سؤالات پی در پی زن از شوهر کار دستش داد

سؤالات پی در پی زن از شوهر کار دستش داد

زنی در دادگاه خانواده گفت: همه دعواهای من و شوهرم از سؤال کردن‌های من راجع به اینکه “کجا بودی” و “چه کار می‌کردی” شروع می‌شود ولی من امروز طلاق می‌خواهم و دیگر تحمل رفتارهای شوهرم را ندارم.زنی با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست جدایی خود را به قاضی شعبه ۲۴۰ این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد.

* شوهرم دست بزن دارد

زن در حضور قاضی این پرونده با بیان اینکه شوهرم دست بزن دارد، ‌گفت: زمانی که او با من دعوا کرده و مرا مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد، نمی‌گذارد از خانه بیرون بروم و مرا در خانه نگه می‌دارد.

وی ادامه داد: وقتی بین ما دعوا می‌شود شوهرم تمام درب‌های خانه را قفل کرده و تلفن‌ها را نیز جمع می‌کند و من مجبورم تنها سکوت کنم تا دیگر او به من فحاشی نکند.

* روزی که دعوا نمی‌کنیم شوهرم بهترین مرد است

زن بار دیگر در برابر قاضی این شعبه با اشاره به اینکه روزی که شوهرم با من دعوا نمی‌کند بهترین مرد در زندگی می‌شود، اظهار داشت: شوهرم می‌گوید که من روی هر چیزی زیادی حساس هستم و از او سؤال می‌کنم، به همین دلیل او مدعی است که در این زمان اعصابش به هم می‌ریزد و مجبور به دعوا با من می‌شود ولی من حرف‌هایش را قبول ندارم.

وی ادامه داد: می‌خواهم از شوهرم جدا شوم، به دلیل اینکه دیگر تحمل رفتارهای دوگانه او را ندارم.

* دو سال از زندگی‌مان می‌گذرد

زن در ادامه بیان کرد: حدود ۲ سال از زندگی مشترک‌مان می‌گذرد و شوهرم، خودش را در این دو سال نشان داده است و آنقدر بدی‌هایش نسبت به خوبی‌هایش بیشتر بوده که من مجبورم دادخواست جدایی بدهم.

وی عنوان کرد: شوهرم معتقد است که هر کاری که می‌خواهد باید انجام دهد و من باید فقط مانند یک مجسمه باشم و چیزی نگویم.

* همه دعواهایمان به خاطر سؤال کردن‌های من است

زن در ادامه با بیان اینکه تمام دعواهای ما از جایی شروع می‌شود که من سؤالی می‌پرسم، گفت: شوهرم مدعی است که در زمان مجردی هیچ کس از او راجع به کارش سؤالی نکرده است بنابراین در حال حاضر نیز باید زندگیش به این شکل باشد.

وی ادامه داد: از رفتارهای شوهرم به ستوه آمده‌ام و تنها به فکر جدایی هستم و نمی‌توانم با او کنار بیایم چون من نمی‌توانم از شوهرم پیگیر نباشم که چه کارهایی انجام می‌دهد.

قاضی این شعبه بعد از چند دقیقه سکوت، برای رسیدگی به پرونده در جلسه آینده حضور مرد را خواهان شد و از زن خواست تا جلسه بعد مدارا کند و جلسه را خاتمه داد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد