*سلام ما دوتا ماموریم اینجا میدان کاج و الان دارن یکی رو میکشن we love you PMC
*اجاق گاز سخنگو:خانم محترم غذا اماده است خانم در حال ارایش کردن بود بار دوم میگه:کد بانوی محترم غذا حاضر است باز درحال ارایش کردن بود بار سوم میگه ج-ن-د-ه غذا سوخت.
*مرده تو رختخواب به زنش میگه عزیزم کجات بذارم؟بچشون میگه بابا بذار تو ک.و.ن..ش امروز منو خیلی اذیت کرده.
*خدا بعد از آفریدن غضنفر خندید، چون اون تا نیم ساعت به خدا میگفت مامان
*لره میره غارحرا،جبرئیل بهش میگه: اقراء؟
لره میگه یعنى چى؟
جبرئیل میگه یعنى بخوان!
لره میگه: بارون بارون بارون هى...
*روزی حیکم را گفتند ادب از که آموختی
گفت:به تو چه ان آقا بی ناموس، کسافت آشغال،لجن بدم مادرتو .... خا مادر ....
*غضنفر زنش رو برد دکتر
دکتر : برای خانومتون 3 روز نزدیکی تجویز می کنم.
غضنفر میگه : خانوم رو بیارم مطب یا تشریق میارید منزل؟
*به غضنفر می گن تو همیشه لپ لپ می خری میگه آره بهش می گم حالا جایزه هم توش داره؟میگه : فکر نمی کنم من لپ لپو واسه کیفیتش می خرم.
*یارو یه 50تومنی پیدا میکنه میبینه وسطش سوراخه میگه بخشکی شانس وسطش گوشه نداره
*یه روز یه باباه به پسرش میگه:2.2 تاچندتامیشهٍ؟
گفت:باباجون4تامیشه باباه بهپسرش4گردو می ده.فردا آن روزباباه ازپسرش پرسید:پسرم4،4تاچندتامیشه؟پسره گفت:2گونی
*غضنفر با زنش می ره مکه تنها بر می گرده می گن : چرا تنها اومدی ؟ می گه : ما رفتیم مروه خانومو بردن صفا...
*یارو سکه میندازه صندوق صدقات ٬ سوارش میشه
*به یارو میگن ۱۲ امام رو میشناسی؟ میگه آره. میگن خوب نام ببر؟ میگه اونجوری که نه. اگه ببینمشون میشناسم
*اگه دیدی یه سوسک پشت و رو افتاده و داره دست و پا می زنه، فکر نکن با دمپائی زدنش... داره به قیافه تو می خنده
*یارو با دختره دوست می شه می گه ببخشید اسم شما چیه؟ دختره می گه من اسمم شراره است ولی بچه ها صدام می کنن شراب. طرف می گه : منم اصغرم بچه ها صدام می کنن عرق سگی
*پسره رو ختنه می کنن می گن باید دامن بپوشی. می گه نامردا مگه چقدشو بریدین؟
*به ملانصرالدین میگن جوان ها شراب میخورن قمار میکنن تریاک میکشن دختر بازی میکنن ... حکم چیه ؟ میگه : گیشنیز
*معلم از شاگردش می پرسه: 5 + 5 چند میشه؟شاگردش یه کم فکر میکنه میگه 11 معلم میگه: احمق دستتو از جیب شلوارت در بیار ، دوباره با انگشت بشمار!
*غضنفر میره رستوران، گارسون میخواد بزارتش سر کار میگه: غذای امروز «کوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با «لیمو» است! غضنفر میگه : «کوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با چی
*به عضنفر میگن از قفل فرمونت راضی هستی میگه آره فقط سر پیچ اذیت می کنه!
