنان ۱۴، ۱۵‌ساله وزنه‌هایی می‌زدند که واقعا باعث تعجب بود. یک مربی داشتم که از نظر فیزیکی با آن‌ها کار می‌کرد. آنجا بازیکنان در جوانی پخته می‌شوند و کوچک‌ترین ضربه باعث نمی‌شود زمین بخورید.


مد

از مجله‌ای به من زنگ زدند، عاشق چه برندی هستید و من گفتم هرچی بهم بیاد می‌پوشم البته وقتی پول داشته باشم. لباس پوشیدن و آراسته‌بودن هزینه دارد. نمی‌شود با ۱۰ هزار تومان آراسته‌ترین آدم ایران یا اروپا شوید. در انگلستان بازیکنی بود که عاشق ساعت بود، ساعت می‌خرید ۱۰۰میلیون تومان. فقط ساعت می‌خرید البته من خودم هم ساعت ۵ میلیونی نمی‌خرم. به‌نظرم آن اسراف است. من همچین پولی بابت این چیزها نمی‌دهم، نه برای خودم و نه برای خانمم. (می‌خندد)خانم‌ها هرچی می‌خرند باز هم در آخر می‌گویند ما هیچی نداریم.


پول‌ها 

من پولی از فوتبال نگرفته‌ام. به خدا، به این برکت، به ارواح خاک پدرم پولی نگرفتم اما خدا را شکر همین که تنم سالم است خوب است. می‌گویند ۸۰۰-۷۰۰ میلیون یا یک میلیارد می‌گیرند. شاید یک جراح زیبایی در ماه ۱۰ تا عمل بینی کند و در آمدش در سال ۳ میلیارد یا ۲ میلیارد باشد‌ اما متاسفانه همه زوم کرده‌اند رو ی فوتبالیست‌ها. فوتبالیست‌ها در چشم هستند. همه می‌گویند فلانی آنقدر گرفته هیچ‌کس یادش نیست که محمد پارسا بلند شده ضربه زده، چندسالی است گوشه خانه افتاده است. یا سبو شهبازیان دوست خودم که مصدوم شد رفت. خیلی از بازیکنان دعا می‌کنند که فقط سالم از زمین بیرون بیایند اما کار ما دیگر از دعا گذشته و خدا می‌داند وضعیت ما چگونه است. یک‌بار چند سال قبل یک پاس رو به جلو دادند و گلر‌  تیم آن تیم یک طوری من را زد که مرگ را جلوی چشمم دیدم. اگر می‌مردم کسی ناراحت می‌شد؟!


خواب

من شده که ساعت ۱۰ شب خوابیدم و البته شده یک هم بخوابم. هر وقت خوابم بیاید می‌خوابم. فوتبال بازی کردن توی ذهن آدم است. اصلا این نیست که ۲ صبح بخوابی یا ۹‌شب. یک فوتبالیست شاید در طول هفته دو نیمه شب بخوابد اما شب قبل از بازی ده شب و به زور خودش را بخواباند. از نظر من می‌ریزد به هم این بازیکن. موقعی که فیزیکت خسته باشد باید بخوابی. همش منتالی و ذهنی است. شنیده‌ام زیدان سیگار می‌کشید و بهترین بازیکن جهان بود. خوب نخوابیدی، ناسالم زندگی کردی فقط در ایران مطرح است. من آخر هم نفهمیدم ناسالم یعنی چه؟باید یک دوره کلاس بگذاریم تا بفهمیم.


سختی

در زندگی سختی‌های زیاد کشیدم. وقتی همه بچه‌ها در کلاس، درس می‌خواندند من زیر آفتاب در زمین فوتبال می‌دویدم و سخت تمرین می‌کردم. غیراز فوتبال کارهای سخت دیگری از جمله آهنگری، جوشکاری و تراشکاری‌می‌کردم. کار من آهنگری بود و پدرم دستگاه تهویه و چیلر می‌ساخت و من هم کنارش بودم و در کنار کارم فوتبال هم بازی می‌کردم. من حتی در نانوایی کار کردم و بلال فروختم. برای موفقیت خودم و خانوادم هرکاری می‌کردم. الان هم یک ذره از این فوتبال و پولش را برای خودم نمی‌خواهم. یک ریال از این پولی که در می‌آورم برای خودم نمی‌خواهم و من خرجی ندارم. پولی که در می‌آوری باید خرج کنی. هزار تومان یا یک میلیارد اما من عاشق خود فوتبال هستم.

خواص مفید پیازچه

خواص مفید پیازچه

پیازچه ۵۰۰۰ سال پیش در باغ‌های چینی پرورش داده می‌شد و مصریان باستان آن را به عنوان سمبل کائنات پرستش می‌کردند.این خوردنی بسیار مغذی و پرخاصیت ترکیبی از خواص مفید پیاز و سبزیجات را با هم دارد. پیازچه منبع غنی از ویتامین K، ویتامین C و همچنین منبع بسیار مفیدی از ویتامین A است. افزودن پیازچه به سبزیجات دیگر مثل سیب‌زمینی، گل کلم، قارچ و سویا طعم بسیار خوشایندی به غذا می‌دهد و در سالاد نیز طعم و بوی آن ملایم‌تر از پیازهای دیگر است.

همانطور که مطرح شد پیازچه منبع غنی از ویتامین‌ها و املاح است که به درمان بسیاری از ناخوشی‌ها و بیماری‌ها کمک می‌کند و همچنین تاثیرات و پیامدهای مضر بیماری‌های دیگر را نیز کاهش می‌دهد.

برخی از بارزترین خواص این سبزی عبارتند از:

-‌ قندخون را کاهش می‌دهد.

- برای کاهش و بهبود مشکلات روده‌ای و معده‌ای موثر است.

- اغلب بعنوان دارویی برای مقابله با سرماخوردگی‌ عادی استفاده می‌شود.

- همچنین بعنوان یک اشتهاآور و نیز برای کمک به هضم غذا بسیار مفید است.

- سرعت گردش خون را در بدن افزایش می‌دهد.

رنگ سفید ، رنگ محبوب خودروها در سال ۲۰۱۱

رنگ سفید ، رنگ محبوب خودروها در سال ۲۰۱۱

به گزارش CarXR.com :  شرکت PPG بزرگ ترین سازنده وتامین کننده رنگ خودرو ، در یک بررسی به فروش ۲۱ درصدی خودروهای رنگ سفید درسرتاسر دنیا اشاره داشت.

این اولین باری است که رنگ نقره ای حاکمیت خود را در رنگ ها ازدست داده وجای خود را به سفید اهدا نموده است و اکنون در رده دوم جدول نشسته است.

درکنارنقره ای ،رنگ مشکی نیز در جایگاه دوم قرار می گیرد که هردو رنگ توانستند ۲۰ درصد فروش داشته باشند.

اما رنگ نقره ای در آسیا و اقیانوسیه توانست جایگاه خود را در راس جدول حفظ نماید اما با این حال محبوب ترین رنگ ها در این مناطق نیز همان رنگ سفید با ۲۳ درصد ،سیاه با ۱۷ درصد ،قرمز با ۱۰ درصد فروش هستند.

دراروپا نیز محبوب ترین رنگ ها سیاه، سفید ،نقره ای ،قهوه ای ،طلایی ، زرد و سبز بودند.

امریکای شمالی نیز از خودروهای خود با رنگ سفید استقبال نمود و درجایگاههای بعدی ،نقره ای وسیاه ،قرمز، آبی ،قهوه ای ،طلایی ، نارنجی ، زرد وسبز قرار گرفتند.

این درحالی است که محبوب ترین رنگ در سال ۲۰۱۰ نقره ای و طوسی بودند.

۱۰ کشنده ترین ویروس های رایانه ای!

۱۰ کشنده ترین ویروس های رایانه ای!

سال ۱۹۸۰ ویروس‌هایی ایجاد شدند که برحسب کارهایی که کاربران انجام می‌دادند، می‌توانستند نمونه مشابه خودشان را تکثیر کنند سپس به رایانه‌های دیگر انتقال دهند.

ویروس‌های رایانه‌ای را می‌توان به کابوس تشبیه کرد. بعضی از این ویروس‌ها کل اطلاعات موجود در رایانه را پاک می‌کنند، برخی باعث ایجاد ترافیک‌های سنگین چند ساعته در شبکه‌های اینترنتی می‌شوند و دسته‌ای هم با سرعت بسیار بالا می‌توانند ویروس‌های مشابه خودشان را ایجاد و به رایانه‌های دیگر ارسال کنند اگر تا به حال رایانه‌تان ویروس نگرفته است، بخت با شما یار بوده؛ ولی اگر برحسب اتفاق آلوده به ویروس شود ممکن است خسارت بسیار زیادی به شما تحمیل کند.

برای نمونه سال ۲۰۰۸ مبلغی بالغ بر ۱۶ میلیارد تومان به کاربرانی که رایانه‌شان دچار ویروس شده بود، خسارت وارد شد البته ویروس‌ها یکی از خطرات احتمالی اتصال به اینترنت به حساب می‌آیند، این در حالی است که شما باید خطرات دیگری را هم هنگام آنلاین بودن در نظر داشته باشید.

اولین باری که ویروس‌های رایانه‌ای ایجاد شدند، به طور دقیق مشخص نیست. تنها در سال ۱۹۴۹ ایده وجود برنامه‌ای که بتواند به شکل خودکار خودش را کپی و به رایانه‌های دیگر ارسال کند، مطرح شد.

۱۰ سال بعد از این تاریخ، اولین برنامه رایانه‌ای که هکرها طراحی کرده بودند، در اینترنت انتشار یافت.

سال ۱۹۸۰ ویروس‌هایی ایجاد شدند که برحسب کارهایی که کاربران انجام می‌دادند، می‌توانستند نمونه مشابه خودشان را تکثیر کنند سپس به رایانه‌های دیگر انتقال دهند.

برای مثال هکرها ویروس‌ها را روی قسمتی از یک برنامه موجود در دیسکت ذخیره می‌کردند، پس از آن هر کسی که از آن دیسکت استفاده می‌کرد، ویروس سریعا به رایانه‌اش منتقل می‌شد. امروزه هر وقت از ویروس بحث می‌شود، بیشتر کاربران یاد اینترنت می‌افتند.

بنا بر این احتمال این که ایمیل‌ها یا لینک‌هایی که از طریق اینترنت منتقل می‌شوند ویروسی باشند، زیاد است. در ادامه مطلب ۱۰ نمونه از ویران‌کننده‌ترین ویروس‌ها را بررسی می‌کنیم.

۱. Melissa: ویروس ملیسا را شخصی به نام دوید ال. اسمیت بر اساس برنامه ورد شرکت مایکروسافت طراحی کرده است. ملیسا از طریق ایمیل می‌تواند منتقل شود. به این ترتیب که کاربر، ایمیلی با این مضمون دریافت می‌کند: «اطلاعاتی که شما خواسته بودید، در این ایمیل است، لطفا این ایمیل را به هیچ‌کس دیگری نشان ندهید.» پس از باز کردن این ایمیل، ویروس به شکل خودکار نمونه‌های مشابه خود را کپی می‌کند و به ۵۰ نفر از آدرس‌هایی که در قسمت حافظه ایمیل‌تان ذخیره شده است، ارسال می‌کند.

۲. یک سال پس از این که ملیسا در اینترنت غوغا به پا کرد، ویروس دیگری که بیشتر شبیه به کرم بود در فیلیپین طراحی شد. این کرم بدون نیاز به برنامه دیگری به شکل خودکار کرم‌های مشابه خود را تولید می‌کرد و نامش iLo… بود. iLo… همانند ملیسا توسط ایمیل در تمام اینترنت گسترش پیدا کرد.

عنوان ایمیل هم «نامه‌ای از یکی از علاقه‌مندان شما» بود. با باز کردن ایمیل و دانلود attachment داخل ایمیل، این ویروس براحتی کپی می‌شد.

۳. مدل سوم از ویروس‌ها که مانند ویروس‌های قبلی از طریق ایمیل به کاربر ارسال می‌شد Klez نام داشت. این ویروس بعد از باز کردن ایمیل بسرعت مدل مشابه خود را کپی، سپس مانند ملیسا به آدرس‌های موجود در حافظه ایمیل کاربر ایمیلی ارسال می‌کرد.

این ویروس به صورت‌های مختلفی مانند: کرم، تروجان و ویروس‌های عادی رایانه‌ای موجود بود. مدل‌های متفاوت این ویروس می‌توانستند آنتی‌ویروس شما را از کار بیندازد و نگذارد کاربر ویروس را پاک کند.

از دیگر کارهایی که این ویروس با آدرس‌های ایمیل شما می‌کرد، انجام عمل spoofing بود. در حقیقت با اسپوفینگ شما ایمیل‌هایی از افراد ناشناس دریافت می‌کردید، در حالی که در قسمت فرستنده ایمیل نام یکی از دوستان‌تان قرار داشت.