*عربه بلال می خوره تا صبح اذان می گه
*یه مرده ، زنشو تو یه فیلم بد می بینه آخر فیلم میگه خدا شکر که فیلم بود
*یارو زنگ میزنه ۱۱۰ میگه آقا پدال گاز و پدال ترمز و پدال کلاچ و فرمون و دنده رو دزدیدن! پلیس میگه ، برو صندلی جلو بشین
*یه روز سه تا خانوم مرغه به هم میرسن اولی میگه چه روزگاری شده ، دیشب تو کیف دخترم یه عکس جوجه خروس پیدا کردم ..... دومی میگه این که چیزی نیست یه روز دیدم دخترم تو خیابون داره با یه خروسه میگه و میخنده .... سومی میگه اینها که چیزی نیست من دیشب تو کیف دخترم یه تخم مرغ پیدا کردم
*دختر و پسره داشتن با هم قایم باشک بازی میکردند ، دختره به پسره میگه تو چشم بگذار اونوقت من میرم قایم میشم ، اگه تونستی منو پیدا کنی بغلم کن و بوسم کن ، اگه هم نتونستی منو پیدا کنی من زیر راه پله قایم شدم !
*یه بار یه بچه از باباش میپرسه : بابائی وقتی شما با مامانی میرفتین ماه عسل من هم بودم ، بابائه میگه آره عزیزم تو هم بودی ... رفتنی پیش من بودی ، برگشتنی پیش مامانت
*خانم معلمه سر کلاس از یه بچه تخسه می پرسه: اگه سه تا گنجشک سر یه شاخه درخت نشسته باشن، بعد ما یکیشون رو با تیر بزنیم، چند تا گنجشک رو درخت میمونه؟ بچهه میگه: هیچی! معلمه میگه: نخیر دو تا میمونه. بچهه میگه: خوب اون دو تا هم از صدای تیر فرار میکنن دیگه. معلمه یکم فکر میکنه، میگه: جوابت درست نبود ولی از طرز فکرت خوشم اومد! بعد شاگرده میگه: خانم حالا ما یه سوال بپرسیم؟! معلمه میگه : بپرس. پسره میگه: اگه سه تا خانم تو خیابون بستنی بخورن، اولی گاز بزنه، دومی لیس بزنه و سومی میک بزنه، کدومشون ازدواج کرده؟! معلمه یکم فکر میکنه، میگه: خوب معلومه، سومی! بچهه میگه: نه...جوابتون درست نبود. اونی که حلقه دستشه ازدواج کرده، ولی از طرز فکرت خوشم اومد
*ترکه میره دکتر، میگه: آقای دکتر مدتیه که احساس پوچی میکنم! دکتره میگه: یعنی چی؟ ترکه میگه: مثلاٌ الان یک ساله میدونم که زنم خرابه.. ولی عین خیالم نیست! دکتره میگه: خوب تو بعضی شرایط این میتونه طبیعی باشه. ترکه میگه: نه آقا دکتر، آخه دخترم هم تو کار هروئینه، ولی من خیالیم نیست. دکتره میگه: خوب این هم دلیل نمیشه... ترکه میگه: نه آخه آقای دکتر، الانم که شما جلوم نشستین، انگار دارم با .ت..خم..م حرف میزنم
*یه روز صبح یه پیرزنه میره کلانتری میگه دیشب دزد اومده خونه ام و به من تجاوز کرده
افسر مربوطه ازش می پرسه مگه شما بیدار بودی
پیرزنه میگه : نه
افسره میگه : پس از کجا فهمیدی بهت تجاوز شده
پیرزنه میگه : صبح که بیدار شدم دیدم جیگرم خنک شده
*یه بچه ایی تازه بدنیا اومده بوده ، شیر مامانشو نمی خورده ، هر زن دیگه ای هم آوردن ، فایده نداشته بچه شیر اونا رو هم نمی خورده تا اینکه یه زن سیاه میارن بچه شیرشو می خوره بابائه می گه : آهان ، پدر سوخته ، تو شیرکاکائو می خواستی ما نمی دونستیم
*یارو تو اتوبوس کنار یه خانم چاقی نشسته بود یه نیگاه به خانومه کرد و گفت : راستی خانم اسم شما چیه
خانمه گفت : غنچه
یارو گفت : شما وا بشین دیگه چی چی میشید