۴. چهارمین ویروس بسیار خطرناک موجود در اینترنت Code Red و Code Red II است. این دو ویروس سال ۲۰۰۱ طراحی شدند که سیستم‌عامل رایانه، بویژه ویندوز ۲۰۰۰ و NT را هدف می‌گرفت. با وارد شدن این ویروس به سیستم عامل، عملbuffer overflow اتفاق می‌افتاد.

با این کار، اطلاعات بسیار زیادی به حافظه راه می‌یافت و آن را اشباع می‌کرد و در نتیجه کاربر نمی‌توانست کارهای دیگری توسط رایانه‌اش انجام دهد.

۵. نیمدا (Nimda) نوع دیگری از ویروس‌های اینترنتی سال ۲۰۰۱ بود، که تنها ۲۲ دقیقه بعد از ورودش به اینترنت در رده اول قاتلان رایانه‌ای قرار گرفت. این ویروس برای آسیب زدن به سرورهای اینترنتی طراحی شده بود.

یکی از راه‌های وارد شدن این ویروس نیز به سیستم از طریق ایمیل بود. Nimda با ایجاد backdoor در سیستم عامل این امکان را برای هکر ایجاد می‌کرد که براحتی از طریق این راه به سیستم عامل کاربر وارد شود بنابراین هکر می‌توانست تغییرات مورد دلخواه خود را روی سیستم عامل کاربر ایجاد کند یا اطلاعات مورد نیاز خود را از آن بدزدد، که هر دوی این موارد جزو بزرگ‌ترین خطرات برای کاربر به حساب می‌آمدند.

۶ . SQL Slammer/Sapphire در حقیقت ویروسی است که برای شبکه‌های اینترنتی طراحی شده بود. این ویروس مانع انجام کار شرکت‌های بزرگ به شکل آنلاین می‌شد؛ برای همین هم خسارت هنگفتی در آن زمان به این شرکت‌ها وارد آمد.

۷. مای دوم (MyDoom) نوع دیگری از انواع ویروس‌هاست که یکی از وظایف مخرب آن ایجاد backdoor در سیستم عامل است.

دومین عمل ویران‌کننده این ویروس انجام جستجو در جستجوگر و کپی تمام آدرس‌های موجود در مرورگر بود. مثلا جستجوگری مانند گوگل میلیون‌ها تقاضا برای جستجو روی سایت خود دریافت می‌کرد و این کار سرعت جستجوگر را برای دریافت درخواست‌های جدید کاهش می‌داد و نمی‌توانست به جستجوهای کاربران حقیقی پاسخ دهد.

۸ . Sasser and Netsky هشتمین ویروس از سری قاتلان رایانه‌ای محسوب می‌شود، که هکر آن توسط پلیس دستگیر شد.

نحوه وارد شدن این ویروس به سیستم از طریق ایمیل نبود، بلکه این ویروس تنها از طریق تخریب رایانه و ارسال پیام به رایانه‌های دیگر، سیستم‌ها را تخریب می‌کرد. در حقیقت این ویروس مانع از خاموش شدن رایانه می‌شد و تنها راه خاموش کردن سیستم‌عاملی که این ویروس را به همراه داشت، قطع کابل برق آن بود.

۹. Leap-A/Oompa-A تنها ویروسی بود که برای لپ‌تاپ‌های مک طراحی شده بود. این ویروس از برنامه iChat برای ارسال message به دیگر کاربران مک استفاده می‌کرد و مانند ویروس‌های دیگر با ورود به آی‌چت، فهرست اسامی دیگر کاربران را یادداشت می‌کرد.

پس از آن برای تمام آن افراد به صورت خودکار message می‌فرستاد. همراه این متن یک عکس ویروسی قرار داشت که با دانلود کردن آن، رایانه کاربر نیز آلوده به ویروس می‌شد.

۱۰. استورم وارم به خاطر این که از طریق ایمیلی با این عنوان که «۲۳۰ نفر در توفان اروپا کشته شده‌اند» در اینترنت ارسال می‌شد، با این نام شناسایی شد.

پس از وارد شدن این ویروس به رایانه، به شکل Trojan horse وارد عمل می‌شد؛ یعنی کل سیستم‌عامل شما تحت کنترل هکر قرار می‌گرفت و این هکر بود که تعیین می‌کرد چه تغییرات و به چه شکل در رایانه ایجاد شود.

انتخاب جنیفر لوپز به عنوان فریبنده ترین زن سال+عکس

انتخاب جنیفر لوپز به عنوان فریبنده ترین زن سال+عکس

جنیفر لوپز عنوان فریبنده ترین زن سال را به خود اختصاصی داد.

این خواننده که به تازگی از همسر خواننده اش “مارک آنتونی” جدا شده است ، در این مراسم از تمام زنانی که در زندگی اش نقش داشتند ، به خاطر موفقیت هایش تشکر کرد

انتخاب جنیفر لوپز به عنوان فریبنده ترین زن سال+عکس

به گزارش تهران۹۸ به نقل از پرشین وی او از مادربزرگ و دخترش “امی” نیز به خاطر تبدیل او به زن نمونه قدردانی کرد.
از دیگر زنانی که در این مراسم از آنها تقدیر شد ، جنیفر آنیستون ، خانم لورا بوش ، آدریانا هافینگتون و گلوریا استینم بودند.

سؤالات پی در پی زن از شوهر کار دستش داد

سؤالات پی در پی زن از شوهر کار دستش داد

زنی در دادگاه خانواده گفت: همه دعواهای من و شوهرم از سؤال کردن‌های من راجع به اینکه “کجا بودی” و “چه کار می‌کردی” شروع می‌شود ولی من امروز طلاق می‌خواهم و دیگر تحمل رفتارهای شوهرم را ندارم.زنی با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست جدایی خود را به قاضی شعبه ۲۴۰ این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد.

* شوهرم دست بزن دارد

زن در حضور قاضی این پرونده با بیان اینکه شوهرم دست بزن دارد، ‌گفت: زمانی که او با من دعوا کرده و مرا مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد، نمی‌گذارد از خانه بیرون بروم و مرا در خانه نگه می‌دارد.

وی ادامه داد: وقتی بین ما دعوا می‌شود شوهرم تمام درب‌های خانه را قفل کرده و تلفن‌ها را نیز جمع می‌کند و من مجبورم تنها سکوت کنم تا دیگر او به من فحاشی نکند.

* روزی که دعوا نمی‌کنیم شوهرم بهترین مرد است

زن بار دیگر در برابر قاضی این شعبه با اشاره به اینکه روزی که شوهرم با من دعوا نمی‌کند بهترین مرد در زندگی می‌شود، اظهار داشت: شوهرم می‌گوید که من روی هر چیزی زیادی حساس هستم و از او سؤال می‌کنم، به همین دلیل او مدعی است که در این زمان اعصابش به هم می‌ریزد و مجبور به دعوا با من می‌شود ولی من حرف‌هایش را قبول ندارم.

وی ادامه داد: می‌خواهم از شوهرم جدا شوم، به دلیل اینکه دیگر تحمل رفتارهای دوگانه او را ندارم.

* دو سال از زندگی‌مان می‌گذرد

زن در ادامه بیان کرد: حدود ۲ سال از زندگی مشترک‌مان می‌گذرد و شوهرم، خودش را در این دو سال نشان داده است و آنقدر بدی‌هایش نسبت به خوبی‌هایش بیشتر بوده که من مجبورم دادخواست جدایی بدهم.

وی عنوان کرد: شوهرم معتقد است که هر کاری که می‌خواهد باید انجام دهد و من باید فقط مانند یک مجسمه باشم و چیزی نگویم.

* همه دعواهایمان به خاطر سؤال کردن‌های من است

زن در ادامه با بیان اینکه تمام دعواهای ما از جایی شروع می‌شود که من سؤالی می‌پرسم، گفت: شوهرم مدعی است که در زمان مجردی هیچ کس از او راجع به کارش سؤالی نکرده است بنابراین در حال حاضر نیز باید زندگیش به این شکل باشد.

وی ادامه داد: از رفتارهای شوهرم به ستوه آمده‌ام و تنها به فکر جدایی هستم و نمی‌توانم با او کنار بیایم چون من نمی‌توانم از شوهرم پیگیر نباشم که چه کارهایی انجام می‌دهد.

قاضی این شعبه بعد از چند دقیقه سکوت، برای رسیدگی به پرونده در جلسه آینده حضور مرد را خواهان شد و از زن خواست تا جلسه بعد مدارا کند و جلسه را خاتمه داد.